نود چهار نوع از شکنجه های عصر پهلوی-9
برگرفته از کتاب شکنجه در عصر پهلوی
نود چهار نوع از شکنجه های عصر پهلوی-9
برگرفته از کتاب شکنجه در عصر پهلوی
۶۲ سلول های کمیته مشترک ساواک
در طبیعت بشر اصلی نهفته است که بطور انفرادی زندگی نمی کند. تولید مثل و یا همیاری در امور بشر را اجتماعی ساخته است. انسان به طور مجرد قادر به زندگی نیست. حیوانات نیز که تکامل یافته اند به طور جمعی زندگی می کنند. شیران به صورت دسته جمعی و یا غزالان به صورت گروهی با هم می آمیزند حیوانات اولیه را شاید بتوان گفت که انفرادی زندگی میکردند ولی بشر به قول ارسطو اجتماعی خلق شده و اجتماعی زندگی می کند. حال اگر انسان را منفرد سازند زجری بی شمار بر او وارد میشود.
قاهرین و سلاطین و جائران انسان را از حق زیستن اجتماعی محروم و آنها را به صورت مفرد نگه داشته تا سختی مضاعفی را بر او وارد سازند.
سلول انفرادی و تنها نگه داشتن انسان شکنجه ای است که اثرات روانی آن مدتها باقی خواهند ماند.
خود که رنج فراوان آن را تجربه کرده ام هنوز پس از سالها این درد با جانم آمیخته است. شبها هنوز آن را حس میکنم و با درد تنهایی می سازم تا آنجا که تاریخ مدون به یاد دارد شاهان و ستمکاران رنجی بسیار را برای انسان ها فراهم کرده اند. شرمشان باد که چنین کردند.
در سلول انفرادی انسان جز فکر کردن و دیده به دیوار دوختن و خیال ساختن هیچ چیز دیگری را نمی تواند انجام دهد. گاه با بال خیال پرواز می کند، آفتاب را می بیند و سیاهی شب را با آن مقایسه میکند. در تصور خارج می شود و با خیال به خواب می رود.
درد تنهایی چنان با جان می آمیزد که سراسر جان و تن را در آتش آن می سوزاند. دردی است بیکران که با هیچ شکنجه دیگری آن را نمی توان مقایسه کرد انسانهایی را در این زمان که این نوشته شامل آن است مییابیم که حتی یک سال را در سلول انفرادی به سر برده اند. روزی سه بار یا گاهی هفته ها در سلول گشاده نمی گردد از زیر در و یا روزنه آن غذا را وارد می کنند. هر صدایی در وی امیدی است و هر خش خشی رنجی است و یا امیدی گاهی اوقات این سلولهای انفرادی به قدری کثیف ومتعفن بوده است که واقعاً امکان زندگی در آن به سختی انجام می گرفت.
در کمیته مشترک سلولهای انفرادی یا جمعی که فاقد هوای سالم بوده درهای آنها بیشتر اوقات بسته بوده، وجود داشته است. این سلولها هوای غیر قابل تنفسی داشته و بوی تعفن فضا را آکنده میکرد آنقدر اوج فضا آکنده از بوی بد بوده که بازجوئی که به نزدیک یک سلول آمده بود به زندانیان گفت شما چگونه این بوی تعفن را تحمل میکنید اما برای رفع بوی بد کاری را انجام نمی دادند و انسانها را در فضای متعفن باقی میگذاشتند تا خود در گنداب حیات بیشتر دست و پا بزنند.(1)
۶۳ انباشتن زندانیان بر روی هم در جای تنگ
یکی از شکنجه های رایج در طول تاریخ انداختن یا انباشتن زندانیان بر روی هم در فضای کم یا زیاد که کمتر از گنجایش واقعی نگهداری زندانیان بوده است. در جنگها اسرا را در فضایی بسیار کمتر از گنجایش آن قرار می دادند که پس از باز شدن دهها و صدها نفر از زندانیان بر اثر بی هوایی و فشار، مرگ را استقبال کرده بودند. در جنگ بین الملل اول بسیاری از سربازان اسیر فرانسوی در میدان های جنگ، نزدیک جنگل سیاه در اثر کمبود هوا در انبارها خفه شده بودند در جنگ بین الملل در روسیه تزاری، هزاران هزار سرباز به صورت انباشته در انبارها در اثر تنگی جا مرده اند.
