درس هایی از پدافند غیر عامل و پدافند عامل-23
راهبرد فريب در حفاظت
فريب
فريب عمل يا اعمالي است كه در فعاليتهاي ضداطلاعاتي بهمنظور جلوگيري از كسب اطلاعات صحيح از وضعيت موجود اجرا ميشود و تعمداً اطلاعات گمراهكننده در اختيار حريف قرار ميدهند تا حريف را به خطا انداخته و ناآگاهانه تصميمي در جهت تامين منافع خودي اتخاذ نمايد. بدينترتيب ميتوان گفت فريب در هر سه نوع فعاليتهاي ضداطلاعاتي اعم از فعاليتهاي ضدجاسوسي، ضدبراندازي و حفاظت كاربرد موثر دارد كه در ادامه در مورد شيوهها و راهبردهاي فريب در حفاظت بحث خواهد شد.
فريب حفاظتي عملي است كه بهمنظور جلوگيري از برآورد صحيح حريف از وضع موجود اهداف حفاظت اجرا ميشود و به اين منظور اخبار گمراهكننده را تعمداً در اختيار حريف قرار ميدهند تا تصور گمراهكنندهاي از وضعيت و عملكرد آن و شيوههاي حفاظتي از آن در ذهن وي ايجاد گردد. بهطوريكه نتواند برآورد دقيقي از هدف حفاظت به دست آورد. از فريب غالباً براي جبران نواقص و كمبودهاي حفاظتي استفاده ميگردد. البته فريب كاربردي دوگانه دارد. بهطوريكه حريف هم متقابلاً به فراخور توانايي خود از عنصر فريب براي تهاجم و نفوذ و… بهره ميبرد. بنابراين براي آشنايي بيشتر با مقوله فريب بد نيست ابتدا با پيشينه حريف در تاريخ جوامع بشري آشنا شويم.
تاريخچه فريب
بشر استفاده از تاكتيك فريب در جنگها را از دير باز تاكنون ميشناخته و از آن بهره ميبرده. بعضي قدمت فريب در جنگ را از سال 1469 قبل از ميلاد دانسته و گفتهاند كه مصريان قديم در جنگ عليه سوريه از حيلهها و تاكتيكهاي فريب براي گمراهكردن دشمنان خود استفاده كرده و در پي آن از طريق مسيرهاي بدون مراقب به داخل سوريه نفوذ ميكردند يا در داستان اسب تروا اثر هومر، به خوبي نشان ميدهد كه فريب در جنگهاي دوران پيدايش تاريخ اروپا نقش به سزايي داشته است.
كتاب هنر جنگ
بيشتر انديشه پردازان نظامي سرآغاز اين علم را به «سونتزو» و كتاب هنر جنگ او نسبت ميدهند. سون تزو در سالهاي 320 تا 400 قبل از ميلاد ميزيسته و جايگاه آراي او در سير تفكرات نظامي از جهات مختلف قابل بررسي ميباشد. پارهاي از عقايد سونتزو كه با فريب رابطهاي نزديكي دارد به شرح زير ميباشد.
1..تمام فوت و فن و ريزهكاريهاي هنر جنگ بر پايه (فريب و اغفال دشمن) استوار است به همين دليل وقتي شما قادر و توانا هستيد به ضعف و ناتواني تظاهر كنيد وقتي كه نزديك هستيد كاري كنيد كه دشمن شما را دور و هنگامي كه دور هستيد، نزديك تصور نمايند؛
2..با ريختن دانه دشمن را به تله بكشيد تظاهر به بينظمي و نابساماني بكنيد و دفعتاً او را با ضربهاي محكم بكوبيد؛
3..طوري وانمود كنيد كه نسبت به او در وضع نامساعد قرار داريد و اين اوست كه نسبت به شما برتري و تفوق دارد او را از اين طريق به خود بزرگبيني و لافزني و غرور تشويق و ترغيب كنيد؛
4..هنر جنگ بر پايه فريب، حيله و نيرنگ است و فرمانده واقعي كسي است كه به هنرهاي تظاهر، اختفا و استتار مجهز باشد؛
5..من كاري ميكنم كه دشمن نيروي عاديام را به جاي نيروي فوقالعاده بگيرد و قواي فوقالعادهام را عادي تلقي كند؛
6..وقتي كه دشمن تظاهر به گريختن و فرار ميكند او را دنبال نكنيد.
بهرهگيرى رسول خدا(ص) از تاكتيك خدعه و فريب در جنگ.
انسان ميتواند در جنگ براي تقويت روحيه نيروهاي خودي و تضعيف روحيه نيروهاي دشمن در جهت عدم آگاهي دشمن از ميزان عده و تاكتيكهاي جنگي و گمراه ساختن اذهان دشمن از تصميمات و برنامهها و غافلگيري، اطلاعات و آمار كذبي را انتشار دهد و حتي جايز است كه در ميان صفوف دشمن مطالب دروغي را شايع نموده و با ايجاد جنگ رواني همه جانبه، زمينه شكست دشمن و پيروزي مسلمين را فراهم كند.
چنانكه در حديثي پيامبر(ص) فرمود: هر دروغي در پرونده انسان دروغ نوشته ميشود مگر دروغي كه در جنگ گفته شود؛ زيرا جنگ خدعه و فريب است(محجه البيضاء، ج 5، ص 245)
(www.pajoohe.com)
پيامبر اكرم(ص) فرمود: دروغ در سه مورد نيكو است: 1- مكر و فريب در جنگ؛ 2- وعدهدادن شوهر به همسر. 3- اصلاح بين مردم. (الحراني، ابن محمد الحسن بن علي بن الحسين بن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول، قم، انتشارات شفق، ص 10)
جنگ بدر
پيامبر اكرم(ص)، اهميت خدعه و فريب را در جنگها درك كرده بود و براي آن برنامهريزي ميفرمود و سپس آن را به خوبي به مرحله اجرا ميگذاشت ايشان خدعه را جزيي از جنگ دانسته و ميفرمودند: الحرب خدعه «جنگ يعني خدعه و فريب.» ايشان در جنگ بدر به حباب بن منذر در مورد اين تاكتيك تاكيد نمود كه «جنگ، خدعه، انديشه و حيله است». براي مثال به چند نمونه از بهرهگيري رسول اكرم از فن فريب در امور حفاظتي و نظامي در ذيل اشاره ميگردد.
فتح مكه
هنگامي كه رسول خدا(ص)، نيروهاي خود را براي فتح مكه به حركت درآوردند ابتدا نگذاشتند كسي تصور كند كه قصد فتح مكه را دارند و از طرف ديگر نيز خدعهاي به كار بردند و بخشي از نيروهاي خود را همزمان به فرماندهي ابن قتاده بن ربغي به سوي بطن اضم يعني مكاني كه ميان ذيخشب و ذيمره از سرزمينهاي تهامه بود فرستاد تا دشمن را از هدف اصلي خود غافل و گمراه سازد. در ماجراى فتح مكه، رسول خدا(ص) براى اينكه فكر هرگونه مقاومت را از ذهن ابوسفيان بـيـرون كـنـد، بـه عـبـاس، عموى خود، فرمود: «ابوسفيان را در تنگناى دره نگه دار تا سـپـاهـيان خدا بر وى بگذرند و او آنان را ببيند». ابوسفيان پس از ديدن انبوه سپاهيان، با شتاب به سوى مكه رفت و دستور امان را ابلاغ كرد و مردم را از مخالفت و ايستادگى و سرسختى بر حذر داشت.
جنگ احزاب
در جنگ احـزاب، نُعيم بن مسعود اشجعى از «غطفان» كه تازه مسلمان شده بود، نزد رسول خدا آمد و گفت: اى رسول خدا، من اسلام آوردهام، اما قبيلهام هنوز از اسلام من بى خبرند، به هر چه مصلحت مىدانى، مرا دستور ده. پيامبر(ص) فرمود: «تو در ميان ما يك مرد بيش نيستى، پس تا مىتوانى دشمنان را از سر ما دور ساز، زيرا جنگ نيرنگ و فريب است.» نعيم كه در دوران جاهليت، نديم يهوديان «بني قريظه» بود پس از اين فرمان، خود را به ميان آنان رساند و گفت اي بني قريظه! شما از دوستي من با خود و روابط ويژهاي كه با شما دارم آگاهيد. اينك، «قريش» و «غطفان» در حالي كه به اين ديار آمدهاند كه وضعيتي چون شما ندارند. زيرا اين سرزمين، متعِلق به شما است و اموال و زنان و فرزندانتان در اين جا هستند و لذا نميتوانيد، به جاي ديگر برويد، اما «قريش» و «غطفان» كه براي رويارويي با محمد(ص) و اصحاب او آمدهاند، سرزمين ديگري دارند؛ و زنان و فرزندان و اموالشان در جايي ديگر قرار دارد و اگر فرصتي به دست آورند و بر محمد(ص) و اصحاب او چيره شوند، از آن استفاده ميكنند و گرنه، به سرزمين خود برميگردند. پس پيشنهاد من اين است كه در كنار اين خاندان به جنگ نپردازيد، مگر آن كه گروگانهايي از سران و بزرگان آنان را در اختيار گيريد. يهوديان نيز آن را قبول كردند. نعيم، در ادامهي كار خود به سراغ ابوسفيان رفت و گفت: بدانيد كه يهوديان از كاري كه دربارهي روابط خود با محمد(ص) انجام دادهاند، پشيمان شدهاند و براي او نيز پيغام فرستادهاند كه ما از آن چه كردهايم، پشيمان شدهايم. اكنون، آيا اين كار، تو را خشنود ميكند كه ما از دو قبيلهي «قريش» و «غطفان»، مرداني را از سران آنان در اختيار بگيريم و به تو تحويل دهيم و تو آنان را گردن بزني و… و به اين ترتيب شكافي در بين دو قوم ايجاد كرد.
