از عقوبتش، ترسان
از عقوبتش، ترسان...!🌜
🖊حکایت بیست و نهم از باب اول گلستان سعدی...؛ درباره ترس از خدا...!🖊
📚یکی از وزرا...، پیشِ ذوالنّون مصری رفت و همّت خواست که...؛ روز و شب به خدمتِ سلطان مشغولم و به خیرش، امیدوار و از عقوبتش، ترسان...!…