درس هایی از پدافند غیر عامل -2
پيشينه حفاظت در جوامع انساني
در ميان جانوران، تنها انسان است كه قادر نيست مانند آهو سريع بدود، مانند گربه تغيير چهره بدهد، مانند ديگرجانوران، چنگ بزند، نيش بزند ، در پوست خود قايم شود و… اما پروردگار حكيم به انسان مهمترين و كاملتري سلاح دفاعي يعني عقل و شعور را اعطا نموده است تا در پرتوی آن با كسب تجربه از شيوه هاي حفاظتي و دفاعي ذكر شده در طبيعت بر همه خطرهاي كه وي را تهديد ميكند فايق آيد.. بنابراين انسان به عنوان موجودي ذيشعور و اندیشمند از دوران ماقبل تاريخ براي حفظ خود از گزند دشمنانش و حوادث طبيعي به يك سلسله اقدامات سلبي براي دفع تهديد و شر و يكسري اقدامات ايجابي براي جلب امنيت و خير كه نتيجه آن حفظ بقا ميباشد متوسل شده است.
ولي به نظر ميرسد پيدايش فعاليت هاي حفاظتي به صورت سيستماتيك و نظاماند در زندگي بشر از زماني شروع ميشود كه قبائل و جوامع بشري تهديداتي را عليه خود از سوي قوه قهريه طبيعت مانند حمله حيوانات درنده، سيل و زلزله و غيره و همچنين حمله و تهاجم قبايل رقيب احساس نمودند و در واقع بهمنظوركسب امنيت و بقاي خود كه نقطه مقابل تهديد و ناامني محسوب ميشود به دنبال كشف شيوه هاي مناسب دفاعي و حفاظتي بوده است تنها وسيله دفاع و حفاظت انسان اوليه كه فاقد سلاح بودند، پنهانشدن در شكاف كوه ها و غارها بود. يا هنگام گرسنگي او بهترين وسيله اش براي شكار كه سلاح طبيعي و ابتدايي او محسوب ميشد سنگ و چوب و استخوان بود، با گذشت زمان و استفاده از قدرت انديشه اش توانسته است در شكل ابتدايي و طبيعي وسايل دفاعي خود تغييراتي ايجاد كند.
(www.tv7)
نياز انسان به دفاع و حفاظت در مقابل افراد مهاجم سبب شد تا گروهي از مردان قبايل براي استفاده از ابزار جنگي و مقابله با هجوم دشمنان آمادگي بيشتري كسب كنند و با تمرين، در كاربرد انواع سلاح ها، مهارت كافي بدست آورند. بنابراين مردان قوي هر قبيله يا كشوري، در زمينه هايي مثل شمشيرزني، پرتاب تير و كمان و… صاحب مهارت شوند. اين افراد به هنگام تهاجم يا دفاع، جا و مكان معيني داشتند و بخشي از عمليات را به عهده مي گرفتند. از اينجا بود كه دولت هاي نظامي خاص به وجود آمد.
از طرف ديگر قدرتطلبي رؤساي قبايل سبب شد تا گروهي از افراد جنگجو را در اختيار گرفته و هر چند گاه به همسايگان خود حمله كنند. در اين حمله ها اموال و دارايي، زمين و نواميس قبيله مغلوب به غارت رفته و زندگيشان به آتش كشيده ميشد، عده اي از آنان براي بهرهكشي به اسارت در مي آمدند و عده اي ديگر مجبور به پرداخت باج و خراج مي شدند.
پيشرفت وسايل جنگي و خوي تهاجم در برخي جوامع گروه هاي مقابل را وادار به تفكر كرد. آنها در اين مورد انديشيدند كه بايد حسابشدهتر با تهاجمات دشمن مقابله كنند. آنها ميدانستند كه بايد به طريقي از نزديكشدن دشمنان به خانه و سرزمينشان جلوگيري كنند. بر این اساس به تدريج و با كسب تجربه هاي جديد شيوه هاي بديع و جديد حفاظتي مانند كندن خندق يا كشيدن ديوار به دور شهر و ساختن برج هاي محكم و ساخت سلاح هاي جديد را طراحي و به وجود مي آوردند. مدافعين و محافظين شهرها در اين فكر بودند كه چگونه از راه دور بدون برخورد مستقيم با مهاجمان و با تلفات كمتر نيروهاي خودي دشمنان خود را به وسيله سلاح هاي قوي تر و كارآمدتر پراكنده و نابود سازند
سد دفاعي خوارزمشاهيان (موانع حفاظتي)
خوارزم شاهيان هنگام يورش بيگانگان با شكستن سدهايي كه بر روي رودخانه جيحون بستهبودند، آب آنها را در زمين ها رها ميكردند. بدينترتيب زمين هاي آب گرفته مانع پيش روي بيگانگان ميشد. اين ويژگي سبب شد كه خوارزم شاهيان براي مدتها استقلال خود را حفظ نمايند.
ساخت بناهاي دفاعي در ايران (استحكامات حفاظتي)
سرزمين گسترده ايران باستان كه ايران فعلي بخشي از آن است، به علت وضع جغرافيايي كه ميان دو جلگه آباد بينالنهرين و پنجاب سند قرار گرفته بود، همچون پلي بوده كه طوايف مهاجم به طرف شرق يا غرب، مجبور بودند كه از آن عبور كنند. زندگي در چنين موقعيت جغرافيايي و محيط ناامن، ايرانيان را وادار نمود تا بهمنظور در امان ماندن از تجاوز متجاوزين خانه هاي مسكوني خود را به صورت دژهاي كوچكي بسازند.
بنابراين به هرگوشه اين سرزمين نگاه كنيد قلعه، برج و بارو، ارگ، كهندژ، دربند، خندق و دروازه و نظاير آنها از ناامني محيط زندگي و توجه و تدبير آگاهانه ايرانيان به ملاحظات دفاعي و حفاظتي حكايت دارد. ساخت بناهاي گروهي حصاردار در ايران با طرح ها و نقشه هاي گوناگون، از سه هزار سال پيش شناخته شده است. (سيد جواد حسيني، 1388)
ايجاد پرده دود(اختفا و استتار)
استفاده از پرده دود بهمنظور گمراهكردن و فريب دشمن يكي از روش هايي بود كه در جنگ جهاني دوم مورد استفاده قرار گرفت. زماني كه بمب افكن هاي دشمن به فاصله 150 مايلي اهداف ميرسيدند، ژنراتورها روشن و به هنگام نزديكشدن هواپيما به فاصله 80 مايلي هدف، شروع به دودزدايي ميكردند تا آوريل 1931 به هنگام شدت حملات هوايي دشمن در حدود 850 پرده دود از 28 نقطه حياتي محافظت كرد و هيچ كدام از اين نقاط آسيب و زياني نديدند.
ايجاد تأسیسات فريبنده: (فريب حفاظتي)
در روزهاي نخستين جنگ جهاني دوم، بناهاي بدلي معروف به پايگاه k بهمنظور انحراف هواپيماهاي دشمن به كار ميرفت، در اوت 1940 انگلستان در حدود صد فرودگاه بدلي و حدود چهارصد هواپيماي فريبنده بر پا داشت تا توجه بمب افكن هاي آلماني را به آنها معطوف سازد. بناهاي بدلي در آن زمان، نزديك كارخانه هاي اصلي هواپيماسازي ساخته شد و بمب افكن هاي دشمن به جاي ساختمان اصلي، ساختمان هاي بدلي را بمباران مي كردند.