در همين جنگ (خندق) پيامبر(ص) به دو تن از فرماندهان «غطفان» و اعراب «نجد» پيام فرستاد و از آنان خواست، در مقابل دريافت يك سوم از محصولات «مدينه» با او مصالحه كنند. آنان نيز از روي طمع اين مصالحه را پذيرفتند. با اين كه اين مصالحه، بعداً به خاطر عدم پذيرش مردم مدينه صورت نگرفت، ليكن پيامبر(ص) با اين پيشنهاد «غطفان» و قبايل همراه آنان را گرفتار طمع و آزمندي ساخت؛ و اين در حالي است كه چون طمع در دلي نشيند، عزم و اراده از آن، رخت برميبندد.
استاد دكتر عباس محمود العقاد، در كتاب «عبقريه محمد (ص)» نشان داده است كه پيامبر (ص) بهجاى روشهاى معمول كرّ و فرّ، روش «زحف» يا پيشروى آهسته را جايگزين نمود. جاسوسىِ نظامى را بهعنوان برترى تاكتيكى در جنگ عليه دشمن در برنامهريزى خود داشت. علاوه بر آن عدهاي را به عنوان مُخذل منصوب كرد؛ يعني كساني كه روحيه دشمن را با كيد و سياست تخريب كرده و آنها را مهياي شكست نظامي مينمودند و به اصطلاح جنگ رواني راه ميانداختند. چنانكه «نعيم بن مسعود بن عامر اشجعي» در جنگ احزاب چنين مأموريتي داشته است. او در جنگ خندق مسلمان شده بود و بنيقريظه را با نقشه، تخريب روحيه كرد. وي بين دو سپاه قريظه و غطفان در جنگ خندق اختلاف انداخت تا از مدينه رفتند. رسولخدا(ص) فرمود: «الحرب خدعه؛ جنگ فريب است.»
وقتي پيامبر گرامي(ص) در جنگ احزاب اطلاع يافت كه بني قريظه با مشركان و ابيسفيان متحد شدهاند و پيمان بستهاند كه هرگاه با سپاهيان توحيد بجنگند آنها را ياري خواهند كرد، پيامبر خطبهاي براي سپاه اسلام ايراد فرمود: بني قريظه به ما پيام دادهاند كه هرگاه ما با ابوسفيان بجنگيم ما را ياري خواهند كرد. چون اين خبر به ابوسفيان رسيد، گفت: يهوديان (بني قريظه) خيانت كردند. پس مشركين از منطقه جنگي فرار كردند.
(http://www.nashriat-ps.com).
بدين ترتيب بين صفوف و قواي دشمن تفرقه و تزلزل ايجاد شد و بالاخره باعث شكست دشمن و پيروزي مسلمين گرديد.
فريب دشمن در غزوه خيبر
در غزوه خيبر نيز رسول خدا به سوى رجيع، نزديك سرزمين غـَطـَفـان، بـه حـركت درآمد و پس از فرستادن دسته كوچكى از نيروهايش به لشگرگاه غَطَفان، با نيروى اصلى خود به خيبر بازگشت. با اين حركت، يهوديان و غطفان هر دو پنداشتند كـه رسول خدا قصد آنها را دارد و در نتيجه، از همكارى با يكديگر محروم ماندند
فـريـب دشـمـن در غـزوه بـَنـى لِحـيـان
رسول خدا(ص) در غـزوه بَنى لِحيان براى آگاه نشدن بنى لحيان از سمت واقعى حركت مسلمانان نيروهايش را در شمال بـه سمت شام حركت داد. پـس از انتشار خبر حـركـت مسلمانـان، رسول خدا ناگهان نيروهايش را به سوى بنى لحيان بازگرداند.
(http://www. nashriat-pscom)
غزوه حمرا الاسد
در جنگ «حمرا الاسد»، پيامبر(ص) لشكر خود را همراه با مجروحان و از پا افتادگان به حركت درآورد و فرمان داد، آتش زيادي برافروزند تا دشمن تصور كند كه لشكر او همچنان داراي قدرت و نيرو است و براى افكندن رعب در دل قريش، فرمان داد كه شبها در پانصد محل آتش برافروزند تا شعله آتشها از مسافتهاى دور ديده شود. در فتح مكه نيز در مرّ الظهرن فرمود تا شبانه ده هزار آتش افروختند.
حفاظت پيامبر(ص) در جنگها
در سيره ابنهشام (ج 3، ص 240)، ذكر شده است حفاظت پيامبر(ص) در جنگها يك اصل مهم بود. بدين خاطر براي فريب دشمن شخصي شبيه پيامبر(ص) ميشد و به جاي ايشان در قلب لشكر قرار ميگرفت و همواره عدهاي به عنوان محافظ اطراف ايشان حضور داشتند و حتي در برخي مواقع ضحّاك بنسفيان كه مرد جنگجو و بسيار نيرومندي بود، با شمشير بالاي سر پيامبر(ص) ميايستاد و مراقبت ميكرد. پيامبر(ص) جهت رعايت حفاظت اطلاعات، براي هر فرماندهي كه منصوب مينمودند، يكي را مأمور ميكرد تا او را كنترل نمايد.
فريب در جنگ جهاني دوم
مثالهاي متعدد و بارزي از استفاده موفقيتآميز فريب در طول جنگ جهاني دوم هم در دسترس ميباشد.
- .جنگ جهاني دوم: آلمان
آلمانها بهمنظور گمراه ساختن بمبافكنها در شب، اقدامات فريبنده را اتخاذ نموده تا از مناطق و هدفهاي صنعتي خود محافظت نمايند. آلمانها باتعبيه گودالهايي كه اطراف آنها بوسيله ديوارها محصور و با مواد قابل احتراق پر شده بود تجسمي از ساختمانهاي در حال سوختن را در ذهن دشمن پديد ميآوردند.
- .جنگ جهاني دوم: ازبكستان
در روزهاي نخستين جنگ جهاني دوم، بناها و فرودگاههاي بدلي معروفي در پايگاههاي K ازبكستان بهمنظور انحراف هواپيماهاي دشمن ساخته شد.
- .جنگ جهاني دوم: انگلستان
در اوت 1940 انگلستان در حدود صد فرودگاه بدلي و حدود 400 هواپيماي فريبنده برپا داشت تا توجه بمبافكنهاي دشمن را به آنها معطوف سازد، بناهاي بدلي از آن زمان نزديك كارخانههاي اصلي هواپيماسازي ساخته شد و بمبافكنهاي دشمن به عوض ساختمانهاي اصلي، ساختمانهاي بدلي را بمباران ميكردند.
شيوههاي فريب ماهوارهها در شوروي سابق
در شوروي سابق براي مخفينمودن مجتمعهاي موشكي از حمله هوايي، پايگاههاي موشكهاي بالستيك قارهپيما با رنگآميزي اغواكننده طراحي شده بود و جادهها و پايگاههاي موشكي ساختگي و فريبنده ساخته و طراحي شده بود. در نخستين تلاش خود براي پرتاب ماهواره بزرگ زحل – 5 (ساترن) آن را تا قبل از پرتاب در زير تورهاي استتار قرار داده بود تا از ديد ماهوارههاي سوراخ كليد KH مخفي بماند. روسها براي مخفينمودن زيردريايي هستهاي تونلهاي ساحلي بزرگ حفر نمودند تا در حدود بيست و چند زيردريايي هستهاي ساخته شده را از چشم ماهوارههاي غربي پنهان نمايند.
روسها در سال 1970 ساخت سه تونل را در پايگاههاي زيردريايي آغاز نمودند و در سال 1984 معلوم شد كه روسيه ساخت چهار تونل بزرگ كه ميتوانست حتي بزرگترين زيردرياييهاي روسيه را در خود پنهان كند را به اتمام رسانده است. تونلها كه در كرانه دريا و همطراز سطح دريا حفرشده بودند ميتوانستند حتي زیردریاییهای غولپيكر گردباد Tgphoon با 557 پا طول را در خود پنهان كنند.
فريب يوگسلاوي در مقابل حملات ناتو
يوگسلاوها در زمان حملات ناتو در تمام زمينههاي نظامي از طرح شبيهسازي (ماكت) از قبيل هواپيما، تانك، رادار و غيره به مقدار وسيع استفاده كرده و اغلب اهدافي را كه ناتو به قول خود مورد هدف قرار داده ماكت بودهاند تا جایی كه اعترافات مقامات و كارشناسان پنتاگون نيز مويد اين موضوع ميباشد.
