کانون قدرت در جهان- آخرین قسمت
کانون قدرت در جهان- آخرین قسمت
مقدمه
در قسمت نهم به نمونه ای از اقدامات فرانسیسکن ها پرداخته و ششمین قسمت هرم قدرت جهانی بنام سازمان فراماسونری می را برشمرد .
در آخرین قسمت، هفتمین هرم قدرت جهانی بنام اپوس دهی ها تشریح می گردد…
7~ سازمان هفتم، سازمان اپوس دهی
ابتدا به نقل از ویکی پدیا و برای شناخت بیشتر تاریخچه اپوس دهی یا اپوس دئی ها مطالبی ذکر می گردد:«اپوس دئی (opus dei) نام یک سازمان محافظهکار کاتولیک است. نام اصلی سازمان اپوس دئی «خلیفه گری صلیب مقدس و اپوس دئی» میباشد. اپوس دئی در لاتین به معنای «عمل خدا» بوده و شعار رسمی آن «یافتن و بکار بستن فرامین خدا در زندگی روزمره» است.
بنیانگذار اپوس دئی اسقفی اسپانیایی به نام خوزه ماریا اسکریوا (jose maria escriva) است که این مکتب را در ۱۹۲۸ میلادی بنیان نهاد و از کلیسا تقدیس شد. او در سال ۱۹۷۵ درگذشت و در ششم اکتبر سال ۱۹۹۲ در شهر واتیکان توسط پاپ ژان پل دوم به عنوان قدیس شناخته شد. شمار پیروان این مکتب در حال حاضر بین هشتاد تا صد هزار نفر تخمین زده میشود. طریقت اپوس دئی ابتدای امر در اسپانیای پیش از فرانکو ریشه دوانده بود، اما در سال ۱۹۳۴ با چاپ کتاب دینی خوزه ماریا اسکریوا به نام «صراط، ۹۹۹ مراقبه برای انجام اعمال الهی در زندگی شخصی» پیامش در سراسر دنیا پیچید و اکنون بیش از ۴ میلیون نسخه از صراط به چهل و دو زبان ترجمه شده.
فریضهٔ اپوس دئی، تزکیه نفس در قالب عبادات خودآزارانه و تحقیر جسمانی انجام میگیرد که حواشی و جنجال های فراوانی به پا کرده. پیروان «اپوس دئی» با این اعتقاد که «آمرزش و رستگاری روح نیازمند ریاضت جسم است» زنجیرهای مخصوصی (کیلیکیوم) را که یک طرف آن تیز شده در روزهای دوشنبه و چهارشنبه به مدت دو ساعت از قسمت ران به پاهایشان میبندند. هم چنین سالکان این طریقت در روزهای شنبه و سه شنبه با تازیانهای که از طناب بافته شده برپشت خود شلاق میزنند. ریاضت در این مکتب یک عمل شخصی بوده و هیچیک از اعضا حق پرسیدن سؤالی دراین باره از دیگر اعضا را ندارد. پیروان این فرقه نام فریضه ریاضت خود را «روبرویی شخصی با شیطان» گذاشتهاند.»
اپوس دهی ها چگونه بوجود آمدند؟
جزوئیت ها دو لژ ماسونری ها و اپوس دهی ها، را به وجود آورده و بوسیله این دو بخش کل نیروهای امنیتی، نظامی، اطلاعاتی، سیاسی را مدیریت کرده و وسیله شناسایی نیروها و افرادی که می خواهند منافع پاپ را از بین ببرند، به عهده دارند، از رو این بخش جزوئیت ها در همه بخش های اداری و نظامی و قضایی، و سایر بخش ها، به صورت گسترده حضور دارند و سازمان و نهادها مربوطه را طوری در مسیر ماسونری قرار می دهند تا جائی که نیروهای جان برکف بدون اطلاع و آگاهی تبدیل به نیروهای صهیونیست جهانی می شوند.
افراطی ترین بخش پاپ، همین بخش اپوس دهی ها می باشند، که مسئولیت فاشیستی و دیکتاتوری کردن ساختارها، افراد و وظیفه به اصطلاح ضد جاسوسی نمودن امور را دارند،،، اپوس دهی ها، سازمان ضدجاسوسی واتیکان در کشورهاست، که مسئولیت نفوذ در همه سیستم های اطلاعاتی و امنیتی را دارند،
نتیجه:
آنچه گفته شد بازوی هفت گانه و هفت سر اژدهای پاپ به عنوان قدرت جهان می باشد. این ها هرم هفت گانه کانون های قدرت جهان هستند و گفته شد چگونه جهان و کانون های قدرت را در دنیا را به نفع خود مدیریت می کنند.
در بخش دیگر به الگوهای فکری و تمدنی و فرهنگی جهان در یک چارجوب جامع می پردازیم تا هویت کلی مسائل مشخص گردد و اینکه نگاه ایرانی و مردم جهان، باید به ساختار جهانی قدرت فارغ از حکمرانی درونی کشورها باشد و اینکه قدرت سیاسی و اقتصادی جهان در درون کشورها نیست بلکه به صورت یک سیستم متصل جهانی، حکمرانی ها انجام می شود.
حاکمان کشورها نه هویت ملی دارند، نه در مکانی خاص هستند، نه در زمانی محدود می گنجند، اینان کشور خاصی ندارند.
خوب است بدانیم اینان در حقیقت شیاطین، انسی و جنی حاکم بر کشورها هستند که تمامی آنان زیرنظر شیطان اعظم فعالیت می کنند و گفته شده شورای کلی اینان زیرنظر شیطان بوده و به صورت خوشه ای جهان را مدیریت می نمایند و به گفته سرشناسان محقق پژوهشی، تعداد محدودی از این افراد از فرماسونری های جهان ایرانی بوده و برخی نیز در ایران هستند.
والسلام