تحلیل ایرانی
بررسی و تحلیل
مرضیه ضیغمی

تغییرات بزرگ جهان تا سال ۲۰۵۰ قسمت دوم

«تغییرات بزرگ جهان تا سال ۲۰۵۰» کتاب پیش روی شما در واقع جلد تازه کتاب است که پیشتر توسط اتاق تهران منتشر شده بود.

0

تغییرات بزرگ جهان تا سال ۲۰۵۰

قسمت دوم

آینده از آنچه فکر می کنید به شما نزدیکتر است

 مسعود خوانساری

نخستین خط تولید خودرو در ایران در اواسط دهه ۱۳۴۰ شمسی افتتاح شد، یعنی بیش از نیم قرن پس از اینکه جان فورد نخستین خط مونتاژ متحرک را برای تولید خودرو به کار گرفت.

اما تنها چند سال زمان لازم بود تا نمونه های مشابه ایرانی با ارزشترین شرکت خصوصی جهان یعنی شرکت خدمات آنلاین تاکسیرانی اوبر که در سال ۲۰۰۹ میلادی تاسیس شده بود، در خیابان های تهران فعال شوند. مسیری که از خودروسازی ها تا شرکت های تاکسیرانی آنلاین طی شده، نمادی است از آنچه در جهان کسب و کار روی داده است.

نه تنها سرعت انتقال دانش به شدت افزایش یافته، بلکه ماهیت کسب و کارهای تازه نیز به گونه ای است که به کارگیری فنآوری آنها در کشورهای مختلف نیازمند زمان اندکی است.

به همین خاطر است که نمونه های مشابه کسب و کارهای نمادین آغاز قرن بیستم، مانند کارخانه خودروسازی فورد، به نیم قرن زمان لازم داشتند تا به ایران راه یابند، اما کسب و کارهای نمادین آغاز قرن بیست و یکم، مانند شرکت اوبر، طی تنها پنج سال در بازار ایران ظاهر شدند.

به زبان فارسی نیز «فن آوری در سال ۲۰۵۰» انگیزه اصلی ترجمه کتاب همین انتقال نسبتا سریع دانش و فنآوری بود، به خصوص که به نظر می رسد شتاب گسترش دانش نیز رو به افزایش است.

اگر در دهه نخست قرن بیست و یکم کسب و کارهای مشابه با اختلاف تنها چند سال در اقتصادهای توسعه یافته و در حال توسعه ظهور می کنند، شاید در نیمه قرن، این اختلاف به کمتر از یک سال برسد و البته باید آرزو و همچنین تلاش کرد که حداقل در برخی زمینه ها، ایران مبدا فنآوری های تازه باشد.

«تغییرات بزرگ جهان تا سال ۲۰۵۰» کتاب پیش روی شما در واقع جلد تازه کتاب است که پیشتر توسط اتاق تهران منتشر شده بود.

اگر در  کتاب پیشین، روندهای کلی اقتصادی و اجتماعی بشر مورد توجه قرار گرفته بود، در این کتاب آنچه در جهان فنآوری روی خواهد داد و اثرات اجتماعی و اقتصادی آن مورد توجه قرار گرفته است.

تحولات مربوط به فنآوری تنها به موسسات تحقیقاتی، دانشگاه ها و آزمایشگاه ها مربوط نیستند و بر زندگی، کار و روابط میان انسان ها تاثیرگذارند.

به همین خاطر نیز در کتاب فنآوری در سال ۲۰۵۰، نه تنها به پیشرفت های علمی توجه شده بلکه بستر مربوط به این پیشرفت ها و همچنین آثار و مسائلی که این پیشرفت ها به همراه خواهند داشت نیز مورد توجه قرار گرفته است.

تغییرات بزرگ جهان تا سال ۲۰۵۰ 

بخش نخست کتاب که شش فصل را در بر می گیرد، به مسائل بنیادین مربوط به فنآوری پرداخته شده است.

تام استندیج، یکی از نویسندگان مجله اکونومیست، در فصل نخست شرح میدهد که همین حالا هم میتوان نشانه هایی از آنچه در آینده روی خواهد داد را مشاهده کرد.