يوگسلاوها به جاي پادگانها از اماكن خصوصي و دولتي از قبيل، ادارات، شركتهاي خصوصي، منازل خالي مردم، مدارس و دانشگاهها به طور وسيع استفاده كردند و تمام نيروها در تمام نقاط كشور، چه در شهرها و چه در روستاها پراكنده شده بودند.
فريب افزارها
فريب افزارها ، سازهها و محصولاتي هستند كه بهعنوان ابزارهاي گمراهكننده در برابر دشمن مورد استفاده قرار ميگيرند و در شرايط خاص و برحسب نياز، برخي از آنها به عنوان عوامل فدا شونده، از عامل اصلي محافظت ميكردند. با پيشرفت تكنولوژيهاي شناسايي، قابليتهاي پدافندي غيرعامل نيز متناسب پيشرفت كرده و از مجموعهاي خنثي و بيتحرك خارج شده و از خود در برابر شناسههاي دشمن عكسالعمل حركتي، حرارتي، صوتي … نشان ميدهند.
امروزه با پيشرفت سامانههاي شناسايي، فريب افزارهاي نسل پيشين سريعاً شناسايي شده و از ليست اهداف پاك ميشوند. لذا اكنون به قابليتهاي بالاتري براي كاربري هر چه بيشتر، نيازمندند.
فريب با استفاده از امواج الكترونيكي مغناطيس
ارتش بلگراد در جنگ با ناتو با بهرهگيري از فريب افزارها بهعنوان روشهاي استتار مدرن يعني انتشار امواج فريبنده توسط رادارهاي قديمي و شبيهسازي با استفاده از امواج الكترونيكي مغناطيس با استفاده از رادارهاي كوچك و متحرك براي مدت زمان كوتاه، ممانعت از ايجاد رد گرمایی، ايجاد گرماي كاذب و استفاده از رادارهاي غيرفعال و بسياري از تاكتيكهاي ايذايي، موجب فريب رادارهاي ناتو ميگرديد.
ارتش بلگراد در جنگلهاي مجاور پايگاههاي نظامي، با ريختن قير تظاهر به جادهسازي ميكرد و با قرار دادن تعداد زيادي ماكت به صورت ستون در اين جادههاي فريبنده هواپيماهاي شناسايي ناتو را گمراه مينمود. صربها با بهرهگيري از موقعيت جنگلي و كوهستاني خود تكيه بر شيوههاي جنگ نامتقارن و كمهزينه، عدم استفاده از رادارهاي ثابت، بهرهگيري مناسب از اهداف كاذب، ناامن ساختن ارتفاع كم و متوسط با بهکارگیری سيستمهاي موشكي و زمين به هوا، ايجاد پراكندگي در نقاط استقرار تجهيزات و انبارهاي مهمات، توانستند چالشهاي بزرگي را در برابر نيروهاي ناتو قرار دهند.
اقدامات فريبنده عراق عليه نيروهاي متحد
عراق براي تجهيزات و سلاحهاي نظامي خود (هواپيماها، موشكها، تانكها، توپها و…) اقدام به ساخت ماكتهاي فريبنده نموده بود و گزارش خلبانان متحدين بر مشكلبودن انهدام و بمباران پايگاههاي موشكي زمين به زمین اسكاد به علت وجود سايتهاي فريبنده و پراكندگي و متحركبودن سكوهاي پرتاب آنها دلالت داشته است.
عراقيها علاوه بر استفاده از موشكهاي دروغين، از باندهاي پروازي فريبنده كه بر روي آنها گودالهاي كاذب نيز ايجاد شده بود، استفاده نمودند شكل زير تصوير ماكت موشك خود كششي قارهپيما ميباشد.
اقدامات فريبنده كشور آرژانتين در جنگ فالكلند
در جنگ فالكلند در سال 1982 نيروهاي آرژانتين گودالهاي مصنوعي در باند فرودگاه «بورتاستنلي» ايجاد كرده بودند تا ماهوارههاي «سوراخ كليد» انگليس به اشتباه بيفتند و عكسهاي حاصل از آنها نشان دهد كه فرودگاه از بين رفته و قابل استفاده نميباشد. البته پوشش ابري سنگيني كه جزاير فالكلند را فراگرفته بود مانع عكسبرداري مناسب ماهوارههاي KH گرديد.
فريب با استفاده از صنعت الكترونيك و رسانهها
علاوه بر همه موارد امروزه صنعت الكترونيك، اينترنت و وسايل ارتباط جمعي در اين زمينه نقش مهمي ايفا ميكنند. همانطور كه فنآوريهاي جديدي به عرصه فعاليتهاي وارد ميشوند به همان اندازه نيز فنون مختلفي دچار تغيير و تحول ميشوند. با تمام اين احوال فن فريب به عنوان جزء ضروري و جدا نشدني تاكتيكهاي نظامي و حفاظتي به شمار رفته و در آينده نيز از اجزا ضروري آن محسوب خواهد شد.
تعريف فريب
فريب سلسله اقدامات طراحي شده حيلهگرانهي است كه موجب گمراهي و غفلت دشمن در نيل به اطلاعات و برآورد صحيح از توان كمي و كيفي طرف مقابل گرديده و او را در تشخيص هدف و هدفگيري با شك و ترديد مواجه مينمايد. فريب جزو اقدامات پنهان محسوب ميشود.
اهداف فريب حفاظتي
عبارت است از انحراف ذهن دشمن از اهداف حقيقي و مهم به سمت اهداف كاذب و كماهميت و باوراندن چيزهايی كه حقيقت ندارد به حريف این اقدام در راستاي واداشتن دشمن به انجام فعل خاص يا ترك فعل خاص بهمنظور تامين منافع خودي و يا ضربهزدن به منافع حريف ميباشد.
ابزارهاي فريب
مهمترين ابزارهاي مورد استفاده در عمليات فريب عبارت است از:
1..ابزارهاي انساني كه شامل منابع، مخبرين و همكاران ميشود.
2..ابزارهاي غيرانساني يا فني كه شامل ابزارهاي رسانهاي مانند اينترنت، راديو، تلويزيون سينما ميباشد و ابزارهاي مطبوعاتي مانند روزنامه و مجلات و كتاب. از اين ابزارها براي ايجاد ذهنيت خاص در راستاي گمراهكردن حريف از واقعيت هويت يك تأسیسات مهم كه در دست ساخت يا حتي داير است استفاده ميگردد. مثلاً در جايي كه قرار است پايگاه موشكي احداث گردد در اين قبيل رسانهها القا ميگردد كه در اين مكان قرار است كارخانه سيمان احداث گردد.
3..ابزارهاي جعل كه شامل ماكت ساختمانها، تسليحات، تأسیسات، مانكن و ابزارهاي توليد صدا، دود و بو ميباشند. مثلاً زماني كه بخواهيم در حريف اين ذهنيت را ايجاد نمايم كه داراي ابزار و تأسیسات خاصي هستيم ميتوان از ماكت اين قبيل اشيا استفاده كرد. بنابراين طراحي ماكت، جهت شبيهسازي تأسیسات، تجهيزات يا يك پروژه كه مانند مشابه واقعي است، انجام ميشود كه در جهت بلوكهكردن اطلاعات با هدف استتار تأسیسات و تجهيزات واقعي است و با در معرض ديد قراردادن ماكت به شكلي كه حتي ماهواره هاي حريف هم بتواند از آن تصويربرداري نمايند موجب گمراهكردن و اغواي حريف ميشود. مانكن مدل عروسكي به ابعاد يك انسان معمولي است كه ممكن است در بعضي موارد خاص براي فريب به كار گرفته شود. ابزارهاي توليد صدا، دود و بو ميتواند با شاخص هاي خاصشان در كنار ابزارهائي مانند ماكتها ذهنيت خاصي را در حريف به وجود بياورد.
4.. ابزارهاي استتار و اختفا در عمليات فريب بيشتر در جهت بلوكهكردن اطلاعات و تكذيب و تقويت فرضيه هاي فريب در ذهن حريف مورد استفاده قرار ميگيرد (مهديزاده – سيد محمد جوادي، همان).
نكات مهم در طراحي فريب
بعضي نكاتي كه براي طراحي فريب، اهميت فراواني دارد. به شرح زير ميباشد؛
1..قدرت جمعآوري حريف چه مقدار است؟ آيا توان تشخيص صحت و سقم اقدامات ما را دارد؟
2..آيا طرح فريب ما با اطلاعاتي كه تاكنون حريف جمعآوري كرده همخواني دارد و حريف نسبت به طرح فريب آگاهي پيدا نخواهد كرد؟
3..بازتاب طرحهاي فريب كه قبلاً اعمال شده است چگونه بوده؟
4..آيا طرح فريب به صورت يك موقعيت معقول و منطقي نزد حريف جلوه ميكند يا موجب سوءظن حريف و مجربترشدن وي ميگردد؟ (همان)
فرايند طراحي و اجراي عمليات فريب
پيشنهاد اوليه عمليات فريب
مقدمات فريب ميتوانند از سوي مديران يا كاركنان سازمان حفاظت مطرح و تبيين گردد تا پس از برآورد مقدماتي نسبت به زمان، هزينه و امكانات و سطوح هماهنگي مورد نياز در داخل يا خارج سازمان انجام گيرد. پس از آن طرح به مقامات ذيصلاح ارجاع ميگردد تا بسته به نوع و سطح آن، توسط اين مراجع تصويب گردد.