در جنگ بین الملل دوم هزاران هزار سرباز و مردم لهستان در نزدیکی ورشو و لوبلیان در اثر تنگی جا خفه گردیده اند.
کمونیستهای تبعیدی زمان استالین به سیبری در قطارها گروه گروه مردند و پس از رسیدن به مقصد مانند تکه های چوب از واگن ها به بیرون پرت میشدند. در قرن بیستم افراد مهاجری که از فرانسه به انگلستان رفته بودند فقط جنازه آنها خاک انگلستان را لمس کرد زندانبانان به علت شقاوت یا کمبود جا اغلب زندانیان بسیاری را در جای محدود جای می دادند. در اتاق های شش متر در شش (۶۶) بین ۹۵ تا ۱۱۰ زندانی جای میگرفتند خود دچار این موضوع بوده ام دسته ای میخوابیدند دسته ای نشسته و دسته ای می ایستادند. تنگی نفس هوای کم، فشار روانی و هزاران مسئله دیگر و شکنجه بدنی مزید بر علت بوده است. در بعضی از سلولهای انفرادی که ۱۲ متر است و دارای یک توالت فلزی و یک دستشویی استیل است تا ۱۴ نفر جای می دادند. برخی از سلولهای انفرادی دارای ابعادی کوچکتر می باشد.
۶۴ باز نکردن در سلول برای دستشویی
یکی از شکنجه های رایج در کمیته مشترک برای افرادی که در سلول انفرادی محبوس بودند باز نکردن در سلول به مدت ۲۴ یا ۴۸ ساعت یا بیشتر بوده است که افراد زندانی برای دفع فضولات، اجبار پیدا میکردند که در محل این کار را بکنند که موجب آلودگی میشد در زندانهای قدیم ایران به طور کلی محل زندان جایگاه خور و خواب و دفع بوده است. اغلب زندانیان در اتاق های زندان میان مدفوع خویش زندگی می کردند.
۶۵ تبعید
یکی از شکنجه های رایج تبعید کردن و یا نفی بلد کردن متهم و یا مجرم است مسأله تبعید یکی از قدیمی ترین شکنجه های مخالفین بوده است در یونان قدیم، مخالفین را از شهر می راندند. مثل مسأله تبعید گزنفون صاحب کتاب (کور و پدی ) کوروشنامه و تبعید تیمستوکلی سردار به ایران همچنین تبعید اباذر غفاری به ربذه و سایرین همچنین تبعید آقای دکتر مصدق تبعید امام خمینی به ترکیه و بعد به عراق آقای حسینعلی منتظری و بسیاری دیگران که حکومت نمی توانست آنها را در زندان نگهدارد، به تبعید می فرستاد.
قبل از انقلاب مراکز تبعید عبارت بودند از بندر عباس، کرمان، جیرفت، زاهدان، ایرانشهر، بم، سیرجان و گاهی یزد که هم دور بود و هم شهرهای کوچکی بودند که دامنه فعالیت در آنجا نمی توانست ادامه داشته باشد.
به هر حال انسان را از جایگاه و شهر و دیار و از وطن دور کردن علاوه بر مشکلات مالی و دوری از وطن با مشکلات مادی و معنوی موجب ناراحتی و مشکلات روانی بسیار می گردیده است.
تبعید یا نفی بلد به چندین نوع انجام می شده است.
۱- تبعید به شکل آزاد
۲- تبعید در زندان
3-تبعید با التزام به این که هر روز خود را به شهربانی و یا مقامات حکومتی معرفی کند.
4- تبعید بدون حق خروج از منزل
5- تبعید در منزل با حضور مأمور
۶- تبعید در منزل بدون حق ملاقات
- صدها نفر از زندانیان مبارز در رژیم پهلوی، این زجر را تحمل نموده اند.
عکس هایی از زمان تبعید مقام معظم رهبری در جیرفت – ایرانشهر و زاهدان