🖊عشق...، به محضِ اینکه دامن‌گیرِ عاشق شود...، او را دچارِ تپشِ قلب و بی قراری می کند...، و عاشق...، اگر دچارِ چنین حالی نباشد...، عاشق نیست...!

این حکایت طولانی، حاوی نکات قابل توجهی است که نه تنها برای مطالعات اجتماعی و رفتار شناسی در آن روزگار مفید است

دَمار...، هر معنائی که داشته باشد،  چندان مهم نیست...، زیرا زمانی که برآورده شود...، دیگر طاقتی برای انسان باقی نمی مانَد و طاق می گردد...!

"نور" یعنی...؛ روشنائی...؛ برطرف‌ کننده‌ی تاریکی...؛ مخالفِ ظلمت...!

حضرت لسان الغیب درباره اينکه چرا "عاشق" در بندِ مال و جاه نیست، در جائی دیگر می‌گوید

از عقوبتش، ترسان...!🌜 🖊حکایت بیست و نهم از باب اول گلستان سعدی...؛ درباره ترس از خدا...!🖊 📚یکی از وزرا...، پیشِ ذوالنّون مصری رفت و همّت خواست که...؛ روز و شب به خدمتِ سلطان مشغولم و به خیرش، امیدوار و از عقوبتش، ترسان...!…

نقطه ی عشق نمودم به تو...، هان...! سَهو مکن...! ور نَه...، چون بنگری...، از دایره بیرون باشی...! ⚘️دیوان حافظ . غزل شماره . ۴۵۸⚘️

⚘دیوان حافظ . غزل شماره ۳۴۷⚘

مُحرّم با حافظ🏴     شب هفتم             حضرت علی اصغر(ع) 🖊 انتسابِ شبِ هفتم محرّم به طفلِ شیرخواره امام حسین علیه السّلام، سنخیتی تامّ دارد...! 📚🖊 روزِ هفتم محرّم، عمرِ سعد دستور داد تا گروهی از لشکریان، بین فرات و خیمه های امام حسین…

🖊وجودِ عیوبِ ریز و درشت در میانِ فرزندانِ آدم...، چه خواسته باشد و چه ناخواسته...، به میزانی فراگیر است که از دلِ آن، ضرب المثلِ مشهورِ "گُلِ بی عیب خداست" بیرون آمده است...!