برای مثال میتوان مواردی از کاربردهای فنآوری های تازه را یافت که در برخی نقاط جهان به کار میروند، اما هنوز به طور گسترده مورد استفاده عموم قرار نگرفته اند. او نشان میدهد که فنآوری هایی مانند تلفن همراه هوشمند و پرداخت به وسیله تلفن همراه چگونه ابتدا به ترتیب تنها در ژاپن و کنیا به کار گرفته میشدند. همچنین مسائل و مباحثی که فنآوری های تازه به همراه می آورند، کم و بیش به مسائلی شباهت دارند که فنآوری های پیشین نیز ایجاد کرده اند.

آقای استندیج نشان می دهد همان طور که امروز گروهی نگرانند که اینترنت بر تربیت کودکان تاثیر منفی بگذارد و حریم شخصی را از بین ببرد، زمان اختراع تلگراف نیز گروهی نگرانی های مشابهی داشتند.

آقای استندیج همچنین از یاد نمیبرد که رویاپردازی تا چه حد در نوآوری موثر است، به همین خاطر او به داستان ها و فیلم های علمی تخیلی اشاره می کند و یادآور می شود برخی از پیشرفت هایی که در این فیلم ها به تصویر کشیده شده اند، در آینده ای نه چندان دور به زندگی واقعی میلیون ها انسان راه می یابند.

تغییرات بزرگ جهان تا سال ۲۰۵۰ 

در فصل دوم فرانک ویلچک، برنده جایزه نوبل فیزیک در سال ۲۰۰۴ ، به بنیان های  فیزیکی می پردازد که فنآوری آینده بر آن قرار خواهد گرفت. شاید بتوان گفت که تاکنون بسیاری از حوزه های علمی و کسب و کار بیشتر بر اساس انباشت تجربه و آزمون و خطا پیش رفته اند اما آنطور که آقای ویلچک شرح می دهد، پیشرفت ها بیشتر نیازمند یاری علوم پایه از جمله فیزیک است. برای مثال فیزیک کوانتومی و زیست شناسی برای ساخت رایانه ها به کار گرفته خواهند شد.

زیست شناسی، شاخ های از علم است که طی دهه های پی شرو به یکی از نیروهای پیشبرنده فنآوری تبدیل خواهد شد. ورود رایانه ها به بدن انسان، بدون کمک زیست شناسی ممکن نخواهد بود.

تغییرات بزرگ جهان تا سال ۲۰۵۰ 

در فصل سوم شرح داده می شود که مواردی مانند ذخیره اطلاعات بر روی دیانای (به جای دیسک های فعلی)، اصلاحات ژنتیکی که نه تنها برخی بیماریها را برطرف میسازند، بلکه میتوانند توانایی انسان در برخی زمینه ها را ارتقاء دهند، صنایع غذایی و بخش تولید همگی تحت تاثیر پیشرفت های زیست شناسی قرار خواهند گرفت.

اهمیت این پیشرفت های بین رشته ای زمانی بهتر درک می شود که بدانیم قانون مور دیگر در حال از نفس افتادن است. دو برابر شدن سرعت پردازشگرهای رایانه ای در هر دو سال، که به قانون مور شهرت یافته، برای چندین دهه نیروی پیشبرنده صنعت رایانه بوده و باعث شده که هر سال دستگاه های هوشمند سریعتر و قدرتمندتری راهی بازار شوند اما تداوم قانون مور در آینده ای نه چندان دور دیگر ممکن نخواهد بود.

تغییرات بزرگ جهان تا سال ۲۰۵۰ 

در فصل چهارم آن زمان، هما نطور که کتاب شرح داده شده، علاوه بر علوم دیگر، پردازش ابری نیز نقش بیشتری خواهند یافت. همین حالا هم برخی از دستگاه های هوشمند مانند آمازون اکو که می تواند دستورات کلامی شما را درک کرده و به آنها پاسخ بدهد، توان پردازش ناچیزی دارد اما به لطف اتصال به پردازشگرهای شرکت آمازون که شاید کیلومترها دورتر قرار دارند، می تواند به منظور شما پی ببرد.

