تحلیل ایرانی
بررسی و تحلیل
مرضیه ضیغمی

انجمن حجتیه؛ گسترش فساد و ظهور2

0

انجمن حجتیه؛ گسترش فساد و ظهور2

آیا مبارزه انجمن حجتیه با بهائیت واقعیت داشت؟

مقدمه:

در قسمت اول با موضوع انجمن حجتیه؛ گسترش فساد و ظهور ابتدا خلاصه ایی از اهداف و فعالیت های انجمن حجتیه در مبارزه با بهائیت آمده  و سپس در ارتباط با چرائی  منحرف بودن این انجمن دلایل و بیاناتی از رهبر کبیر انقلاب اسلامی ارائه شده است.

در ادامه  و در قسمت دوم برای شناخت بیشتر چرا فعالیت های انجمن حجتیه قبل از انقلاب اسلامی را منحرف دانسته و آن را خارج از مبارزات واقعی مردم بر علیه رژیم ستم شاهی  دانسته شده، اشاراتی به چگونگی نفوذ و توان بهائیت در قبل از انقلاب در دربار شاه و رژیم ستم شاهی و جوامع مذهبی ایران می شود…

انجمن حجتیه؛ گسترش فساد و ظهور2

آیا مبارزه انجمن حجتیه با بهائیت واقعیت داشت؟

نفوذ بهائیت در دربار

سازمان بهاییت و چهره های سرشناس بهایی سهم بزرگی از اقتصاد، سیاست، ارتش، فرهنگ، برنامه ریزی و … را در دوره پهلوی در اختیار داشتند.

یکی از کسانی که  کنار محمدرضا پهلوی و در خصوصی‌ترین جنبه‌های زندگی او [ تا مسایل کلان کشور] دخالت داشت تیمسار عبدالکریم ایادی بود.

بهتر است ادامه ماجرا را از زبان ارتشبد حسین فردوست بشنویم:

علیرضا دچار مرض روحی شدید بود و احتیاج به پزشکی داشت که به طور مدام با او در تماس باشد تا ناراحتی‌هایش را تسکین دهد. در آن زمان علیرضا خواهان بهترین پزشک ارتش شد و چون ایادی در ارتش بود به علیرضا معرفی گردید.

ایادی در رشته خود یک پزشک متوسط بود و تخصصی در امراض روانی نداشت و نمی‌توانست علیرضا را معالجه کند. ولی حضور یک پزشک در زندگی علیرضا برای او تسکینی بود.

پدر ایادی از رهبران مذهبی بهائی‌ها بود و این سمت به ایادی به ارث رسیده بود. لذا بدون تردید باید گفت که او از آغاز توسط سرویس انگلیس نشان شده بود و واجد شرایط یک جاسوس طراز اول بود و لذا او را به دربار معرفی کردند. نقشی که ایادی تا انقلاب برای غرب داشت، مجموع مهره‌های غرب روی هم نداشتند.

تاریخ آشنایی محمدرضا با ایادی یادم نیست. احتمالاً در دورانی بود که فوزیه قهر بود و یا کمی پس از طلاق او. به هر حال در آن زمان ایادی سرهنگ ارتش بود.

روزی محمدرضا به شدت ابراز ترس از میکروب می‌ کرد و من و علیرضا حضور داشتیم. علیرضا گفت، پزشکی را می‌ شناسد که بی‌نظیر است و از محمدرضا اجازه خواست که بیاید و او را معاینه کند. محمدرضا از شدت ترس بلافاصله استقبال کرد و اجازه داد و برای اولین بار ایادی، محمدرضا را معاینه کرد.

از همان آغاز برای من مشخص شد که این فرد، که دوره پزشکی را در فرانسه طی کرده، یک کلاش و حقه‌ باز به تمام معناست. باید اضافه کنم که ایادی در فرانسه ابتدا دانشجوی دامپزشکی بوده و سپس پزشکی را به طور ناقص می‌ خواند؛ می‌گویم به طور ناقص، زیرا 2 سال از دوره دامپزشکی او را به عنوان دوره مقدماتی پزشکی قبول کرده بودند. ولی همین فرد به نحوی محمدرضا را مسحور خود کرد که قرار شد هفته‌ای 3 بار به محمدرضا مراجعه کند.

