94 نوع شکنجه های ساواک – قسمت آخر
برگرفته از کتاب شکنجه در عصر پهلوی
94 نوع شکنجه های ساواک – قسمت آخر
برگرفته از کتاب شکنجه در عصر پهلوی
ادامه
۸۵ انداختن در داخل حوض آب
یکی از شکنجه هایی که گاه گاه انجام می شده است انداختن متهم در حوض آب سرد و کتک زدن او در آن حال بوده است به طور معمول متهمینی را که در اثر شکنجه بی هوش می شدند کشان کشان در داخل حوض آب می انداخته اند. آب سرد موجب به هوش آمدن متهم و ترس و وحشت شدید او می شده است و بعد سر متهم را زیر آب فرو می کردند.
1-سرمتهم را درون آب کرده و مدتی نگه میداشتند که متهم بیچاره از تنفس کردن محروم می شده است. مدت نگه داشتن معمولاً ۲-۱ دقیقه بوده است و ۳ دقیقه بیشتر موجب مرگ می شده است.
2- تمام بدن متهم را درون حوض انداخته و مانع خروج او می شدند.
3-متهم بیهوش را درون آب انداخته و اگر متهم بهوش می آمد با دست و با تلاش می کرد و از حوض خارج می شد که گاهی با شلاق مانع خروج او می شدند.
4-در زمستان متهم را درون حوض انداخته که رنج سرما و شلاق را تحمل کرده بود. دستهای متهم را با شلاق می زدند که مانع خروج شوند. ذات الريه و ذات الجنب اثر قطعی پس از خروج از حوض بوده است. (1)
۸۶ گذاشتن پا لای در و شکستن آن
یکی از شکنجه هایی که گهگاه انجام می شده این بوده است که با گذاشتن پا لای در و شکستن آن انجام می گرفته است که پا یا دست متهم را میان در و چهار چوب قرار داده و در را به شدت بهم میزدند ضربه موجب شکستن دست و پا و درد در عضلات و استخوان میشده است.(2)
۸۷ شکنجه روحی و روانی جهت شکستن مقاومت زندانی
یکی از شکنجه های رایج برای شکستن مقاومت افراد آن بوده است که متهم یا مجرم را در حال بیم و امید نگهداشته تا بتوان مقاومت او را در هم شکست یکی از شگردها آن بوده که متهم را کنار اتاق بازجو ایستاده نگه می داشتند. در اتاق، متهم دیگری را شکنجه یا اینکه به وسیله نوار ضبط صوت صدای شکنجه شدگان را پخش میکردند. فردی که در خارج بود اوج
صداها را شنیده بالطبع در روحیه او اثر منفی می گذاشت. گاه متهم مجروح را از جلوی چشمان او به بیرون حمل می کردند
تا او بداند تا بر سر متهمی که همکاری نکند چه می آید. اوج شکنجه اثر روانی بسیار بدی را در افراد ایجاد می کرد. اثرات آن مدتها باقی میماند خود من به مدت چندین ساعت صدای ناله و فریاد متهمین را که مورد شکنجه قرار می گرفتند را شنیدم اغتشاش افکار عدم تولید فکر منظم، پرش افکار ازنقطه ای به نقطه ای دیگر چگونه انسان را از پا در می آورد. (3)
۸۸ قلقلک دادن کف پای زندانی بسته شده به تخت آهنی
بازجویان و شکنجه گران یکی از کارهایی را که بر روی زندانی انجام میدادند این بود که زندانی را بر روی تخت آهنی می بستند. دستها را به بالا و پاها را به میله های پایین تخت بسته آنگاه با چوب نازکی یا سنجاق یا چوب جارو کف پا را قلقلک میدادند این عمل موجب تحرک بدن متهم علاوه بر آنکه خود متهم بر اثر آزار کف پا به خنده یا ناراحتی دچار میشد بدن نیمه عریان او با میله های تخت برخورد کرده و مجروح می گردید. (4)
۸۹ محروم نمودن زندانیان از استحمام