طراحي فریب
كه عبارت است تبيين مراحل منظم و منطقي برآورد وضعيت، سازماندهي و تعيين شيوه با رعايت ملاحظات جهت دستيابي به اهداف طرح جامع عمليات فريب و شامل مراحل زير است: (همان)
- . آناليز (تجزيه و تحلیل) وضعيت خود و حريف
- . هدف گذاري (تنظيم اهداف)
- . تعيين ادراك مطلوب
- . تدوين داستان حريف
- . تهيه نقشه حريف
- . تصويب
- . انتشار طرح و ابلاغ به عناصر ذيربط
اجراي عمليات فريب
چنانچه طراحي فريب به شكل مناسب انجام شده باشد آنگاه اجراي آن با كمترين تبعات منفي روبهرو خواهد شد.
انواع فريب و شيوههاي آن
فريب را ميتوان از نظر شیوهای اجرایی و اهداف آن به دومولفه فريب تدافعي و فريبغیر عامل وفریب تهاجمي ویا عامل به شرح زير دستهبندي كرد
(www.military.ir).
فريب تدافعي يا ايستا و غيرعامل
شامل آن دسته اقداماتي است كه بهمنظور جلوگيري از برآورد صحيح حريف از وضع موجود تأسیسات هدف ، گمراهكردن و ترساندن حريف انجام ميشود تا در نتيجه قدرت بررسياش مختل گردد. اين اقدامات بهمنظور پيشگيري، خنثيسازي، بازدارندگي و دفع تهديدات ممكن از جانب حريف براي تأسیسات هدف اجرا ميشود. اينگونه فريب غالباً براي جبران نواقص و كمبودهاي حفاظتي است.
به طور مثال به تازگي رايج شده است كه در مغازه ها و شركتهاي خصوصي و حتي دولتي تابلوهايي بر در و ديوار نصب كرده و اعلام مينمايند «در اين مكان دوربين فيلمبرداري نصب است.» و به اين شكل هرچند كه ممكن است دوربين فيلمبرداري در محل نصب نشده باشد يا اينكه به اندازه كافي دوربين در محل موجود نباشد كه قادر باشد از همه زواياي محل تصويربرداري نمايد لیکن به مجرمين و خلافكاران هشدار ميدهد كه هرگونه اقدام خلافكارانه آنان تحت نظر ميباشد و ثبت خواهد شد و خلافكاران شناسايي و تحت تعقيب قانوني قرار خواهند گرفت و بدينترتيب مجرمين را فريب داده و آنان را نسبت به انجام اقدام مجرمانه خود مردد مينمايد.
به هر حال از ديرباز در جنگها و حتي جنگهاي صدر اسلام استفاده از انواع فريبها رايج بوده است مانند استفاده از اجاق هاي اضافه براي پخت غذا بهمنظور فريب دشمن و زياد نشاندادن افراد لشكر به دستور رسول اكرم(ص) يا ساختن سايتهاي قلابي، نقل و انتقالات ساختگي نيرو، ساخت تأسیسات و تجهيزات قلابي، نشان دادن تانكهاي پر سر و صدا ولي قلابي، ارسال بالنها و بادكنكها جهت مشغولكردن پدافند دشمن، استقرار كشتيهاي قلابي در لنگرها، احداث مخازن نفت قلابي، تاسيس مراكز ارسال امواج راديويي فريب و… نمونههاي عيني و قابل حصول از شيوههاي فريب ايستا است. كه در اينجا به چند مورد از شيوههاي فريب تدافعي و غيرعامل اشاره ميگردد.
بدليكي از شيوههاي فريب غیر عامل که به آن فریب تدافعي و ايستا هم گفته می شود ، استفاده از بدل است كه به معناي ساختن یک هدف بدلی وغیر واقعی و نشان دادن نشانههاي آشكاركننده فعاليت های آن تا توجه دشمن از بخشهاي حياتي هدف اصلی منحرف گردد. بهطور مثال در جنگ ايران و عراق با ساخت سنگرهاي فريب در كنار سنگرهاي اصلي برای به انحراف كشيدن عراقيهااز اين روش استفاده ميشد.
1-.شيوه هاي اجراي بدل
الف. ايجاد مواضع فريبنده و پست هاي حفاظتي فريبنده.
ب. ايجاد اهداف فريبنده دقيقا مشابه هدف حساس كه از آن حفاظت ميشود.
ايجاد تعدادي ساختمانهاي ديگر در محوطه هدف اصلي، به طور مثال در هدف ساختمان شماره 1 به نوعي نشان داده ميشود كه از نظر دشمن به عنوان مركز حياتي هدف محسوب ميگردد و ساختمان شماره 2 به عنوان محل استقرار پرسنل عادي و خدماتي.
تردد متخصصين هدف و افراد مهم به ساختمان شماره 1 از مسيرهاي زيرزميني به ساختمان شماره 2 ميباشد و در يكي از طبقات يا بخشي از آن كه بدين منظور اختصاصیافته مشغول كاري شدند. در اين صورت دشمن ساختمان شماره 1 را مركز حياتي و ساختمان شماره 2 را بخش عادي هدف تلقي مينمايد.
بهکارگیری معماري پيچيده در زمان طراحي هدف و ايجاد راه هايي بين ساختمانهاي آن به گونه اي كه ترددها در ديد نباشد؛ يكي ديگر از راه هاي اين شيوه است. ساختمان شماره 1 به ظاهر به عنوان مركز حياتي هدف محسوب ميگردد و حتي حصار و مراقبت خاص خود را دارد؛ اما پرسنل مهم هدف پس از ورود از درب اصلي اين بخش از ساختمان از طريق گذرگاه هاي موجود به ساختمانهاي شماره 2 و 3 كه در ظاهر به عنوان بخش اداري و خدماتي محسوب ميگردند منتقل و مشغول بهكار ميشوند.
در اين روش، معابر ميتواند آشكار يا پنهان باشد؛ اما بايد اين نكته مدنظر قرار گيرد كه پنجره ها به نوعي تعبيه و از شيشه هايي استفاده شود كه درون ساختمان و ترددهاي آن مشخص نباشد. در عين حال شيشه و تجهيزات مركز حياتي اصلي با ساير بخشهاي هدف بهگونه اي نباشد كه شاخص شود. نكته ديگر اين كه سيستم كنترل تردد حفاظت، علاوه بر كنترل و نظارت بر تردد، بخش حساس نقش فريب براي دشمن را ايفا مينمايد. در اين شرايط، حفاظت و كنترل تردد علاوه بر درب اصلي ساختمان شماره 1 در قسمت تردد داخلي با ساختمانهاي 2 و 3 نيز اجرا ميگردد.
ج. استفاده از ماكتها و بدل با استفاده از اصل آينه انعكاس دهنده ها بيشتر در مورد اهداف نظامي استراتژيك و اهدافي به كار ميرود كه داراي سيستم نظارتكننده هستند. مثل تلسكوپ ها، سيستم مراقبت از موشكها، مراكز فضائي، حفاظت ساحلي و… بهطور مثال پرژكتور اصلي مورد استفاده در حفاظت ساحلي در طول روز با پوشش مثلا از جنس فلز پوشانده ميشود و در كنار آن پروژكتورهاي مشابه نصب و حتي در طول روز به پرتو افكني ميپردازند تا توجه دشمن به آنها جلب شود. علاوه بر اين با نصب تجهيزات جانبي مثل دوربين و… شرايط فريب دشمن فراهم ميآيد.
براي حفاظت از مواردي كه به صورت طبيعي داراي انعكاس هستند مثل تلسكوپ و… بر خلاف پنهانكاري كه در آن سعي در مخفيكردن هدف ميباشد، در شيوه بدل اهداف غيرواقعي براي فريب دشمن به نمايش در ميآيد.
در مثال ديگر ميتوان به استفاده تكتيراندازها از دوربين سلاح و نيز چراغي كه روي پيشاني آنها نصب شده (در شب) اشاره كرد هر دو اينها انعكاس و نورهايي دارند كه ميتواند توجه دشمن را جلب نمايد. لذا در اين مورد نورهاي مشابه و ابزار انعكاس مشابه ي به كار گرفته ميشود تا دشمن قادر به تشخيص هدف اصلي (تكتيرانداز خودي) نباشد.
دشمن براي نفوذ به يك هدف بايستي سيستمهاي حفاظتي و كنترلي آن را بشناسد. بدين منظور به مشاهده و بررسي ابزار فني دوربينهاي حفاظتي هدف ميپردازد و اين دوربينها به خاطر انعكاس شيشه اپتيك و قطعات آن به راحتي براي دشمن قابل تشخيص هستند.
سرويس حفاظت بايد سيستمهاي اپتيك را بدلسازي و ترتيبي دهد تا دوربينهاي بدل به راحتي توسط دشمن كشف شوند. اين كار براي نشاندادن وجود سيستم حفاظتي به دشمن است و اين كه منطقه با دوربين كنترل ميشود و هدفش جلب توجه دشمن به سيستم فريبنده است تا در عين حال سيستم اصلي دور از چشم دشمن و در شرايط استتار، ميدان ديد اصلي را تحت كنترل قرار دهد.
