تفسیر قمی
آشنایی با تفاسیر قرآن(قسمت هشتم)
تفسیر قمی؛
۶-تفسیر قمی؛ تفسیر ابوالحسن علی بن ابراهیم بن هاشم قمی(متوفای ۳۰۷ق) مشهور به تفسیر قمی از تفاسیر کهن شیعی، فقیه و محدث نامی شیعه، معاصر امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) و از مشایخ و اساتید کلینی است.
پدرش اولین کسی بوده که از کوفه رهسپار قم گردید و در آنجا به نشر حدیث پرداخت. تفسیر وی یکی از مهمترین مصادر تفسیری شیعه و در زمره تفاسیر روایی است. برخی از بزرگان در انتساب این کتاب به علی بن ابراهیم تشکیک کرده و آن را نپذیرفتهاند.
کثرت روایات تحریف در این تفسیر موجب سقوط آن از درجه اعتبار شده است. استاد هادی معرفت می نویسد: «به هر تقدیر این تفسیر هم اکنون از دیدگاه محققان جهان تشیع فاقد اعتبار است. و از روز نخست نیز مورد توجّه بزرگانی همچون کلینی- که شاگرد وی محسوب میشود- و نیز شیخ طوسی که نزدیک به عصر او «تفسیر تبیان» را نگاشت، قرار نگرفت. در «کافی» حتی یک روایت از این تفسیر نیامده است با آنکه روایات او از علی بن ابراهیم، در تفسیر و فقه، فراوان است و کلینی مستقیما از وی اخذ کرده؛ ولی هرگز از این تفسیر بهره نجسته است.شیخ طوسی نیز در «تبیان» چیزی از این تفسیر نیاورده است. »
برخیاز ویژگیهای این تفسیر عبارتاند از:
- گرایش علی ابن ابراهیم در این تفسیر، روایی است. این گرایش حدیثی باعث شده است که مؤلف، با استناد به روایات، بهآسانی از ظاهر آیات دست کشیده است.
- کتاب از تفاسیر تأویلی به شمار میآید و تاویل در آن بسیار است؛ از این رو بسیاری از آیات به فضائل اهل بیت(ع) یا رذائل دشمنانشان تفسیر شده که معنای باطنی آیات به شمار میآیند.
- برخی از متأخران؛ مانند فیض و مشهدی در «تفسیر صافی» و «کنز الدقائق» و همچنین حویزی و بحرانی در «نور الثقلین» و «البرهان» از آن به عنوان یکی از منابع تفسیر نقلی بهره گرفتهاند؛ ولی روشن است که صرف نقل، دلیل بر اعتماد نیست.
- پرداختن به شرح واژگان، اسباب نزول، قصص قرآنی، ذکر غزوات و آیات الاحکام به صورت محدود.
- اشاره به مباحث اعتقادی و ردّ فرقههای باطل. وی از آیات قرآن برای رد مذاهب مختلف غیراسلامی مانند بتپرستان و زنادقه و دهریه و برخی از فرق اسلامی مانند معتزله، قدَریه -که به نظر وی همان مُجبِرهاند- و نیز دیدگاههای نادرست دیگر استفاده میکند.
- مطرحکردن مباحث علوم قرآنی مانند نسخ، حروف مقطعه، محکم و متشابه و توقیفی نبودن آیات.
- روایتهای علی بن ابراهیم عمده تفسیر را تشکیل میدهد که از پدر خویش، و مشایخ خود نقل کرده است. باقی روایتها از ابوالجارود و احادیث متفرقه است.
(پایان قسمت هشتم)