تغییرات بزرگ جهان تا سال ۲۰۵۰ 

خواندن فصل پنجم کتاب برای هر فعال اقتصادی، کارآفرین و سرمایه گذاری ضروری است. خانم وینبلد، یکی از سرمایه گذاران حوزه فنآوری، هفت موج انقلاب فنآوری را شرح می دهد از موج کلان داده ها، موج اینترنت چیزها و ماشین های هوشمند و موج هوش مصنوعی به عنوان سه موج اخیر جهان فنآوری یاد میک ند. اگر از حضور و توسعه ناگهانی اینترنت و کسب و کارهای شکل گرفته مرتبط با آن غافلگیر شده اید، مطالعه این فصل باعث خواهد شد که از همین حالا در مورد موج های پیشرو که جهان کسب و کار را متحول خواهند ساخت تصویری کلی داشته باشید. کلان داده ها و کابردهای گسترده آنها و هوش مصنوعی به زودی به بخشی از زندگی روزمره ما تبدیل خواهند شد و بازارهای تازه ای را شکل خواهند داد. سرمایه گذاران از همین حالا به دنبال افزایش سهم خود در این بازار هستند، به طوری که میزان سرمایه گذاری در استارت آپ های مربوط به هوش مصنوعی در آمریکا از حدود پنجاه میلیون دلار در سال ۲۰۱۰ به بیش از یک میلیارد دلار در سال ۲۰۱۷ رسیده است.

اگر تصور می کنید که این موج تنها به اقتصادهای توسعه یافته مربوط می شود و تاثیری بر اقتصاد ایران نخواهد داشت، پاراگراف نخست این یادداشت را به یاد بیاورید.

تغییرات بزرگ جهان تا سال ۲۰۵۰ 

اما چرا با همه این پیشرفت های حیرت آور که زندگی تقریبا همه ما را متحول ساخته، وضعیت اقتصاد تغییر چندانی نکرده است؟ این پرسشی است که رایان ایونت از آن به عنوان بحث اصلی در نوآوری یاد می کند و در فصل ششم به آن می پردازد.

برخی اقتصاددانان اعتقاد دارند که انقلاب دیجیتالی به رغم همه شگفتی هایی که به بار آورده در ایجاد تحول در بهره وری اقتصادی ناکام بوده است و تاثیر آن بر اقتصاد بشر به اندازه پیشرفت هایی مانند برق رسانی و تولید خودرو نبوده است.

داده های مربوط به بهره وری نیز این ادعا را تایید میکنند، اما حداقل برخی از کارشناسان از جمله آقای ایونت اعتقاد دارند که نمایان شدن آثار انقلاب   دیجیتال بر بهره وری نیازمند زمان است. برای دانستن اینکه کدام گروه درست می گویند باید چند دهه صبر کرد.

تغییرات بزرگ جهان تا سال ۲۰۵۰ 

بخش دوم کتاب به بخش های اقتصادی از جمله کشاورزی، بهداشت و درمان، انرژی، تولید و صنایع نظامی در سال ۲۰۵۰ می پردازد. جفری کر، در فصل هفتم تصویر نسبتا جامعی از آینده صنعت کشاورزی ترسیم میکند، جایی که مهندسی ژنتیک فرآیند تولید محصول را به طور کامل متحول کرده و این بار دستکاری ژنتیکی محصولات خوراکی با واکنش منفی افکار عمومی مواجه نشده است، تولید محصولات کشاورزی و حتی مواد غذایی دریایی بار دیگر به شهرها بازگشته، هرچند که این بار این تولید در ساختمان های بسته انجام می شود که شرایط محیطی در آنها به شدت کنترل می شود و بالاخره اینکه کارخانه تولید گوشت که سلول های گوشتی را پرورش می دهند و حیوانات واقعی در آنها حضور ندارند به رقیب کشتارگاه های فعلی تبدیل خواهند شد.

آقای کر پیش بینی میکند که در آینده جدالی جدی میان مخالفان کشتار حیوانات و مخالفان تولید گوشت های ژنتیکی روی خواهد داد و برنده این نبرد حامیان حقوق حیوانات خواهند بود.