در اين صورت ميتوان چنين پيش بيني كرد كه اولاً دشمن با مشاهده دوربين (ولو كاذب) و انعكاس سيستم اپتيك آن، از ورود به هدف از ناحيه ميدان ديد سيستم فريب خودداري ميكند (بازدارندگي). ثانياً دشمن اطلاعات تاكتيكي و تكنيكي دوربين فريبنده هدف را مورد مطالعه قرار خواهد داد و ثالثاً با استفاده از اطلاعات تاكتيكي دوربين فريب، دشمن تلاش خود را به ورود و نفوذ از نقاط كور اين دوربينها معطوف خواهد نمود كه با دوربين اصلي كنترل ميگردد.
ميزان استفاده از دوربين به عنوان ابزار فني حفاظتي بستگي به عوامل گوناگون از جمله موقعيت هدف، متفاوت است؛ اما به طور كلي با استفاده از دوربين ميتوان محيط پيرامون هدف، قسمتهاي خارجي هدف، محوطه داخلي هدف، محيط اطراف، درون مركز حياتي هدف، دربهاي تردد، راهروهاي عبوري، محل قرار گرفتن اطلاعات حساس، مسيرهاي تردد اضطراري، پله ها، درب، اتاق تردد مراجعين و ساير ساختمانهاي هدف را كنترل نمود.
در عين حال وسايل فني براي كنترل هدف به دوربين هاي ويدئويي خلاصه نميشود و بايد از ساير اقلام فني نيز به فراخور استفاده نمود.
تظاهر
يكي ديگر از شيوههاي فريب غیرعامل تظاهر است و آن عبارت است از اقداماتي در راستاي نشاندادن به دشمن، كه تأسیسات هدف ما از نظر اهميت در ردههاي دوم و سوم قرار دارد نه در رده اول. هنگام فعاليت يا در حين آموزش، اقدامات تظاهري را به معرض نمايش ميگذاريم كه مخصوصاً اقدامات استتاري را نقص ميكنيم. به طور مثال اگر بخواهيم محمولهاي را از نقطه مبدا (يك هدف حساس)، به نقطه مقصد (هدف حساس ديگر) منتقل كنيم نقطه فريبنده B را انتخاب ميكنيم.
نقطه B خود يك هدف حساس است در حاليكه دشمن، مبدا و محموله را در نظر دارد مشاهده ميكند كه ماشينهايي به مبدا وارد و پس از بارگيري با اسكورت مسلحانه (كه عمدا مسلحبودن و مجهزبودن خود را آشكار ميكند) به سمت نقطه B حركت نمود.
لذا چنين تداعي ميكند كه محموله مهم و حساس (با توجه به شرايط حفاظتي آن) در حال انتقال است. در اين حال زماني كه توجه دشمن به اين محموله جلب شده محموله اصلي از مسير ديگر به سمت مقصد منتقل ميگردد. در اين صورت با به كار گرفتن اقدامات آشكاركننده در زمان آمادهسازي و انتقال محموله فريب، توجه دشمن را از محموله اصلي منحرف كردهايم.
فريب تهاجمي يا عامل
این شیوه از جمله شگردهاي جاسوسي، ضدجاسوسي، براندازي و ضدبراندازي است و كارايي موثري در اين خصوص دارد. در مبحث حفاظت تأسیسات، فريب دهنده با هدف شناسايي يا وارد آوردن ضربه به دشمن با تكنيكهاي متنوع، اقدام به طراحي و اجراي فريب مينمايد. يا بهمنظور گمراهكردن دشمن به وسيله دروغپردازي و تحريف و جعل شواهد و علايم بهگونهاي آنها را به حريف خود القا ميكند كه او در جهت ضربهزدن به منافع خود اقدام نمايد.
همانگونه كه مشاهده ميشود فريب كاربردي دوگانه دارد و بسان شمشير دو لبه اي است كه ميتواند براي هر سازمان حفاظتي به مثابه يك فرصت يا يك تهديد تلقي شود. فريب عامل ، در طيف وسيعي كاربرد دارد در واقع یکی از فعلیتهای حفاظت مقابله با فریب عامل یا تهاجمی حریف می باشد..كه در اينجا بهمنظور تنوير اذهان به چند مورد از شيوه هاي آن اشاره ميگردد:
فريبدادن عوامل حفاظت براي نفوذ و رخنه به هدف
حريف ميتواند براي فريب عوامل حفاظت بهمنظور نفوذ و رخنه به تأسیسات هدف، به شيوه هاي مختلف داستانهاي پوششي طراحي و اجرا نمايد. مثلا در قالب مراجعهكننده، تعميركار، سرويسكار، مامور امدادي يا آتشنشاني يا به همراه هيات هاي رسمي كه قرار است به داخل هدف تردد كنند اقدام به فريب عوامل حفاظتي نمايد. شيوه مبارزه با اين روش حريف، اقدامات كنترلي، اطلاعاتي و عملياتي ميباشد كه در مبحث حفاظت عامل به آن پرداخته ميشود. در خصوص ورود هياتهاي رسمي به تأسیسات كه نوعاً داراي مصونيت سياسي هستند با استفاده از اصول استتار و اختفا قسمت هاي مهم هدف را پوشش داده و شرايطي ايجاد مينمائيم كه در عين راضيبودن آنان موارد سري و مهم را به آنها نشان نداده باشيم.
فريب عوامل ناآگاه براي به دستآوردن اطلاعات
به طور كلي حريف ميتواند براي نيل به اهداف خود از كساني استفاده كند كه خود نميدانند مورد استفاده دشمن قرار گرفته اند. مثلاً تحت پوشش خبرنگار يا پليس از همسايگان، مرتبطين و مترددين تأسیسات هدف در مورد كيفيت فعاليت و تردد افراد به تأسیسات و… اقدام به جمعآوري اطلاعات نمايند.
فريب عوامل حفاظت با پوشش فرد مظنون
بهمنظور كسب اطلاعات لازم حريف ميتوانند خود را به شكل فرد مظنون در اطراف تأسیسات هدف درآورده و با پرسهزدن در اطراف تأسیسات هدف موجب تحريك عوامل حفاظت گرديده و آنان را وادار نمايد تا وي را بازداشت و مورد بازجويي قراردهند تا بدينوسيله در زمان بازجويي با استفاده از فنون مصاحبه و زيرپاكشي و شيوه هاي تخصصي، اطلاعات مورد نظر خود را كسب نمايد، يا حتي به عنوان فردي مرعوب، يا منبع و همكار خود را به نيروهاي حفاظتي وصل نموده و در عين اينكه نقش مخبر و منبع را براي حفاظت بازي ميكند اقدام به فريب نمايد.
فريب عوامل داخلي
حريف ميتواند با فريب عوامل داخل تأسیسات تحت پوشش فروش و تامين مايحتاج داخل تأسیسات اقدام به كسب اطلاعات مورد نياز نمايد يا تجهيزات فني و نظامي مورد نظر خود را داخل تأسیسات نمايد.
موارد ذكر شده نمونه هاي ناچيزي از فريب توسط حريف ميباشد و بايد بدانيم كه فريب طيف گستردهاي دارد و بسيار متغير است و درعين حال وابسته به هوش و خلاقيت عامل آن ميباشد.
در بسياري از مواقع شايد بهتر باشد از هم پوشاني فريب عامل وغیر عامل بهرهبرداري نمود و شايد تفكيك اين دو مقوله در عمل ناممكن باشد.
تاكتيك استتار در فريب غیر عامل
استتار از كلمه عربي (ستر) به معني پوشيده آمده است. استتار از باب استفعال به معني طلبكردن چيزي ميباشد. كلمه استتار، طلب پوشيدگي را ميرساند و بايد تشخيص داد كه اين پوشيدگي در برابر چيست؟ مفهوم كلي استتار پوشاندن و همرنگ و هم شكلكردن تأسیسات و تجهيزات با محيط اطراف ميباشد. استتار از موثرترين و متداولترين روشهاي حفاظتي و فريب در ارتش هاي كلاسيك دنيا است كه در اينجا مورد بحث و مداقه قرار ميگيرد.
در مبحث استتار دو نوع ديد از طرف دشمن مدنظر است:
- ديد هوايي
- ديد زميني
عوامل مربوط به اجراي استتار عبارتند از: رنگ، سايه، بافت، زمين، جنس، مصالح، حرارت، الكترسيته و….
انواع استتار
انواع استتار را از نظر شكلي يا كاربردي به دو نوع سنتي و مدرن ميتوان دستهبندي كرد. (حفاظت از مراكز حساس، بي تا)
استتار سنتي
به معني تغيير شكل و ايجاد هماهنگي اماكن، تأسیسات، مسيرهاي منتهي به هدف، وسائل، تسليحات، تجهيزات و نفرات با محيط پيرامون خود به گونهاي كه كشف، شناسايي و تشخيص آن به سهولت ممكن نباشد و انجام اين استتار با هزينهاي بسيار كم و بدون بهره گيري از فنآوري خاصي صورت گرفته و از طريق تمامي نيروها، سازمانها، نهادها و گروه ها قابل انجام ميباشد.