ایادی تا مرگ علیرضا پزشک معالج او بود. چون علیرضا مرا خیلی دوست داشت و علاقمند بود که به طور خصوصی با من صحبت کند، در این صحبت‌ها برای من روشن شد که این ایادی کلاش، در طول بیش از 10 سال که پزشک علیرضا بوده فقط به او انواع ویتامین‌های جهان را داده و او نیز مصرف کرده است! جیب علیرضا همیشه مملو از انواع ویتامین‌ها بود، که البته نه تنها مرض را معالجه نمی‌کرد بلکه امراض دیگری نیز، به خصوص امراض جلدی و لرزش برخی عضلات بدن، بر آن می‌افزود.

محمدرضا نیز دچار این اعتیاد به ایادی شد. دیدار او با ایادی از هفته‌ای 3 روز به هر روز تبدیل شد و دیدار هر روزه به کلیه ساعات فراغت کشید. صبح‌ها، هنوز محمدرضا بیدار نشده، ایادی حاضر بود و شب‌ها تا وقت خواب در اتاق او می‌ماند. زمانی که محمدرضا ازدواج می‌ کرد، این عادت ترک نمی‌ شد و ایادی با زن‌ های محمدرضا هم خودمانی می‌ شد. بدین ترتیب، ایادی با نفوذترین فرد دربارو به تدریج با نفوذترین فرد کشور شد. او برای خود حدود 80 شغل در سطح کشور درست کرده بود.

(ظهور و سقوط سلطنت پهلوی،خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست،مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی،ج اول، صص 204-201)

بنابراین قابل پیش بینی بود با وجود قدرت رو به تصاعد سازمان بهاییت و نفوذ چهره هایی مانند عبدالکریم ایادی در دستگاه پهلوی، مبارزه با بهاییت هیچ نتیجه ای در بر نخواهد داشت.

انجمن حجتیه؛ گسترش فساد و ظهور2

آیا مبارزه انجمن حجتیه با بهائیت واقعیت داشت؟

جوانان پرسشگر

معتقدم کم نبودند جوانانی که با پاکی نیت و صداقت وارد انجمن حجتیه می شدند. اینان هزاران نفر ساعت خالصانه علیه بهاییت کوشیدند، سختی ها دیدند و مرارت ها چشیدند اما احساس کامیابی نداشتند و نومید بودند.

از همین رو شماری از اینان به سال ۱۳۴۸ از آقای حلبی یک سئوال چالش برانگیز  پرسیدند که مگر می شود با حضور تمام عیار بهاییت در رگ رگ رژیم شاه و به رغم اقتدار بی مانند آنان کاری از پیش برد.؟

جوانان انجمن دریافته بودند از محالات است که با وجود رویکرد و پارادیم نادرست حاکم بر اتاق فکر انجمن، نوار رشد و گسترش بهاییت پاره شود و از انجمن شکست بخورد.

پاسخ های آقای حلبی

به پرسنده انجمن حجتیه زاهدان می گوید اگر چه این دولت چندان هم علیه السلام نیست ولی شما کار خودتان را بکنید و به این امور کاری نداشته باشید.

به پرسنده انجمن حجتیه تهران می گوید متاسفانه همینگونه است که شما می گویید. ما کاری از دستمان بر نمی آید فقط می توانیم دعا کنیم خداوند به این مسئولان عقل بدهد. دستمان به اعلیحضرت هم نمی رسد تا حقایق را به گوش ایشان برسانیم.

انجمن حجتیه؛ گسترش فساد و ظهور2

آیا مبارزه انجمن حجتیه با بهائیت واقعیت داشت؟

اقرار چندگانه

طرح پرسش نقدگونه جوانان انجمن حجتیه نزد رهبر انجمن در واقع چند اذعان و اقرار در بر داشت:

۱- بهاییان با اتخاذ تاکتیک های کارساز یکایک مصادر امور حیاتی و گلوگاه های مهم قدرت را  به دست آورده اند.