تغییرات بزرگ جهان تا سال ۲۰۵۰ 

در فصل هشتم خواهید دید که ورود فنآوری های تازه مانند کلان داده ها و واقعیت مجازی با خدمات درمانی چگونه به تحول در رابطه بیمار و پزشک منجر خواهد شد. ساختار بازار انرژی جهان در سال ۲۰۵۰ در فصل نهم به خوبی به تصویر کشیده شده است، تصویری که میتواند زنگ های خطر را برای سیاست گذاران ایرانی به صدا درآورد.

چرا که طی دهه های آینده از نقش سوخت های فسیلی در تامین انرژی جهان کاسته خواهد شد.

تغییرات بزرگ جهان تا سال ۲۰۵۰ 

هما نطور که آنا شوکت در این فصل شرح می دهد، سوخت های فسیلی ناگهان ناپدید نخواهند شد اما وابستگی به آنها کاهش خواهد یافت و منابع تجدیدپذیر انرژی مانند انرژی خورشیدی، انرژی باد و انرژی هست های جای آن را خواهند گرفت. استفاده از انرژی خورشیدی و انرژی باد با چالشی جدی مواجه است و آن اینکه چنین انرژی هایی همواره موجود نیستند؛ خورشید همواره نمی تابد و باد همواره نمی وزد. اما پیشرفت های فنآوری به خصوص در بخش ذخیره انرژی به حل این مشکل کمک خواهند کرد و از وابستگی بخش تجاری و بخش خانگی به شبکه برق رسانی کاسته خواهد شد. اما نه فقط منبع انرژی، بلکه شیوه استفاده از این انرژی به خصوص در بخش تولید نیز تغییر خواهد کرد.

یک کارخانه خودروسازی را در نظر بگیرید که در آن هیچ اثری از صدای دستگاه پرس نیست و بدنه خودرو از الیاف کربنی بافته شده باشد. کارخانه ای بی سروصدا که بیشتر به خودروبافی شباهت دارد تا خودروسازی. شاید این تصویر تخیلی تر از آن به نظر برسد که تا سال ۲۰۵۰ محقق شود، اما بهتر است بدانید که همین حالا یکی از مهمترین خودروسازی های جهان از همین شیوه برای تولید یکی از مدلهایش بهره میبرد.

اگر به بخش تولید علاقه مندید، مطالعه فصل دهم را از دست ندهید. شیوه تولید بخش قابل توجهی از کالاها دگرگون خواهد شد. چاپگرهای سه بعدی به تولیدکنندهه ای اصلی تبدیل خواهند شد. مفهوم خط تولید تغییر خواهد کرد و رایانه های متصل به چاپگرها پاهای هر مشتری را اندازه گرفته و کفش مخصوص به او را تولید خواهند کرد. هنگامی که وظیفه تولید بر دوش رایانه ها قرار گیرد، نیروی کار ارزان قیمت اهمیت خود را از دست خواهد داد و تولیدکنندگان کارخانه های خود را در نزدیکی بازارهای مصرفی برپا خواهند کرد.

تغییرات بزرگ جهان تا سال ۲۰۵۰ 

یازدهمین فصل کتاب به آینده جنگ افزارهای نظامی می پردازد. تقریبا همچون همه فصل های دیگر، در اینجا نیز به نقش پررنگ کلان داده ها و هوش مصنوعی در آینده اشاره میشود.

شاید با بخشی از ادعاهای نویسنده این فصل موافق نباشید، مثلا آنجا که ادعا میکند سربازان کشورهای غربی در جبهه های نبرد خلاقیت بیشتری به کار میبرند، اما پیش بینی های او در زمینه اینکه کشورهای غربی چگونه تلاش خواهند کرد تا برتری نظامی خود را حفظ کنند خواندنی است، هما نطور که پیش بینی های نویسنده در مورد خطرات احتمالی سلاح های کشتارجمعی که با هوش مصنوعی کار می کنند نگران کننده است.

