تحلیل ایرانی
بررسی و تحلیل
مرضیه ضیغمی

نود و چهار نوع از شکنجه های عصر پهلوی -11

برگرفته از کتاب شکنجه در عصر پهلوی

0

نود و چهار نوع از  شکنجه های عصر پهلوی -11

 قسمت قبل

 

 

 ۷۶ آخور بند

آخور بند یا آغل بندی نوعی شکنجه است که از زمان های بسیار قدیم تا کنون رایج بوده است. بدین گونه بوده است که دستهای متهم را با طناب یا دستبند می بستند. آنگاه دو پای متهم را به هم بسته و زانوها را به داخل شکم جمع می کردند. بعد با طناب زانوها را محکم به حالت فشرده به داخل شکم و کمر بسته و گردن را تا حد ممکن خم کرده و سر را میان دو با قرار میدادند و با طناب محکم می بستند که انسان حالت گلوله پیدا میکرد پس از مدتی درد شدید در ناحیه کمر و گردن و پا و سر گیجه و حالت تهوع و استفراغ و وز وز در گوش و فشار روی گردن و دل پیچه و حالت دفع ولی بدون اجابت مزاج رخ میداده است. پس از ۲۴ ساعت بستن متهم قادر نبوده است که دست و پای خود را دراز کند و عضلات به حالت کرامپ در آمده و به شدت دردناک می شدند نوعی دیگر از این بستن عبارت بود که دستها را به دور زانو بسته و گردن را تا حد ممکن به میان پا فرو می کردند آنگاه وارونه قرار می دادند. درد بسیار شدیدی در ناحیه پشت و لگن ایجاد میگردید. گاه با این زندانی گلوله شده به مسابقه فوتبال میپرداختند که درد لگد مزید بر علت می شده است گاه د گلوله را به میله های آهنی زیر هشت متصل می کردند افراد مدتها پس از رهایی درد را در ناحیه دست و پا و کمر و شکم داشته اند. درد شکمی یکی از عوارض آن بوده است. ۱

۷۷ آپولو

یکی از آشناترین و مخوف ترین ابزار شکنجه برای زندانیان به شمار میرفت علت نامگذاری آن به آپولو، شباهت آن به سفینه آپولو بود که چهار دست و پا و سر مهار می شد. لکن در این وسیله سر زندانی با محفظه فلزی مهار می شد و دست و پاها نیز توسط بستهای فلزی ثابت می شد. بدین ترتیب کلاه فلزی باعث میشد که موقع شلاق خوردن صدای زندانی تشدید شده و تأثیر مضاعف و مخربی بر روی سیستم عصبی و شنوایی او گذاشته شود. از طرفی خود بستهای فلزی هم خیلی محکم بسته می شدند که باعث زخمی شدن پوست گوشت و استخوان مچ دستها و پاها میشد. گاهی علاوه بر شلاق شوک الکتریکی هم داده میشد به این صورت که برق با ولتاژ پایین غیر کشنده و صرفاً شوک آور و دردناک به نقاط حساس بدن از جمله لاله گوش، لب ها، بینی و حتی آلت تناسلی زندانی وصل و پس از آن شوک داده میشد که همین امر باعث تخریب دیواره مویرگ ها و سلول ها شده و موجب خونریزی داخلی و کلیوی می گردید و متعاقب آن موجب دفع خون از راه ادرار در طول چند روز پس از شوک و شلاق میشد. 2

آپولو شکنجه ساواک
آپولو شکنجه ساواک

۷۸ فشار آوردن بیش از حد بر چشم ها و دردناک شدن آنها

یکی از شکنجه ها که نوع بدیعی است و توسط شکنجه گران ساواک ابداع گردیده است اینکه زندانی را بر روی زمین انداخته و آنگاه بر سینه او نشسته و با دو دست سر او را در دست گرفته و با انگشت شصت آن قدر بر چشمان فشار می آوردند که چشم از جای خود میخواست بیرون آید درد شدید چشمان بوده که متهم با فشار شدیدی بازجو را به سویی پرت کرده و برای چند لحظه از دست او نجات می یابد. این شکنجه در کمیته مشترک توسط آرش بر روی بانویی به نام خانم هاشمی انجام گرفته است.

