
رسول علم

رسول علم، ستایشی است شاعرانه و پرمحتوا از سید حسین امامی با تخلص خروش اصفهانی در مدح معلمان و استادان، که به شیوهای زیبای قالب شعر کلاسیک فارسی سروده شده است. در آن، معلم به عنوان منبع نور، معرفت و روشنی به تصویر کشیده شده و نقش ارزشمند او در شکلگیری آگاهان و ستمدیدهگان جامعه ستوده شده است. شاعر با بهرهگیری از تصاویر کنایی و نمادین، جایگاه والای معلم را در تاریخ و این جهان هستی نشان میدهد و ارزش و مقام این قشر زحمتکش را به عنوان چراغ راه انسانها به تصویر میکشد. این اثر، تجلی عشق و احترام بیپایان به علم و فرهنگ است و نشان میدهد، هنوز هم شعور و معلم، چراغ راه انسانها هستند.
امروز، سد جهل، حضور معلم است
روشن، طریق عقل ز نور معلم است
آن اختر گرفته به راه سحر، چراغ
در شام تار، روح صبور معلم است
بر خوان عقل هست اگر نان معرفت
پخته به سینه ی چو تنور معلم است
تاریخ، جاده ایست فرو رفته در غبار
پر رد پا همین ز عبور معلم است
طوقیست گر به گردن شب ماهواره ها
نقدینه یی ز گنج شعور معلم است
نخل بلند علم که سر به فلک کشید
فواره یی زمغز فکور معلم است
گر این چنین بلند پرد شاهباز علم
بگشوده پر ز دست جسور معلم است
صد ها هزار ماهی دریای کهکشان
افتاده چون سهیل به تور معلم است
او را رسول علم بخوانی اگر رواست
آیات درس شوق، زبور معلم است
سیمرغ وار گر چه به نامی بسنده کرد
از قاف به قاف، غرور معلم است
در دفتر زمانه که بس طفل روزگار
کرده سیاه، نقش سطور معلم است
در خون دل اگر چه فرو برده نان خویش
گسترده خوان دهر ز سور معلم است
روزی که تن به مرگ دهد دیو شوم جهل
روز نشاط و جشن و سرور معلم است
نخلی که سر کشید زهر شاخش آفتاب
در منظر کلیم ز طور معلم است
در جان پاک راهروان طریقتش
چون عکس مه در آینه، گور معلم است
هر قصه اش حکایت عشقی نگفته است
پر داستان، کتاب قطور معلم است
ای زهره خوش در آی در این بزم و پایکوب
ما را سر نشاط ز شور معلم است
مطلع زماه دارد و مقطع ز آفتاب
بی انتها قصیده ی دور معلم است
