شناخت مدیریت جهان 3
مقدمه:
در بخش دوم گفته شد در مدیریت جهانی اعتقاد بر این است که پاپ معصوم و جانشین خدا برروی زمین است و نمونه هایی از سازمان هایی که تسلط پاپ را امکان پذیر نمودند آورده شد از جمله بانک واتیکان – شوالیه های مالتا – سازمان دومینیکن – سازمان جزوئیت – آورده شد . در ادامه به سه سازمان جهانی که در راستای اهداف پاپ هستند بنام سازمان فرانسیسکن ، لژهای فرماسونری، اپوس دهی … اشاره می شود….
شناخت مدیریت جهان 3
5- سازمان فرانسیسکن
بازوی علمی و فرهنگی پاپ جهانی می باشد این سازمان به صورت های مختلف دانشگاهی و اندیشکده ای و سایر بخش ها نمود می یابند و تولید تئوری ها و ئیسم هایی که از نظر استراتژی ها به نفع واتیکان باشد، و همچنین جذب و مهاجرت نخبگان، را به عهده دارند… این سازمان وظیفه از بین بردن علم ها و تئوری هایی که برای کل مردم جهان مفید بوده و شفاف سازی و قدرت برای همگان را ایجاد می نماید، در عرصه های مختلف وظیفه شبهه افکنی و سایر مسائل و…. را به عهده دارد.
اینان تاریخچه های متفاوتی برای بسیاری از امور در جهان برای خود قرار می دهند، و فرهنگ جهان و کشورها را با برنامه های مختلف به سمت خود بر می گردانند،و در بسیاری جاها دشمن گرایی را بر علیه ایران و ایرانگرایی درست تبلیغ می کنند و بین ایرانیان درگیری و نفرت همگانی ایجاد می نمایند و از بین بردن نخبگان، کوچ و مهاجرت آنها و ،،، از وطیفه اصلی این گروه می باشد.
یک وظیفه عمده این گروه تولید استادان، دانشجویان، مردمان، اهل دین و ،،،، تحجرگونه، بی تحرک، بی حکمت و بی دانش و بی علم می باشد که وظیفه اصلی آنها حذف رقبای پاپ و حذف رقبای ساختار جهانی و منافع جهانی پاپ می باشد. که در فرقه شناسی به این گروه ها اشاره خواهیم کرد.
مثلا کاتولیسم برای از بین بردن ارتدوکس، کل معارف کمونیستی لائیسیی را چنان در پنهان با استحاله روبرو کرد، که مانع از ظهور یک ساختار کلان تمدنی در برابر آن شد و سپس هم شوروی و هم کمونیسم و هم ساختار ارتدوکس را با بحران عدم دستاورد کلی روبرو نمود.
هدف این گروه ایجاد دانشمندان، نخبگان، ورزشکاران، هنرمندان، روزنامه نگاران، و… ولی وابسته به پاپ، و امپراطوری مقدس پاپ است.
شناخت مدیریت جهان 3
6 – سازمان(لژ فراماسونری)
بازوی لیبرال، سکولار و لائیسیم پاپ و پذیرش کننده همه ساختارها، و همه افراد و برای نفوذ در مردم غیرمذهبی، مثلا در شمال پروتانتیسم، و در کشورهایی مثل آلمان، بریتانیا و ….. همینطور بازوی مذهبی سایر کشورها از جمله مسلمانان را نیز دارند.
نفوذ فراماسونری ها، به صورت گروه های مختلف، گرندلژها، و لژ ایلیموناتی و … در همه ساختارها و همه زمان ها و همه مکان ها از گذشته تا کنون ادامه داشته است، و ابزار نفوذ و تطبیق کلیسای کاتولیک با همان شیوه، عرف، مرام و مذهب و لامذهبی … بوده و نفوذ آنها در ساختارهای آنگلوساکسون ها، نخبگان جهان، روشنفکران جهان، و… با استعدادهای جهان و بهره برداری در راستای اهداف پاپ و گاهی منافع کشورها اتفاق افتاده است.
شناخت مدیریت جهان 3
7- سازمان اپوس دهی…. سازمانی جدید در قرن 20…. سازمان ضدجاسوسی
سازمان های ضد جاسوسی و ضد اطلاعات در کشورهایی که هم سوی اهداف پاپ گام می بردارند و به بازوان اجرائی سازمان جزوئیت تبدیل شده اند. به طور مثال مسئول ضداطلاعات جاسوسی اسرائیل خود هرم اصلی جزوئیت و مامور موساد است، از همین رو ساختارهای اطلاعاتی و نظامی تا بیخ دندان در اینگونه کشورها دارای ماموران جهانی هستند و ماموریت تمام این سازمان ها افشای مسائل داخلی کشورشان و کشتن یا به کشتن دادن دانشمندان و نخبگان خود که در زنجیره حکومت پاپ نیستند، می باشد.
این افراد و این ساختارهای ضد اطلاعات و ضد جاسوسی، فدائیان پاپ بوده و سازمانی با نفوذ در همه ی جهان هستند. لذا تمام سازمان های پیرو اینان که دارای بخش ضداطلاعات هستند، از این افراد بهره می برند، به مانند سی آی ای، ام آی سیکس، و … ، بحش ضداطلاعات نظامی ها، میت ترکیه، آی اس آی پاکستان، کا گ ب روسیه … که در سطح کلان زیرمجموعه آن سازمان جهانی و جاسوسی قرار دارند…
همچنین اپوس دهی ها، وظیفه ترور و کشتن را نیز دارند.
در خصوص سازمان جزوئیت، فرانسیسکن ها و لژهای فراماسونری باید گفته شود سازمان جزوئیت در بسیاری از جاها، کار سازمان فرانسیسکن ها که کار دانشگاهی و نخبگان و شرکت های دانش بنیانی دارند را نیز انجام می دهد، چرا که کل ساختارها را به صورت انحصارگرایی در اختیار نظامی ها قرار می دهد و از تحویل به مردم خودداری می نماید، لذا نیازمند یک بخش درونی از خود این افراد برای از بین بدن مافیای داخلی و خارجی هستند.
همچنین سازمان جزوئیت، بسیاری از سازمان ها و نهادها را در مجرای خود آورده تا در دستان مردم قرار نگیرد و همیشه صادرات و واردات را خود انجام دهد و کشور را مستعد پذیرش صنایع اجاره ای و مونتاژی نماید.
در کنار سازمان جزوئیت، لژهای ماسونری قرار دارند که بیشتر برای لیبرال ها و نئولیبرال ها هستند، و دم از جدایی دین از سیاست، جدایی علم و دین، عدم یکپارچگی ساختار، دوقطبی سازی فرمالیته، را بسط می دهند و در جزوئیت ها، گروه های نظامی و اصول گراها و افراد تندرو از جمله ترامپ و… وجود دارند و در ماسونری ها اصلاح طلب ها، اعتدال گرایان و بایدن و… که همه و همه بازی یکپارچه مردم در جهت ساختارهای پاپ می باشد. ترکیب این گروه ها نیز خروجی دیگر را در جهت باند تبهکار جهانی و گردانندگان جهانی دارند.
مدیریت اندیشکده نخبگان طلوع
سلام علیکم،،،بحث های جدید و تازه ای را می شنویم از محققان جدید کشورمان و جایی بسی خوشحالی برای وجود این افراد و روشنفکران، ،جالب بود