۷۹ اعدام مصنوعی اعدام دروغین

یکی از وسایل شکنجه اعدام مصلحتی بوده است که متهم را چشم بسته به صحرا با منطقه ای از زندان که اعدام انجام می گرفته است می بردند. او را به چوبه اعدام می بستند آن گاه حکم دروغی اعدام را می خواندند و پس از آن وادار میکردند که یک نفر بیاید و با داد و فریاد که این کار را نکنید به شکنجه گران اعلام داشته همکاری خواهد کرد و از اعدام او صرفنظر شود. این مورد در باره عده زیادی انجام گرفته است و جالب توجه این است که اغلب زندانیان به این شگرد آشنا بوده اند. این عمل تشنج در اعصاب زندانی، ریزش ادرار، عدم کنترل حرکت افتادن بر روی زمین عدم قدرت بیان و صحبت لرزش در دستها و پاها و لکنت زبان می گردد.3

اعدام مصنوعی روانی ترین نوع شکنجه ساواک
اعدام مصنوعی روانی ترین نوع شکنجه ساواک

۸۰ هتاکی

یکی از اولین کارهای شکنجه گران و بازجویان و مأمورین ساواک آن بود که متهم را تحقیر نمایند. برای تحقیر متهم کلمات رکیک را مانند باران بر متهم و یا مجرم وارد می کردند. کلمات توهین آمیز که خود متهم و یا خانواده او به خصوص پدر مادر و خواهر را مورد خطاب قرار می داده است بسیار است. فحشهای عام و سایر کلمات که اینها پشت سر هم ردیف شده به متهم گفته میشده است و تکرار آن که حتی مهلت فکر کردن را به متهم نمی داده است و موجب تحقیر و درد روانی را فراهم می آورده است. در کنار این ضربه زدن هم ادامه داشته است و هزاران کلمه دیگر که بایستی در فرهنگ های عامیانه آن را جستجو کرد. در ان بازداشتگاه کمیته مشترک و زندانها این کلمات سیل آسا بر متهم و با گناه و هیچ متهمی نیست که با باران این کلمات روبرو نشده باشد. 4

هتاکی و ناسزا گفتن روش جاری شکنجه در ساواک بود
هتاکی و ناسزا گفتن روش جاری شکنجه در ساواک بود

۸۱ دست را از کتف بیرون کشیدن

یکی از شکنجه های رایج بیرون آوردن دست از کتف از مفصل  است که اغلب بازجویان در این کار تخصص پیدا کردند که دست را به طرف عقب کشیده با زانو یا دست دیگر پشت زندانی را به طرف دیوار فشار میدادند با کشیدن سریع، استخوان بازو از جای خود حرکت کرده و بیرون می آید. تاندون ها کشیده شده و درد شدیدی را بر متهم بیچاره وارد می ساخته است. طوری که فریاد متهم به اوج میرسید و اغلب متهمین در اثر این ضربه به حالت غشی دچار می شدند. پس از چند بار بیرون آمدن بازو از محل کتف تاندون ها کشیده و دست در مفصل هرز می شده است. یوسف افتخاری از رهبران نهضت کارگری ایران که در سال ۱۳۰۸ اعتصاب کارگری شرکت نفت را رهبری کرد به مدت ۱۲ سال در زندان رضاشاه بود کتفش توسط سرهنگ معزی رئیس اداره کارآگاهی شهربانی از جای خود بیرون کشیده شد. در آن زمان سرهنگ معزی در آبادان یا اهواز بوده است. 5

به این نوع شکنجه قپانی هم گفته می شد که در هر دو حالت کتف متهم در می امد
به این نوع شکنجه قپانی هم گفته می شد که در هر دو حالت کتف متهم در می امد

۸۲ اشکلک خودکار را لای انگشتان فشار دادن

یکی از شکنجه های رایج در ایران که حتی در مدارس برای بسیاری دانش آموزان به کار می رفته است، اشکلک بوده است که محصلین را برای خلافی که کرده بودند توسط مدرس و با معلم احضار و آنگاه چوب مداد و یا چوب دست ناظم یا معلم میان دو انگشت وسط یا سبابه قرار داده و انگاه با دست دیگر فشار بر انگشتان وارد می کردند. این درد چنان شدید بود که فریاد دانش آموز را بالا می برد. در شهربانی زمان رضاخان پهلوی مداد یا میله های فلزی را بین دو انگشت قرار داده بازجو دو انگشت را روی میز گذاشته با شت می کوبید. بیشتر اوقات موجب شکسته شدن استخوان انگشت کوچک به خصوص بند سوم یا دوم می گردید. اکبر سلاخ را که به اتهام قتل یک زن حامله و دو فرزندش دستگیر شده بود بی گناه بود به این وسیله و چنبره سرب بروی سرش شکنجه کردند که او بی گناه به این قتل اقرار کرد.