مسئله نظافت و حمام زندانیان یکی از مسائلی است که هرگز شکنجه گران و قاهرین در فکر خود بدان نمی پرداختند. آنان که در سیاهیها و آلودگی های روانی و جسمی می زیسته اند نمی توانستند از آلودگی دور باشند. برخی از زندان بان ها هرگز جایگاهی را برای نظافت زندانیان تخصیص نمی دادند. ما در قلاع باقیمانده که قبلا به صورت زندان به کار رفته است اثری از حمام یا جایگاه شستشو نمی یابیم. در آثار باقیمانده در قلعه فلک الافلاک (خرم آباد)، قلعه اردبیل وقلعه رضائیه اثری از حمام نمی یابیم یادداشتهای باقیمانده از زندانیان در زندان بغداد در زمان خلفای عباسی زندانیان قلاع غزنوی در افغانستان فعلی ما اثری از حمام را نتوانستیم بیابیم. به طور مطلق شاید نتوان گفت که زندان چنین بوده است. ولی به فرض قاطع میتوان گفت زندانهای ایران فاقد حمام بوده اند نگهبانان میتوانستند از آب جاری در کناره ی زندان استفاده کنند ولی زندانیان هرگز حتی وسیله پیرایش ناخن نیز در اختیار آنان نبوده است. اغلب زندانیان پس از سالها با موهای دراز که به صورت طناب های خشک شده بودند از زندان آزاد میشدند زندان شهربانی در میدان مشق و میدان توپخانه فاقد حمام بوده است. پس از آنکه وستداهل رئیس شهربانی شد مقرراتی را ایجاد کرد که زندانیان را هفته ای یک روز به حمام ببرند. حاجی سیاح که به اتهام مخالفت با ناصر الدین شاه دستگیر و در زندان قزوین با مرحوم میرزا رضا هم بند بود از ندیدن حمام به مدت های مدید شکایت دارد. بعد از آنکه زندان قصر ساخته شد زندانیان توانستند از حمام استفاده کنند. اما در برخی از شهرستانها زندانها تا سال ۱۳۲۰ فاقد حمام بوده است. از سال ۱۳۳۲ که لشکر ۲ زرهی واقع در چهارراه قصر مبدل به زندان شد و زاغه های عباس آباد مورد استفاده زندانیان قرار گرفت در این زندانها حمامی وجود نداشت قزل قلعه تا مدت ها فاقد حمام بود. حتی زندان موقت شهربانی جایگاه فعلی کمیته فاقد حمام بود و زندانیان از حمام واقع در خیابان فردوسی استفاده میکردند در کمیته مشترک ضد خرابکاری با وجود حمام استفاده از آن توسط زندانیان بسیار مشکل بود. زیرا طی چند دقیقه برای چند نفر زندانی که گاه تعداد آنان به ۳۰ نفر می رسید از حدود ۱۲ – ۱۳ دوش به مدت سه الی پنج دقیقه می بایست استفاده کرد که شکنجه گران و به خصوص فریده خانم با فریادی جانخراش زندانیان خانم را به بیرون آمدن از حمام امر و نهی می کرد. زندانیان که اغلب دارای جراحت های متعدد بودند، با وجود درد و رنج فراوان به با سرعت به امر نظافت خود می پرداختند. شرمشان باشد که با مردم چنان کردند. حتی رحمت خواب را هم از آنان دریغ داشتند. من خود نیز مدتهای مدید از این رنج بسیار درد کشیده ام برای ۶۰ تا ۱۱۰ نفر زندانی فقط به مدت یک ربع یا فقط ۵ دوش می بایست استحمام کنند. فریاد خشونت بار زندانبانان هنوز مانند زنگ در گوش من صدا می کند. حتی نظافت را برای استفاده و تسبیح خداوند اجازه نمی دادند.
آیا در بارگاه عدل الهی می توانند دفاعی داشته باشند و یا شرمسارانه بایستی سر خویش را بر زمین بنهند.(5)
٩٠ وصل کردن جریان برق به زندانی (شوک الکتریکی)
برق وصل کردن یکی از شکنجه هایی بوده است که در زندان به دستور فرماندهان نظامی در سال ۱۳۳۲ با دستگاه برق ثابت DC انجام میشده است که دستگاههایی که با برق DC کار میکنند به صورت ضربه ای متناوب ضربه ای به نقاط حساس بدن مانند لاله گوش نوک بینی پلک چشم ، لب، زبان، آلت تناسلی و انگشتان وصل می کردند.
این شکنجه در سال ۱۳۳۳ و ۱۳۳۴ موجب هراس زندانیان سیاسی شده بود ولی به طور کل پس از مدتی از رعب و وحشت آن کاسته شد و دستگاه به فراموشی سپرده شد. در سالهای ۱۳۵۰ تا ۵۶-۵۷ از این دستگاه که دارای برق ثابت بوده به عنوان یک عامل استفاده میکردند که موجب تکان و لرزش زندانی شده و گاهی ایجاد سوختگی می کرده است.
این دستگاه بیشتر اثر روانی داشته تا اثر واقعی در روی زبان این دستگاه اثر بسیار تند داشت. ولی پس از مدتی کوتاه زبان به حالت اول باز میگشت از دستگاه های مدرن الکتریکی شوک در زندان استفاده شده است.