از نظر ساختاري استتار را ميتوان به گروههاي زير تقسيمبندي كرد:
1..استتار نوري؛
2..استتار حرارتي؛
3..استتار راداري
4..استتار راديويي (مثل ايجاد پارازيت يا ارسال فرامين كاذب)
5..استتار بصري؛
6..استتار صوتي؛
7..ضدالكترونيكي.
شيوههاي اصلي اجراي استتار حفاظتي عبارت است:
1..استفاده از وسايل سازماني استتار؛
2..استفاده از خواص استتار زمين (عوارض طبيعي و پوشش گياهي)؛
3..استفاده از رنگهاي استتار.
در رنگآميزي يك هدف بايد از رنگهايي استفاده شود كه هدف با ساير موارد مشابه اطراف خود همخواني داشته و موجب جلب توجه و حساسيت نشود. لذا در رنگآميزي استتار معمولاً موارد زير لحاظ ميشود:
1- تحريف اندازه هدف
در رنگآميزي هدف حفاظتي با استفاده از ايجاد طرحهاي مختلف روي هدف ترتيبي داده ميشود تا بيننده از دور متوجه ماموريت و ابعاد و اندازه هدف نشود. به طور مثال براي رنگآميزي يك ساختمان يا يك كشتي از دو رنگ كه يكي رنگ اصلي زمينه و رنگ دوم بر اساس شرايط پيراموني كه هدف در آن قرار دارد، استفاده ميشود.
2- تقليد از رنگ مكان
همانطور كه گفته شد براي تحريف اندازه هدف از دو رنگ بهره ميبريم؛ اما براي تقليد از رنگ مكان از 3 يا 4 رنگ براي رنگآميزي استفاده ميشود (آمريكائيها از 4 رنگ و روسها از 3 رنگ استفاده ميكنند
(http://www.military.ir).
بدين منظور 50 درصد از سطح هدف با رنگ اصلي (متناسب با محيط اطراف) و 50 درصد مابقي با دو رنگ ديگر متناسب با محيط و نسبت مساوي (هر كدام 25 درصد از سطح هدف) پوشيده ميشود. به طور مثال در محيط جنگلي رنگ غالب سبز است و رنگ هاي قهوه اي و زرد نيز در محيط ديده ميشود. لذا سطح هدف مطابق الگوي فوق رنگآميزي ميگردد.
علاوه بر اين ميتوان از اشكال لكهاي براي رنگآميزي هدف استفاده كرد. بدين منظور اگر در كنار هدف گياهاني با برگهاي عمودي روئيده است، طرح لكه هاي عمودي و اگر برگ درختان اطراف هدف افقي است جهت لكه هاي روي هدف نيز افقي به شكل زير در نظر گرفته ميشود.
در روسيه براي رنگآميزي استتاري رنگ هدف بر اساس تغييرات فصل نيز مشخص ميشود بدينترتيب كه:
در فصل بهار و پائيز: 50 درصد رنگ قهوه اي – 25 درصد سبز و 25 درصد زرد
در فصل تابستان: 50 درصد رنگ سبز – 25 درصد قهوه اي و 25 درصد زرد
در فصل زمستان: 90 درصد رنگ سفيد – 10 درصد مشكي
با توجه به اهميت حفاظت از اهداف حساس و نيروهاي ويژه در كشور روسيه در هر فصل رنگآميزي خاص آن فصل براي اهداف صورت ميگيرد و اين هزينه گزاف براي تامين حفاظت هدف پرداخت ميشود.
3- بهکارگیری پوشش هاي جذب امواج راديويي (رادار گريز)
اين امكان براي دشمن وجود دارد كه با استفاده از رادار اهداف ما را پيدا كند. اساس كار رادارها به اين ترتيب است كه آنتن فرستنده رادار امواجي را ارسال مينمايد اين امواج پس از برخورد به يك مانع انعكاس يافته و به سمت رادار باز ميگردد با دريافت امواج انعكاس يافته و تحليل آنها دشمن ميتواند به وجود هدف پي ببرد حال چنانچه سطوح هدف با مواد جاذب امواج راديويي (رادار گريز) آغشته شود از انعكاس امواج ارسالي دشمن جلوگيري ميشود. اين مواد را جذب يا آنها را بهشدن تضعيف مينمايد به نحوي كه به دشمن باز نميگردد.
4- استفاده از عايق (پوشش) فوم
يكي از شيوه هاي جاسوسي از اهداف حساس شنود امواج صوتي از طريق ارتعاش شيشه ها و جدار ديوارها ميباشد براي جلوگيري از اين اقدام روي ديوار اصلي هدف جدار كاذبي ايجاد و فاصله بين ديوار اصلي و جدار كاذب با ماده عايق از نوع فوم پر ميشود در نتيجه حالت عايق نسبت به صدا ايجاد ميگردد اين روش علاوه بر بياثر ساختن تهديد جاسوس، عايقي براي گرمايش و سرمايش ساختمان نيز محسوب ميگردد.
استتار مدرن (فنآوريهاي خاص)
مفهوم كلي استتار مدرن عبارت است از جلوگيري و ممانعت از استفاده قدرت كشف، آشكارسازي، شناسايي و رديابي انواع حسگرهاي الكترواپتيك، راداري، ليزري، صوتي، مغناطيسي، حرارتي و… دشمن، ضمناً با بهرهگيري از انواع طرحها، روشها و تجهيزات موثر نظير كنترل تشعشات راداري، اختلال در فرآيند ردگيري، ممانعت از استراق سمع، طراحي خاص بدنه تجهيزات، بهرهبرداري از مواد جاذب امواج و حرارت، سطوح قابل انعطاف، استفاده از چف، فلير، طعمهها، پرده دود و بخار آب غليظ، جلوگيري از انعكاسات نوري، صوتي، ارتباطي و نشست هر گونه امواج الكترومغناطيسي و الكتريكي و كليه راه حلهاي فني و ابتكاري كه در پنهان نگه داشتن و مخفيسازي اهداف، تأسیسات، تجهيزات، نفرات و… موثر ميباشد
(hawzahnet.http://www).
مادون قرمز
دو نوع رديابي مادون قرمز وجود دارد:
1- رديابي فعال: كه در آن، رديابي هدف به وسيله منابع نور مثل نور خورشيد و نورافكن تامين ميشود. مصونيت از رديابي اشعه مادون قرمز فعال، بستگي به كاهش ميان انعكاس اشعه بين هدف و محيط اطراف دارد. در صورتي كه هدف و زمينه اطراف آن داراي بازتاب و بافت يكساني باشند پنهانبودن كامل ميسر ميشود.
2- رديابي غيرفعال: اين نوع رديابي با استفاده از حراراتي است كه توسط هدف ساطع ميشود. پنهانبودن در برابر رديابي غيرفعال بستگي به كاهش حرارتي دارد كه از هدف ساطع ميشود و معمولاً اين حرارت بيش از حرارت محيط اطراف هدف است.
مادون قرمز حرارتي
تمامي اجسام در يك محدوده پيوسته، طول موج جذب يا نشر دارند. اختلاف دماي يك جسم با محيط اطرافش يا اختلاف نشر يك جسم با محيط اطرافش و همچنين شكل هندسي و مرزبندي يك جسم، عوامل شناخت و رديابي اجسام در سيستم حراراتي ميباشند. پس بنابراين اختلاف يا كنتراست حرارتي يا نشر سطح مورد نظر با اطراف، اين اجازه و امكان را به دوربينهاي عكسبرداري و تصويربرداري حرارتي ميدهد كه بتوانند سوژهها و هدف هاي مورد نظر را شناسايي كنند. بنابر اين جلوگيري از تشعشع حرارتي، عايقكاري، ايجاد شيلتر و حائل، سنگرهاي حفاظتي، پوشش به وسيله بوتههاي انبوه و ايجاد پوشش گياهي (درخت)، استفاده از تورهاي استتار مجهز به رنگهاي جاذب حرارتي RAP سامانههاي خنككننده و پارچههاي جذبكننده حرارت و جلوگيريكننده از انتشار حرارت TAM LD ميتوانند در تقليل تابش حرارتي از هدف بسيار مفيد واقع شود.
آشكارسازهاي مادون قرمز نزديك
سنسورهاي مادون قرمز نزديك غالباً نسبت به بردها و فواصل كوتاهتر، موثرترند (حدوداً 900 متر در منطقه نبرد)، دشمن با دوربينهاي ديد در شب، اهداف و تجهيزات ساكن و متحرك خودي را مورد شناسايي قرار ميدهد، بنابراين رعايت انضباط، جلوگيري از انتشار نور، استفاده از تورهای استتاررنگ آمیزی شده L2WCSS- U3LCANSS و لباسهاي استتار BDU اقدامات موثري در جهت جلوگيري از تشخيص، شناسايي، ردگيري و انهدام اهداف خودي توسط دشمن ميباشد. (لباس، پوشش و تورهاي استتار چند طيفي و منطقهاي)
آشكارسازهاي بصري
فراوانترين، موثرترين، كاربرديترين و متداولترين حسگرهاي دشمن، حسگرهاي بصري هستند. بنابراين، تاثير فنون CC&D بر قسمت بصري خصوصاً در همخواني هدف با محيط بسيار مهم است. زيرا چيزي را كه ديده نشود را نميتوان شناسايي يا هدفگيري نمود.