تغییرات بزرگ جهان تا سال ۲۰۵۰ 

فصل دوازدهم به دو شاخه ای از فنآوری میپردازد که هنوز امکانات بالقوه خود را به طور کامل نشان نداده اند: واقعیت مجازی و واقعیت افزوده. آ ن طور که آقای میرانی پی ش بینی میکند، در سال ۲۰۵۰ ما در خیابانها قدم میزنیم در حالی که اطلاعات مربوط به مکان هایی که از آنها عبور می کنیم یا به آنها مینگریم در گوشه دید ما ظاهر میشوند و خودمان می توانیم شیوه و نوع اطلاعات نمایش داده شده را تنظیم کنیم.

بخش سوم کتاب به رابطه فنآوری و جامعه میپردازد. این بخش با فصلی بسیار خواندنی آغاز می شود که توسط لوچیانو فلوریدی نوشته شده است. آقای فلوریدی استاد فلسفه و اخلاق اطلاعات در دانشگاه آکسفورد است. این فیلسوف ایتالیایی در روایتی جذاب رابطه میان انسان و فنآوری را ترسیم میکند و به این پرسش مهم پاسخ می دهد که آیا ممکن است هوش مصنوعی در نهایت آ نقدر پیشرفت کند که به خطری برای نوع بشر تبدیل شود؟ مثلا ماشین های هوشمند تصمیم بگیرند که نسل بشر را از بین ببرند و یا بشر را به بردگی بگیرند؟ پاسخ آقای فلوریدی به این پرسش، خوشبختانه، منفی است. اما او هشدار می دهد که سوء استفاده بشر از هوش مصنوعی می تواند پیامدهای فاجعه باری به همراه داشته باشد.

خواندن این فصل نشان می دهد که ما تا چه حد همچنان به فلسفه و اندیشه های عمیق در مورد مسائل روز بشر نیازمندیم. باید افزود که آقای فلوریدی به شرکتهای بزرگ فنآوری مانند گوگل و آی بی ام هم مشاوره می دهد.

فصل چهاردهم کتاب جهانی را ترسیم میکند که نیروی پیشبرنده آن دادهها و اطلاعات هستند. مطالعه این فصل حداقل در یک مورد به شما اطمینان خواهد داد و آن اینکه تقریبا هیچ شغلی را نمیتوان

یافت که از گزند کلان دادهها و هوش مصنوعی در امان باشد. ماشین ها نه تنها در تشخیص بیماری بلکه در فرآیند درمان نیز به کمک پزشکان خواهند آمد و وکلا به جای نگارش متون حقوقی، تنها متون نوشته شده توسط ماشین ها را میخوانند و تایید میکنند و داده های مربوط به دادگاه های گذشته به آنها کمک میکند که بهترین راهکار برای دفاع از موکل خود را برگزینند.

بخش آموزش هم متحول خواهد شد. اگر شیوه آموزش فعلی شباهت زیادی به شیوه تولید انبوه دارد، که در آن فرآیند آموزشی یکسان به تعداد بسیاری زیادی دانش آموز ارائه میشود، با عبور از عصر تولید انبوه، آموزش هر دانش آموز نیز بر اساس استعدادها و توان هر دانش آموز تنظیم خواهد شد. هما نطور که ماشینها در آینده ای نه چندان دور، اندازه پاهای هر مشتری را اندازه میگیرند و برای هر مشتری یک جفت کفش مخصوص تولید می کنند، آموزشی که هر دانش آموز دریافت خواهد کرد نیز بر اساس ویژگی های همان دانش آموز تنظیم شده است. البته جهانی هوشمندتر می تواند خدمات به مراتب ارزشمندتری از کفش مناسب را ارائه دهد.

هما نطور که خانم ملیندا گیتس در فصل پانزدهم شرح می دهد، رساندن تلفن همراه هوشمند به زنانی که در فقیرترین نقاط جهان زندگی میکنند نه تنها سلامت آنها را متحول خواهد ساخت، بلکه می تواند با ارائه خدمات بانکداری و ارائه اطلاعات به این زنان، به توانمندسازی آنها کمک کند.

