روند تحولات در جنبش اخوان المسلمین
نگاهیکوتاه بر تحولات اخیر در اخوان المسلمین
روند تحولات در جنبش اخوان المسلمین
اخوان المسلمین یک جنبش فراملی اسلام گرای اهل تسنن است که در سال 1928 در مصر تاسیس
گردید که طی این سالیان پر فراز و نشیب توانسته است با بهره گیری از شاخصه های تاثیر گذاری مانند مذهب، تسنن، فرهنگ، نژاد، زبان عربی، جغرافیا و سایر تغییر و تحولات ژئوپلیتیکی، به گسترش و عمق عرصه قلمرو سازی خود دست پیدا نماید.
عرصه نفوذ و تاثیر گذار معنوی این جریان فکری را در یک پروسه بلند مدت می توان ناشی از شخصیت های بنیانگذار و بزرگ مانند حسن البنا، سید جمال الدین اسدآبادی، حسن عبده و سید قطب در طول نود و سه سال اخیر دانست که موفق شده اند تا ریشه های فکری و اعتقادی این جنبش اسلامی را گسترده و تقویت نموده و عرصه های کنش و واکنش را در لایه های مختلف اجتماعی جوامع عربی فراهم نمایند.
اخوان المسلمین در شرایط و موقعیت کنونی و در ابتدای قرن بیست و یکم، موثرترین و کارآمدترین جنبش تشکیلاتی و اسلامی در سطح جوامع عربی به ویژه در منطقه غرب آسیا، شمال آفریقا، بخش هایی از منطقه قفقاز جنوبی و نقاط مهم دیگری از جهان شناخته می شود.
این جنبش تشکیلاتی در پیشینه و حرکت تاریخی خود تلاش فراوانی نموده است تا با حفظ عوامل و ظرفیت های درونی و بیرونی خود و با شعار “الاسلام هو الحل” بر دولت ها و ملت ها و به ویژه بازیگران غیر دولتی و همچنین تحولات پیرامونی تاثیر گذار بوده و نقش هدایتگری خود را بر شکل گیری جنبش های اجتماعی نوین به ویژه در دوران پسا بهار عربی حفظ نماید.
این تشکیلات در چهار بستر مهم و تمرین شده مشتمل بر: اطلاع رسانی، جذب، سازماندهی و هدایت عملیاتی، به گسترش نفوذ در عرصه جوامع و حوزه های خصوصی و عمومی حاکمیت های سیاسی عربی مشغول است. فشار از لایه های پایین اجتماعی تحت عنوان مطالبات مردمی و کادر سازی در سطوح مختلف حکومتی از جمله مصادیق و شیوه های رایج این جنبش در یک فرآیند مستمر تاریخی تا به امروز بوده است.
برخی تئوریسین های فکری جنبش های اجتماعی اسلامی اهل تسنن به ویژه در دوران پسا بهار عربی بر این اعتقاد هستندکه متعاقب تحولات 2010، جریان فکری و عملیاتی اخوان المسلمین دچار نوعی دگردیسی و تعدیل در مواضع درونی و بیرونی گردیده است، آنچه به سختی از مواضع این تشکیلات تفسیر و تحلیل می گردد تمرکز بر این واقعیت است که کماکان کانون قلمرو خواهی اخوان المسلمین دارای ماهیتی ایدئولوژیک بوده و صرفا روش های آنها دچار تغییر و تحول گردیده است که مصداق روشن این تغییر در روش، تمرکز این جنبش در جوامع عربی به ویژه در مصر بر گروه های اجتماعی زد(13 تا 23 سال) و گروه های ایگرگ(24تا 42 سال) استوار است.
اخوان المسلمین در سالیان گذشته و به نسبت تغییر و تحولات سیاسی اجتماعی در مناطق مختلف آسیا و شمال آفریقا به ویژه کشورهای عربی، دچار نوعی تحول خواهی در اصول و مواضع گردیده است که از آن جمله می توان به قومیت گرایی و ناسیونالیسم در چارچوب مبحث ملی گرایی عربی و کشاندن دامنه آن به دموکراسی خواهی و پلورالیسم اشاره نمود.
برخی رگه ها از اندیشه های سیاسی این جنبش مانند تبلیغ، ارشاد، سازماندهی و رفتار های تشکیلاتی تعدیل و تغییر شکل پیدا نموده است که انعطاف پذیری سیستمی در ساختار درونی و تمرکز بر آسیب شناسی و تهدیدات بیرونی (سیاست گام به گام و مسالمت جو) از ویژگی های این جریان بشمار می رود.