پوشش و استتار كامل، استفاده از تورهاي استتار استاندارد رنگآميزي شده S5SPP و LWCSS، موانع مخفيكننده، كمك موثر و شاياني در جلوگيري از ديدهشدن بصري هدف توسط دشمن مينمايند.
آشكارسازهاي صوتي
انضباط صدا، موجب عدم آشكارسازي آن توسط گوش انسان ميگردد. صداهاي شديد و توليد صداهاي فريبنده توسط آتش زنهها ميتوانند موجب پوشش و مخفي ماندن صداي اصل در مواقع مورد نياز گردد (حركت در مواقع رعد و برق، بمبارانهاي هوايي و شليك توپخانه).
آشكارسازهاي راديويي
بهترين شيوه براي جلوگيري از كشف موقعيت فرستندههاي خودي توسط دشمن، به حداقل رسانيدن ارسال امواج راديويي و سكوت راديويي و… ميباشد.
آشكارسازهاي ماورا بنفش
آشكارسازهاي ماورا بنفش در مناطق پوشيده از برف، يك تهديد جدي محسوب ميشوند. لذا طرحها و الگوهاي استتار زمستاني، عوارض پوششي و موانع ديد، روشهاي مناسبي جهت مقابله با آشكارسازهاي ياد شده ميباشند. ضمن آنكه هر نوع عمليات ايجاد دود ميتواند با آشكارسازي هدف توسط آشكارسازهاي مذكور موثر واقع شود. مواردي از قبيل عوارض طبيعي منطقه نبرد و ديوارهاي برفي دستساز نيز ميتوانند در كاهش توانايي آشكارسازهاي نامبرده تاثير چشمگيري داشته باشند.
طيف راداري
استتار در حقيقت به معناي از بين بردن اختلافهاي فيزيكي يك جسم با محيط اطراف آن است. اين اختلافها ميتواند در طيف هاي مرئي مادون قرمز نزديك و حرارتي و راداري باشد. رادار با انتشار راديوئي به تجسس و رديابي و كشف اشيا مورد نظر ميپردازد. معمولاً اين عمل با انتشار امواج با فركانس بسيار بالا توسط فرستنده و برخورد آن به شيء مورد نظر و دريافت بازتاب توسط گيرنده و مشاهده آن در صفحه نشاندهنده صورت ميپذيرد. پنهانسازي در برابر رادار بستگي به كاهش انعكاس امواج برگشتي به رادار دارد. ضمناً استفاده از منعكسكنندههاي زاويهاي (گوشهدار)، تورهاي مجهز به رنگهاي استتار جاذب امواج راداري و مواد جاذب راداري R2AP و R3AM و… موجب كاهش كارايي امواج راداري ميگردد.
رادارهاي غيرفعال
در رادارهاي غيرفعال، هدف، آشكارسازي اهداف پرنده است. بهگونهاي كه هيچ تشعشعي توسط حسگر (رادار) صورت نگيرد.
اصولاً سامانههاي راداري غيرفعال به دو دسته منواستاتيك و باي استاتيك تقسيمبندي ميشوند.
سامانه راداري غيرفعال منواستاتيك: (تك پايه)
در اين نوع رادارها فرستنده وجود نداشته و از تشعشعات ساطع شده از هدف استفاده شده و مشخصات آن استخراج ميشود. در واقع سامانه راداري غيرفعال منواستاتيك گيرندهاي است كه سيگنالهاي ارسالي از طرف هدف را شنود ميكند.
سامانه راداري غيرفعال براي استاتيك: (دو پايه)
اين سامانه از امواج غيرراداري پراكنده در فضا استفاده ميكند. در واقع فرستنده سيگنال، فرستندههاي راديو و تلويزيوني، موبايل يا ماهواره ميباشند. اين سيگنالها پس از برخورد با هدف منعكس شده و در گيرندههاي رادار غيرفعال دريافت ميشوند. ضمنا ميتوان در نواحي مرزي از فرستندههاي تلويزيوني كشورهاي همسايه نيز استفاده كرد.
پايروتكنيك
پايروتكنيكها موادي هستند كه قابليت اشتعال خوبي دارند و اثرات اين اشتعال ميتواند به صورت گرما، نور، دود و صدا بوده و بهمنظور انجام اقدامات ضدمراقبت در طيفهاي مرئي، صوتي، اپتيكي، مادون قرمز (حرارتي)، ليزري و موشكهاي كروز استفاده شده و استتار منطقه وسيعي را به وجود آورد. (در ارتش سوئيس از نارنجكانداز دود استتار چند طيفي بهمنظور مقابله با آشكارسازهاي پيشرفته در مهمات هوشمند استفاده ميشود).
لباس استتار چند طيفي
استفاده از لباس استتار چند طيفي يكي از بهترين روشهاي ممكن براي محافظت از سربازان است. هدف استفاده از لباس استتار سربازان، به هم ريختن شكل و پنهانكردن سربازان براي محافظت در مقابل آشكارسازهاي چند منظوره (مرئي، اپتيكي مادون قرمز نزديك، حرارتي و راداري) ميباشد. با استفاده از اين پوششها نيروهاي نظامي از فاصله 300 متري در مقابل رديابهاي مدرن دشمن غيرقابل رديابي خواهند بود. اين پوششها راحت و سبك وزن بوده و به لحاظ داشتن شكل برگي، داراي قابليت تهويه هوا ميباشند.
كيت ضد مراقبت
كيتهاي استتار ضدمراقبت، شدت تشعشعات حرارتي را توسط تركيبي از عايق، نقاشي و رنگ، صفحات انعكاس با پوشش دو گانه و نيز تلفيق گازهاي اگزوز با هواي محيط، كاهش ميدهد و سيگنالهاي راداري توسط يك سري پانلهاي مواد جاذب و منعكسكنندههاي خاص نيز كاهش داده ميشوند. رنگ استتار روشي موثر و در عين حال ارزان قيمت، جهت كاستن از قابليت كشف توسط حسگرهاست بدون آنكه تاثير منفي بر استفاده عادي از تجهيزات برجاي گذارد.
شركت GIAT دو بسته كيت ضدمراقبت تحويل ارتش فرانسه داده است. اين كيتهاي استتار از مواد چند طيفي بهره ميبرند كه در طيفهاي نور مرئي، IR و راداري (به همراه پانلهاي دو جدارهاي كه در قسمت عقب خودروها نصب ميشوند) كارائي خوبي دارند. شركت Barracuda، BMS-ULCAS يك صفحه استتار بسيار سبك و چند طيفي كه از يك ساختار سه بعدي برخوردار است و رنگ استتار به روي مواد جاذب آن زده شده، ساخته است. اين شركت مدعي است تجهيزات استتار ساخته شده در مقايسه با تجهيزات سنتي به ميزان 60 درصد عملكرد رادار باند وسيع را كاهش ميدهد و علاوه بر آن در باندهاي طيف مرئي و مادون قرمز نيز از قابليت خوبي برخوردار است.
هر صفحه استتار به گونهاي طراحي شده است كه به درستي با تجهيزاتي كه بايد محافظت شوند، سازگاري دارد.
مواد جاذب استتار راداري بهمنظور كاهش كارائي موشكهاي هوشمند:
اين مواد با فنآوري پيشرفته قادر است كه مهمات هوشمند را منحرف كند. كارشناسان سوئدي معتقدند هنگامي كه ماده جاذب در بدنه تجهيزاتي نصب ميشود بيش از نيمي از سيگنال رادار تابشي به تجهيزات و حدود دو سوم سينگنال مادون قرمز را كاهش ميدهد.
پوششهاي استتار چند طيفي مدرن
پوششهاي هستند كه تجهيزات، تأسیسات و… را در طيفهاي (مرئي، مادون قرمز نزديك و حرارتي و راداري) استتار مينمايند. ضمنا اين پوششها از لايههاي مختلف با كاراييهاي متفاوت تشكيل يافتهاند كه در دو نوع ثابت و متحرك وجود دارد.
استتار در مقابل رديابهاي ليزري
با توجه به اينكه در نبردهاي امروزي، مورد اصابت قراردادن دقيق اهداف نظامي بسيار با اهميت ميباشد لذا استفاده از بمبهاي هدايت شونده ليزري كاربردهاي فراواني پيدا نموده است؛ اما نقطه ضعف تجهيزات هدايت شونده ليزري وجود دود غليظ ميباشد. لذا در جنگهاي امروزي اكثر تجهيزات مهم مجهز به تجهيزات كشف پرتوهاي ليزري ميباشند، سامانههاي هشداردهنده ليزري به محض دريافت پرتو ليزري عامل تهديدكننده، دود غليظي را در اطراف هدف منتشر ميكنند كه باعث خنثيشدن عمليات هدفيابي دقيق ليزري ميگردد. اين عمل خود يك نوع استتار در مقابل رديابيهاي ليزري ميباشد. ضمناً اشعه ليزري در زمان عبور از تودههاي بخار آب و گرد و غبار كارايي خود را از دست ميدهند.