اشکلک در لغت به معنی تراشه نی به زیر ناخن فرو کردن است که تراشه روی نی که دارای صلابت خاص است و در استحکام مانند فلز است به زیر ناخن فرو کرده که به ترمی زیر ناخن قرار گرفته و فرو می رود و چون دارای چند قسمت نوک تیز میباشد اعصاب ناخن وابسته به عضلات انگشت را دردناک می سازد. درد آن مانند درد حرکت کششی لغزنده با فشار بر روی عضلات می باشد که دستها را به تحرک واداشته و موجب جست و خیز متهم بیچاره می گردد و پس از آن به علت آلوده بودن تراشه نی موجب عفونت و مرگ می گردد. این شکنجه از سالهای شهریور ۲۰ کمتر استعمال شده و نوع دیگر آن که موجب شکستن انگشتان می گردید توسط کلیدهای فلزی قلم، چوب میله آهنی و خط کش های سه گوشه در ادارات آگاهی و در فرمانداری نظامی زمان تیمور بختیار توسط سرگرد سالاری افسر اخراجی زمان سرتیپ شهاب به جرم فساد اخلاقی که بعدها پس از مرگ او به ارتش برگشت به طور دائم توسط این افسر فاسد انجام می گرفت. همچنین این شکنجه توسط میله های تفنگ (سنبه) به مقدار زیاد مورد مصرف قرار می گرفت.

 ۸۳ خودکار در گوش کردن

یکی از شکنجه هایی که گاه گاه توسط مأمورین شکنجه انجام میگرفته است خودکار یا قلم بود که آن را درون سوراخ گوش گذاشته و با مشت و کف دست آن را وارد موش می ساختند که موجب پارگی گوش گاهی ضربه به حلقات تعادلی و یا شکستگی استخوان سندانی و یا چکشی می گردید. علاوه بر اثر کری که به روی زندانی باقی می ماند، باعث عدم تعادل در زندانی تا آخر عمر می گردید. اگر ضربه شدیدتر بود موجب پارگی پرده میانی گوش و عفونت و مرگ میشده است بازجویان متخصص (تخصص ننگین) اغلب ضربه ای را که وارد میکردند موجب شکستن استخوان رکابی سندانی و چکشی میشده و پرده گوش پاره و موجب کری دائم میشده است.

 ۸۴ نمک پاشیدن روی زخم

نمک پاشیدن روی زخم اصطلاحی است که بین عامه مردم رایج است. یعنی که زخم را به درد آوردن یا موضوعی را تازه گردانیدن و رنجی را به خاطر آوردن از خیلی قدیم نمک پاشیدن بر روی زخم باز و خون آلود در بین شکنجه گران و قاهرين حکام رایج بوده است. بعضی از سلاطین عباسی (رجوع شود به جلد دوم تاریخ شکنجه دستور می دادند.  مجروحین در بند را به پیش آنان آورده و نمک بر روی زخم آنان بیاشند تا از درد آنان و رنجی که میبرند لذت و تشفی حال کنند. این کار آنقدر تکرار شده است که حدی بر آن متصور نیست. از مشروطیت ایران به بعد کمتر این شکنجه بکار رفته اما در سال ۱۳۵۲ بر روی زخم چندین زندانی این کار انجام گرفته است. در این حال نمک درون زخم رفته ضمن اینکه زخم را ضد عفونی میکند موجب سوزش شدید نیز میشود. آب نمک موجب پاک شدن زخم نیز میشود ولی برخی اوقات سوزش آن غیر قابل تحمل است. شکنجه گران از رنج شکنجه دیدگان لذت میبردند شرم و نفرت بر آنان

 

یکی از درد اورد ترین شکنجه های ساوام پاشیدن نمک برروی زخم متهم بود
یکی از درد اورد ترین شکنجه های ساوام پاشیدن نمک برروی زخم متهم بود

 

ادامه دارد….

 

 

(1)علیرضا قناتی…

(2) محمدرضا حقیقت محمد یوسف بارونی، سیده سید محمد میلانی، محمد جعفر قریب احمد احمد، علیرضا خزایی علی سیدی احد سید محمود رضوی، محمدرضا ام محسن مخملباف و محمود النجع، علی دانش پژوه، سید عباسی سالاری یزدی

(3) محمد جعفر قریب داود اشرافی و …

(4) محمدرضا امینی سید حسین احمدیان اردستانی غلامرضا لنگرودی قزوینی نژاد علیرضا قره باقی و .محمد یوسف بارونی

(5) نقل از آقای حسین مرادی و مشاهدات ایشان در کمیته مشترک ساواک

(6) اسماعیل خاکسار و …..

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.