این تشکیلات در چشم انداز پیش رو، در قبال کثرت فرهنگی و حتی سیاسی در جوامع عربی و سایر جوامع مرتبط حساسیت و تعصب خاصی از خود بروز نمی دهد و در برابر واژه ملت در برابر امت اسلامی نیز به تساهل روی آورده است، علیرغم سکوت خبری در اخوان المسلمین، این جریان بر بسترها و جنبش های نوپای اجتماعی سیاسی در غرب آسیا و شمال آفریقا احاطه دارد و از طریق همکاری، همیاری و تعامل به جذب مسلمانان از هر فرقه و گروهی مبادرت می ورزد. اخوان در ظاهر با دست برداشتن از خواسته های حداکثری در مسئله فلسطین، این موضوع را (فلسطین) خاستگاهی آرمانی برای اجماع تمامی مسلمانان و حتی غیر مسلمانان می داند.
اخوان المسلمین همیشه خود را موظف به دفاع پیدا و پنهان از حقوق اعراب می داند و آن را یک عرصه کانونی بشمار می آورد، این جنبش در شرایط جدید تلاش می کند از هسته مرکزی خود تمرکز زدایی نموده و اقتدار حاصله ناشی از بستر کاریزماتیک را به یک جریان مشورتی، شورایی با عرصه های گسترده و بخشی اما قابل اطمینان گره بزند.
نرمش و سعه صدر اخوان المسلمین در مقابل ایجاد تغییر و حتی انشعاب در کشورهای مختلف عربی به ویژه در مصر، سوریه، تونس، الجزایر، مراکش، سودان، اردن، عربستان، امارات و برخی کشورهای دیگر عربی را باید یک تاکتیک پیچیده، هوشمند و نتیجه بخش دانست، این انعطاف پذیری در بستر عرصه های مهمی مانند میزان انتظار از دین، تطبیق قوانین با شریعت، ایجاد جریانات فکری میانه، حرکت منطبق با تحولات داخلی کشورها، تبدیل احزاب اسلامی به احزاب عملگرا، محور قرار گرفتن روش های مسالمت آمیز و همچنین تشکیل حزب های وطنی به جای احزاب منطقه ای و امتی معنا پیدا می نماید که عامل مهمی در “فعل بودن” تحرک و نفوذ اخوان المسلمین بر فضاهای پنهانی جوامع و دولت ها بشمار می رود.
جنبش اخوان المسلمین به ویژه پس از تحولات بهار عربی بر یک هدف دو وجهی در قبال ایران تاکید دارد که یک وجه بر پنهان نمودن و حتی انکار ارتباط نزدیک و سیستماتیک با ایران و در وجه دیگر نیز به حفظ و تقویت ارتباط معنوی خود با جمهوری اسلامی ایران ذیل گفتمان وحدت اسلامی می اندیشد، اولویت اساسی اخوان المسلمین آن است که به فعالیت جنبش های اسلامی میانه و رفتارهای مسالمت آمیز آنها در منطقه اهمیت و عمق ببخشد و تصمیمات گروه های مردمی را برسمیت بشناسد که البته این مکانیزم نیز با رفتارهای منطقه ای و بین المللی جمهوری اسلامی ایران همخوانی دارد .
تحلیل داده ها و تفسیر شواهد و قرائن حکایت از این مهم دارد که غرب آسیا و شمال آفریقا در سالیان پیش رو، شاهد بروز و ظهور یک چهره جدید از جنبش اخوان المسلمین به عنوان یک جریان محوری، تحول خواه و تاثیر گذار یاد خواهد نمود زیرا این جریان در شرایط کنونی از زاویه سوم خود نیز پرده برداری نموده است، جناح استانبول به رهبری محمود حسین، جناح لندن به رهبری ابراهیم منیر (فقید) و ضلع سوم نیز تحت عنوان “تیار التغییر” و با شعار علی عهد الشهید مشغول فعالیت هستند.
در تحولات پیش رو در اخوان المسلمین که نوعی جوانگرایی در مقابل چهره های سنتی نیز خوانده می شود باید از نقش چهره هایی مانند محمد منتصر و رضا فهمی(سخنگویان سابق جنبش) و افراد دیگری مانند عمرو دراج، حمزه زوبع، جمال عبدالستار و همچنین عمرو حامد یاد نمود که در آینده رهبری این تشکیلات را در دست خواهند داشت.
جامعه مصر به عنوان خاستگاه اخوان المسلمین، چالش های فراوانی را پیش رو دارد و البته که ساختار آینده این تشکیلات مترصد است تا پدر سالاری جدید را نیز در کشورهای عربی به مبارزه بطلبید که این شرایط در آینده قابل ارزیابی و تحلیل خواهد بود لکن آنچه مهم است آنکه این تشکیلات دارای چهره ای ژانوسی ست که به گذشته، حال و آینده نظر دارد.
کلید واژه ها: جنبش, اخوان المسلمین, ژانوس، دگردیسی , تعدیل و تغییر ,غرب آسیا ,شمال آفریقا، ناسیونالیسم عربی, جمهوری اسلامی ایران, عربستان سعودی، مصر
جامعه شناس و پژوهشگر