منورهاي فريب چند طيفي
منورهاي فريب چند طيفي بر اساس فنآوريهاي پايروتكنيك كار ميكنند. پايروتكنيكها موادي هستند كه قابليت اشتعال خوبي دارند و اثرات ناشي از اين اشتعال ميتواند به صورت گرما، نور، دود و صدا باشد. اين سامانه بهمنظور اقدامات ضدمراقبت عليه حسگرهاي اپتيكي، مادون قرمز، ليزري و كروز به كار گرفته ميشود و استتار منطقه وسيعي را به طول 100 متر و به ارتفاع 10 متر از سطح زمين براي تجهيزات انجام ميدهد. مدت دوام اين استتار حداقل 50 ثانيه ميباشد. ضمناً در مناقشه بوسني، منوري مورد آزمايش قرار گرفته كه با پرتاب از تانكها قادر بود عملكرد مهمات هدايت شونده و موشكهاي هوشمند راداري را مختل سازد.
سامانههاي ردياب (جستوجو گر)
دستگاهي است كه بهمنظور يافتن هدف در جنگافزار متحرك مثل موشك تعبيه ميشود. اين دستگاه با داشتن حساسيت نسبت به تشعشعاتي از قبيل نور، صدا، رادار، مادون قرمز حرارتي و… جهت و محل هدف را مييابد.
عوامل موثر در آشكارسازي
عوامل موثر در آشكارسازي و كشف اهداف در استتار مدرن عبارتند از:
شكل، مواد تشكيل دهنده، جنس بدنه، تركيبات، سطح صاف بدنه، شكافها و حفرهها، گرماي هدف، انعكاس خورشيدي، صداي منعكس شده از هدف، حساسهها و فرستندهها مانند رادار، سامانه آفندي، ارتباطي، نشست هر گونه امواج الكترومغناطيسي، وضعيت هوا، جو، تناسب رنگ بدنه با زمينه، انعكاسات نوري و…
* عوامل و اقدامات موثر در استتار مدرن (كاهش آسيبپذيري) عبارتند از:
طراحي خاص بدنه، سطح مدور و گرد، استفاده از مواد جاذب و سراميك، سطوح قابل انعطاف، تور استتار چند طيفي، چادرهاي مخصوص جلوگيري از استراق سمع، طعمهها، دودهاي استتار، سيستمهاي چف، اختلاف در فرآينده ردگيري، استفاده از فن گسترش، كنترل تشعشعات راداري، منعكسكنندههاي زاويهاي، منور و نارنجكهاي اختفا و استتار چند طيفي كمكردن سطح مقطع راداري RCS اهداف خودي و استفاده از مواد جاذب هوشمند و…
* مواد جاذب هوشمند:
تركيبي از مواد جاذب فعال و غيرفعال، حسگرهاي محيطي و ماژولهاي الكترونيكي بوده و جهت پردازش اطلاعات جمعآوري شده طراحي گرديده، به طوري كه اعمال فرامين كنترلي جهت اتخاذ پاسخ مناسب را فراهم ميكند.
* ماهواره سنجش از دور:
سنجش از دور علم و هنر به دستآوردن اطلاعات درباره يك شيء، منطقه، يا پديده از طريق تجزيه و تحليل دادههاي حاصله به وسيله ابزاري است كه در تماس فيزيكي با شيء، منطقه يا پديده تحت بررسي نباشد. توصيه ميشود كه در بدو شروع احداث تأسیسات حياتي و حساس هميشه مراقب چشمهاي بيدار سنجندههاي سنجش از دور دشمن و ستون پنجم باشيم. ضمناً صرف هرگونه هزينه در اين زمينهها بدون لحاظ نمودن موارد حفاظتي به هدردادن سرمايههاي ملي منجر خواهد شد.
از آنجايي كه انعطافپذيري ماهوارهها در جمعآوري اطلاعات بسيار دقيق و حساس نظامي و جاسوسي دائماً در حال افزايش ميباشد، نقش آنها در عمليات اطلاعات سري، از جمله قابليت شناسايي و تعيين محل تأسیسات عميق زيرزميني به طور روزافزوني بيشتر ميگردد.
ماهوارههاي اكتشافي از تعدادي حساسه و تصويربردار با وضوح فوقالعاده مانند اسكنرهاي چندطيفي لندست بهمنظور به دستآوردن آثار و علايم مربوط به وجود احتمالي تأسیسات زيرزميني و فعاليتهاي آن استفاده مينمايد كه انجام اين كار به تصويربرداري مادون قرمز نزديك، مادون قرمز حرارتي و چند طيفي محيط اطراف تأسیسات بستگي دارد.
* منعكسكنندههاي زاويهاي (گوشهدار)
وقتي ردياب به دنبال يك هدف غيرواقعي برود و از هدف واقعي غافل گردد اين خود نوعي فريب است. در اين روش از منعكسكنندههاي ويژهاي كه داراي زواياي خاصي هستند استفاده ميگردد كه باعث انعكاس بيشتر امواج راداري و بالطبع افزايش سطح مقطع راداري RCS گرديده و اهداف واقعي در بين اهداف كاذب پنهان ميگردد. هدف اصلي اينگونه منعكسكنندهها منحرفكردن موشكهايي است كه داراي رادارهاي ردياب موج ميليمتري ميباشند.
* استفاده از فرستندههاي الكترونيكي فريب (طعمهها )
يكي از بهترين راهكارهاي فريب موشكهاي Arm/ Harm بهمنظور مصون ماندن رادار، استفاده از فرستندههاي فريب و اشباع فضا از امواج كاذب ميباشد. اين روش مقرون به صرفه بوده و از اثربخشي بالايي برخوردار است. فرستندههاي فريب در انواع گوناگون طراحي و ساخته ميشوند و همچنين به شيوههاي مختلف تاكتيكي قابل بهرهبرداري ميباشند. از انواع ديگر موشكهاي ضدتشعشع راداري ميتوان موشكهاي Alarm – Shrike را نام برد كه تحت تاثير فريب واقع ميشوند.
* نارنجكانداز دود استتار چند طيفي (در ارتش سوئيس)
نارنجك 76 ميليمتري دود استتار چند طيفي باطول موج بلند توسط كشور سوئيس طراحي شده كه در ارتش آن كشور به طور انبوه توليد و به كار گرفته ميشد.
اين نارنجك شامل يك گلوله آموزشي ميباشد كه به گونهاي طراحي شده تا يك اثر فريبدهنده فوري را در ظرف مدت يك ثانيه در مقابله با آشكارسازهاي مهمات هوشمند ليزري، مادون قرمز نزديك و حرارتي، موشكهاي كروز و تصويربرداري حرارتي و… داشته باشد.
نارنجك Mask 76ST داراي 40 متر برد پرتابي ميباشد اين نارنجك داراي 180 ميلي متر طول و 2/1 كيلوگرم وزن و خرج قابل اصلاح دوگانه از فسفر قرمز براي ايجاد فريب و همچنين اثرات استتار نيز ميباشد.
نارنجك Mask 76EL داراي 248 ميليمتر طول و 8/1 كيلوگرم وزن و 60 متر بردپرتابي ميباشد.
ماژول شعله فسفري قرمز اين نارنجك با يك ماژول مبتني بر كربن تكميل شده است تا پرده پوششي مادون قرمز با دوام 60 ثانيهاي در مقايسه با پوشش 30 الي 40 ثانيهاي گلوله ST ايجاد نمايد. هر يك از گلولههاي مذكور را ميتوان در كاليبرهاي 66 و 81 ميليمتر توليد كرد.
* استفاده از هندسه فراكتال در طراحي استتار:
ساخت تأسیسات در طبيعت نياز به استتار ويژهاي دارد زيرا محيط اطراف تأسیسات از شكلهاي نامنظم هندسي پوشيده شده است. كه با ساخت تأسیسات با هندسه منظم در تضاد آشكار ميباشد از اين رو شكل استتار هماهنگ با طبيعت محيط اطراف نياز به هندسه فراكتال دارد كه هندسه نويني براي الگوسازي دستگاههاي نامنظم است.
استتار در مقابل رديابهاي ليزري
با توجه به اينكه در نبردهاي امروزي، مورد اصابت قراردادن دقيق اهداف نظامي بسيار با اهميت ميباشد. لذا استفاده از بمب هاي هدايت شونده ليزري كاربردهاي فراواني پيدا نموده است؛ اما نقطه ضعف تجهيزات هدايت شونده ليزري وجود دود غليظ ميباشد. لذا در جنگهاي امروزي اكثر تجهيزات مهم مجهز به تجهيزات كشف پرتوهاي ليزري ميباشند، سامانههاي هشداردهنده ليزري به محض دريافت پرتو ليزري عامل تهديدكننده، دود غليظي را در اطراف هدف منتشر ميكنند كه باعث خنثيشدن عمليات هدفيابي دقيق ليزري ميگردد. اين عمل خود يك نوع استتار در مقابل رديابيهاي ليزري ميباشد. ضمناً اشعه ليزري در زمان عبور از تودههاي بخار آب و گرد و غبار كارايي خود را از دست ميدهد.
ادامه دارد ….