گاه سنجاق قفلی و یا سنجاق معمولی را به زیر پوست متهم فرو کرده و جریان برق را به آن وصل می کردند. به هر حال این دستگاه زیاد کارساز نبوده است.(6)
۹۱ پخش نوارهای موسیقی با صدای بلند
یکی از شکنجه های جاری در زندان پخش نوارهای موسیقی با صدای بلند بوده است که این نوارها را معمولا از ساعت ۷ شب تا ۵ صبح پخش میکردند که آرامش زندانی را از بین ببرند. این کار در تمام دوران زندانها ادامه داشته است. نوار با صدای بلند و خشن و موسیقی و آن موسیقی بسیار تند و زننده و مبتذل بوده است.(7)
۹۲ اجبار زندانی به عرعر کردن و تحقیر و شلاق زدن وی
یکی از شکنجه ها که جنبه تفریح شکنجه گران و بازجویان و آدمکشان را داشت خربازی بود که یکی از زندانیان را چهار دست و پا وادار به حرکت میکردند و طنابی را که برگردن او بسته شده بود به دست دیگری می دادند و آنگاه نفر دوم را وادار می کردند که طناب را کشیده حرکت کند. این تحقیر انسان و تفریح با انسان نشانه رذالت و به دور از شرف انسانی بودن است. اگر چه در تاریخ گذشته صدها بار چنین اتفاقاتی افتاده است (ر.ک) به تاریخ شکنجه، جلد ۲، تألیف این مؤلف
۹۳ بر روی شکم خوابانیدن زندانی و با زانو بر پشت او فشار آوردن و سرش را به سوی بالا کشیدن
این شکنجه و طرز کار برای جلادان قدیم امری رایج بود که متهم را نشانیده و پا را پشت او قرار داده و پای دیگر را کنار قرار داده و سر را از گلو میبریدند ولی به صورت یک عمل شکنجه ابتکار و ابداع ستمگران و قاتلین حرفه ای کمیته مشترک بوده است که متهم بیچاره را روی شکم خوابانیده و زانوی چپ را روی پشت فشار داده و سر را از موها گرفته و بالا کشیده اند. این شکنجه علاوه بر درد سر گلو را تحت فشار قرار داده و در پشت و مهره ها درد شدیدی ایجاد می کردند.
اغلب موجب در رفتن فاصله مهره ها و فشار جدایی آن و فشردگی مهره های تحتانی و همچنین فشار بر بالای گردن می شد.
۹۴ سنگ آسیاب
سنگ آسیاب وزنه ای دایره ای شکل و آویزان از سقف بود. ابتدا پاهای زندانی را با پابند به زمین می بستند و گردن و دستهایش را در وسط و طرفین دستگاه قرار می دادند. سنگینی وزنه و ضربات شلاق بر بدن زندانی باعث عدم تعادل او و فشار زیاد بر پاها و کمر وی می گردید.(8)
اسامی تعدادی از بازجویان ساواک
آقابابایی – افضلی – اسماعیلی – الهي – امیری- افشین- اکبری- اسفندیاری- الماسی (شادری)- انصاری- سیفی کمانگر – (کمالی) – شعبانی محمد علی (حسینی) – شادمانی- شاد افرا- شاهین- شهبازی- صادقی یگانه (حشمتی) – عطار پور مجرد رضا (دکترحسین زاده)عقابی) – فرخی – کاویانی همایون (کاوه) – متقی (بهار) – مجتهدی (مجیدی) – مشیری – منوچهری هوشنگ از غندی)میرفخرایی)- سعید (سعیدی) – نادری پور بهمن (تهرانی) – ناصری محمد حسن (عضدی) نوذری ناصر (رسولی) – نوروزی (امیدیان) – نیکزاد – وظیفه خواه (منوچهری) – بهمنی – پیمان – پرویز- تارخ – تفضلی (محمد) – توانگری فریدون (آرش) – حکاک – رحمانی- زمانی (زمردی)- رستگاری (رحمانی) – رضایی- سپهر- سلیمی (تهرانی) – سهرابی – هدایت- هوشنگ- هیراد
با تشکر و سپاس فراوان از روابط عمومی موزه عبرت
(1)عبدالعلی رحمتی زاده و –
(2) حسین مرادی و
(3)اختر رودباری، غلامحسین نجاریان، غلامحسین رحمانی، محمد حسین رجبی، محمود الشجع
(4) اکبر رضایی و –
(5) محمد یوسف بارونی ، حسن افتخار اردبیلی، خانم مرضیه حدیدچی دباغ و –
(6) علیرضا جزایی، اسدالله تجربتی، علی دانش پژوه سید عباس ساری بیدار- سید محمود سوی، علی مسجدی، عبد الحسن ناظم بکایی، شاهین ثنایی ، جعفر شجونی و …
(7) سید حسین احمدیان اردستانی هادی غفاری اختر رودباری
(8) سید محمود رضویان، علی دانش پژوه، هادی وحید مقدم