الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة
آشنایی با تفاسیر قرآن(قسمت بیست و چهارم)
تفسیر الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة؛
۲۲- تفسیر الفرقان یا الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة تالیف شیخ محمدصادق تهرانی ( ۱۳۰۷ش-۱۳۹۰ش)؛ این تفسیر طی سالهای (۱۴۰۷ – ۱۳۹۷ق) نوشته شد و حاصل سخنرانیهایی بود که وی در حوزههای قم و نجف برای طلاب علوم دینی برگزار میکرد. تفسیری است جامع و شامل که در آن، تا حد امکان به روش تفسیر قرآن به قرآن عمل شده است. این تفسیر، تفسیری تحلیلی، تربیتی و اجتماعی از قرآن است و مولف آن را با استناد به احادیثی که آنها را صحیح و سازگار با ظواهر قرآن دانسته، نوشته است؛ به همین علت، مولف بهشدت از اسرائیلیات و احادیث جعلی و ضعیف پرهیز کرده و با توجه به اینکه جزو فقها بوده، مطالب گستردهای را در مورد مسائل فقهی و احکام در این تفسیر آورده است.
وی همچنین مسائل عقیدتی و کلامی را با تهذیب و با دقت و تفصیل بیان میکند و از تحمیل نظریات جدید علمی بر قرآن خودداری میورزد و معتقد است که قرآن از آنها بینیاز است؛ مگر اینکه بهوسیله آن، ابهامی از اشارات گذرای قرآن برداشته شود؛ البته به شرط اینکه آن نظریه علمی، ثابت و قطعی باشد.
بههمین علت میبینیم که به شیخ طنطاوی (به دلیل حرص و ولعش به تحمیل نظریات علمی بر قرآن) میتازد و میگوید: «بههمین علت تعداد زیادی از مفسران غربزده، در علوم و نظریات جدید علمی غرق شدهاند و فراموش کردهاند که قرآن علم خداست و هرگز دگرگون نمیشود؛ حال آنکه دانش بشری دائما در تبدیل و دگرگونی و رسیدن از خطا به صواب و از صحیح به صحیحتر است.»
سبک و شیوه تفسیر شیخ محمدصادق تهرانی
عنوان تفسیر چنین مینماید که مفسر از دو سبک تفسیر قرآن با قرآن و تفسیر قرآن با سنت، سود برده است. اما در مقدمه تفسیر اظهار میدارد که بایستهترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی مینویسد: «همه شیوههای تفسیری نادرست است. جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن و این همان شیوه تفسیری پیامبر(ص) و امامان (علیهمالسّلام) است. بر مفسران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فرا گیرند و در تفسیر آیات بهکار بندند.
مفسر بر این باور است که برآیند تفسیر قرآن به قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبهای از معنا که در چارچوب دلالت تطابقی آیه قرار دارد. در حالیکه روایات تفسیری در صدد نشان دادن نمونهها و معانی پنهان آیات است و چنانکه خود میگوید، نگاه روایات تفسیری به معانی ژرفتر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل میگیرد بهگونهای که درستی و نادرستی آنها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه اینکه به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آنها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و در نتیجه تفسیر ماثور چیزی جدا از آیه نیست. بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر بهدست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنت گونهای از تفسیر قرآن با قرآن است.
آیت الله دکتر صادقی در مقدمه تفسیر مینویسد: «کمترین چیزی که باید نسبت به آن اقدام کرد، فهم عبارت است که همان معنای مطابقی و ظاهر آیه است. پس این معنای مطابقی، پایه و اساس کشف زوایای دیگر از معنا قرار میگیرد، چه اینکه تفسیر دارای چهار مرتبه است: تفسیر عبارت، تفسیر اشارت، تفسیر لطافت و تفسیر حقایق، پس همین معنای ظاهر، معیار عرضه حدیث بر قرآن است. »
نمونههای عملی تفسیر نیز گویای همین واقعیت است که مفسر در پذیرش تفسیر ماثور، بیش از هر چیز به سازگاری آن با مراتب مختلف معنایی آیه میاندیشد و دستیابی به هر معنای تازه را در پرتو مفهوم ظاهر آیه و سازگاری با آن جستوجو میکند.
ویژگی بارز تفسیر الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة
یکی از ویژگیهای تفسیر الفرقان، که چه بسا همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبری عهدین است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است، یکی تایید مفاهیم و گزارشهای قرآنی مانند بشارتهای پیامبر و داستانهای بنیاسرائیل و دیگر نقل ناهمگونیها و تحریفهای موجود در عهدین است.
ویژگی دیگر: الفرقان در زمینههای گوناگون بهویژه فقه الاحکام، به نظریات جدید یا نادری رسیده است که با قطعنظر از صحت و سقم آن در باز کردن افقهای جدید فرار روی خواننده و ایجاد توانایی بیشتر در گزینش نظریات و احتمالات، نقش زیادی ایفا میکند. بهعنوان نمونه در بحث عصمت پیامبران، نظریه سومی را در قبال دو نظریه معصوم بودن و معصوم نبودن پیامبران، انتخاب کرده است. وی معتقد است که نبوت بهعنوان عهد الهی در انبیاء اولوالعزم، مستلزم عصمت آنان است، اما در دیگر پیامبران، مانند آدم (علیهالسّلام) مستلزم عصمت نیست.
در زمینه مبطلات روزه، مصرف دخانیات را باطل کننده روزه نمیداند.
از اینگونه آراء و نظریات که برخی بیسابقه و یا شاذ و نادر است، در سراسر تفسیر به چشم میخورد.
گرایش تفسیر الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة
تفسیر الفرقان تفسیری شیعی است و گرایش شیعی مفسر در جای جای تفسیر آشکار است.
اما بدان معنی نیست که تفسیر بر مبنای تعصب مذهبی بیان یافته باشد. مفسر در مقدمه تفسیر خود بر این اصل تاکید دارد که تفسیر قرآن بر اساس رای شخصی یا مذهب یا تقلید از دیگران، تفسیر قرآن نیست، بلکه تفسیر رای شخص است، از اینرو معیار اصلی در فهم آیات را، خود آیات و روایات موافق با آن قرار داده و در گزینش روایات و یا نقد نظریات، هیچگونه تفاوتی بین شیعه و سنی نگذاشته است و بههمان میزان از منابع اهلسنت استفاده کرده که از منابع شیعه، و همان اندازه به نقد آرای عالمان و فقیهان شیعه پرداخته که به دیدگاه های اهل سنت پرداخته است.
آثار دیگر مولف در زمینه قرآن:
- تفسير «البلاغ فى تفسير القرآن بالقرآن” به زبان عربى در يك جلد
- ترجمه فارسى قرآن آخرين اثر قرآنى مفسر است كه به تازگى منتشر گرديده است.
- خلاصه تفسير: پنج جلد تفسير آياتى از قرآن كه خلاصۀ 60 سال تفكر قرآنى است اميد است به زودى در دسترس قرآنپژوهان قرار گيرد.
- تفسير موضوعى 22 جلد چاپ نشده است.
- ستارگان از نظر قرآن. پاياننامۀ دكتراى
- حكومت قرآن
- مسيح از نظر قرآن و انجيل
(پایان قسمت بیست و چهارم)