۲-بهاییان در حال پیشرفت و گسترش دادن تشکیلات خود هستند و از انجمن حجتیه کار موثری بر نمی آید.

۳- انجمن حجتیه به قاعده و تنه ی تشکیلات بهاییت مشغول است و به راس آن نمی تواند بپردازد.

۴- توازن قدرت به سود بهاییت برقرار شده و این معادله تلاش های انجمن حجتیه را بی اثر کرده است.

۵-  وقت چاره اندیشی و تجدید نظر در راهبردهای انجمن حجتیه فرارسیده است.

آیا مبارزه انجمن حجتیه با بهائیت واقعیت داشت؟

پیشرفت فرا مرزی بهاییان

بهاییان ایران براساس نقشه ده ساله جهاد کبیر اکبر علاوه بر وظایفی که برای گسترش و تحکیم تشکیلات بهایی در ایران برعهده داشتند، مکلف بودند با اعزام بهاییان ایرانی ( با عنوان مهاجر) در دیگر نقاط جهان بهاییت را گسترش دهند.

توسیع سازمان بهاییت در جهان با صرف بیت المال ملت ما انجام می گرفت. (نک: گزارش های آقای ارشاد)

راهبرد انجمن حجتیه

دست انجمن حجتیه برای مقابله با این ماموریت بهاییان بسته بود چون محفل ملی بهاییان ایران بویژه پرویز ثابت متصدی برنامه ریزی و تامین مالی این ماموریت بودند و انجمن مذکور قادر به اقدام تقابلی با آنان یا احیانا مجاز نبود.

وانگهی انجمن یاد شده تا سال های پایانی دهه ۳۰ تشکلی بسیار کوچک ( در تهران مرکب از کمتر از ۳۰ تن و مثلا به تعبیر مرحوم سجادی به سال ۱۳۳۶ کمتر از ۱۰ نفر) بود و در دهه ۴۰ نیز بر گسترش سازمانش در ایران تمرکز داشت، آن هم با رویکرد درون مرزی و انصاف این است که بگوییم اصولا از توان لازم برای مقابله با این راهبرد بهاییت بی بهره می نمود.

البته انجمن حجتیه از اواخر سال ۱۳۵۱ شاخه خارجی خود را تاسیس و در اروپا، امریکا و شبه قاره اقدام به تاسیس شعبه و فعالیت نمود ولی فعالیت هایش مثلا در اروپا مصروف کار تبلیغی روی دانشجویان ایرانی بهایی و ایرانیان غیربهایی گردید.

به هر حال مهمترین علت را باید چنین شمرد که بهاییان همیشه چند گام جلوتر بودند لذا انجمن حجتیه اگر هم می خواست نمی توانست آب رفته را به جوی برگرداند و مراکز تاسیس یافته بهاییت را تضعیف و یا منحل کند.

دوره جدید مجله اخبار امری از تابستان سال ۱۳۳۸ منتشر گردیده و ارایه نخستین گزارش های ناظر بر فعالیت های برون مرزی بهاییان ایران ( دوره جدید) از مجله اخبار امری   شماره های ۱،۲،۳ مورخ ۱۳۳۹، صص: ۱۱۱ و ۱۱۲ آغاز شده است.

برای نمونه می خوانیم:

” البته علت اینکه امور مالی و املاک امری در طراز اول قرار گرفته و مقدم بر اهداف واقع شده است این است که قسمت عمده تامین اهداف خارج منوط به امور مالی و تهیه وجوه است.”

(اخبار امری، شماره ۱،۲،۳، ۱۳۳۹، صص: ۱۱۱ و ۱۱۲)

نیز چنین آورده اند:

” آقایان ذکرالله خادم و منوچهر حکیم در ایام رضوان گذشته به اسلامبول عزیمت و به تشکیل انجمن شور روحانی و انتخاب محفل ملی [ ترکیه] موفق گردیدند.”

ادامه مطلب …

رضائی

1403

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.