فنآوری همچنین می تواند به کاهش نابرابری بیانجامد. هرچند مسئولیت رشد نابرابری در جهان تا حدی متوجه پیشرفت فنآوری است، اما آقای وولدریج در فصل شانزدهم کتاب شرح می دهد که همین فنآوری چگونه می تواند برای کاهش نابرابری نیز به کار گرفته شود. فنآوری می تواند فرصت های برابر را برای دامنه گسترده تری از جامعه فراهم آورد. هرچند که چالش نابرابری بسیار عمیقتر از آن است که بتوان به راحتی با آن مقابله کرد. نابرابری در جامعه حتی از پیش از تولد آغاز میشود، جایی که تغذیه و سلامت مادر تاثیر قابل توجهی بر سرنوشت فرزند دارد. در چنین شرایطی، همانطور که در فصل شانزدهم به آن اشاره شده، مقابله با نابرابری به سیاست گذاران باهوش نیاز دارد. به عنوان یک کارفرما یا نیروی کار، پس از مطالعه شانزده فصل نخست کتاب احتمالا با این پرسش مواجه خواهید شد که سازمان یا کسب و کارها چگونه باید خود را برای روابط کاری مربوط به جهان پیشرو آماده سازند؟

لینا گرتون، استاد مدیریت در مدرسه اقتصادی لندن، در فصل هفدهم به این پرسش پاسخ داده است. به اعتقاد او، در آینده به سختی بتوان افراد با استعداد را متقاعد ساخت که با قراردادهایی بلندمدت به یک سازمان بپیوندند. رابطه کارگر و کارفرما به مراتب پویاتر خواهد شد و آموزش دائمی بخشی از آن خواهد بود. افراد بااستعداد کسب و کارهای خودشان را پی میگیرند و در مواقعی برای برخی پروژه ها به سازمان می پیوندند. در واقع سازمانها برای اینکه بتوانند از چنین نیروی کاری بهره مند شوند، باید انعطاف پذیری خود را افزایش دهند.

اما فصول کتاب فنآوری در سال ۲۰۵۰ تنها به یادداشت هایی در مورد آینده محدود نمیشود. دو نویسنده داستانهای علمی تخیلی نوشته شده در فصل های هجدهم و نوزدهم داستان هایی را روایت میکنند که در سال ۲۰۵۰ روی میدهند.

الستر رینالدز، از خانم جوانی میگوید که جسم او در یک سانحه به شدت آسیب دیده، اما پزشکان ذهن او را به بدنی مصنوعی منتقل کرده اند و حالا او قادر است که همه فعالیت های روزانه را به راحتی انجام دهد. در واقع قهرمان این داستان کوتاه به این جمع بندی میرسد که زندگی در کالبدی مصنوعی به مراتب جذابتر است.

اما جهانی که نانسی کرس در فصل نوزدهم ترسیم کرده کمی ترسناکتر است. جایی که دول تها در مقابله با مشکلات زیست محیطی ناکام مانده اند، زمین به شدت گرم شده و افزایش فجایع زیست محیطی به تشدید بحران های اجتماعی انجامیده است. در چنین جهانی، دانشمندان ناامید از دولتها، تصمیم میگیرند که به طور خودسرانه و با به کارگیری شیوه های که « صد سال دگر » مهندسی آب و هوا از دمای زمین بکاهند.

اگر کتاب پیشتر توسط اتاق بازرگانی تهران منتشر شده را خوانده باشید، به خاطر خواهید آورد که به کارگیری شیوه های مهندسی آب و هوا برای کاهش دمای سیاره زمین، یکی از جدیترین مباحث علمی در مورد گرمایش زمین است. این راه حل شاید اکنون و به خاطر پیامدهای ناشناخته اش عملی به نظر نرسد، اما در جهانی که دول تها در مقابله با گرمایش زمین ناکام مانده اند، مهندسی آب و هوا شاید به تنها گزینه برای نجات زمین تبدیل شود.

الیور مورتون، در آخرین فصل کتاب، با ظرافت شرح می دهد که چرا نگریستن به رویدادهای مربوط به دوران انقلاب   صنعتی به ما در درک اثرات پیشرفت های پیشرو کمک خواهد کرد. به اعتقاد آقای مورتون، فنآوری موجودی خود مختار نیست که همچون قطار به خودی خود پیش برود، بلکه اینکه کدام بخش ها و جنبه های فنآوری پیش بروند، تا حد زیادی محصول روابط اجتماعی است. به اعتقاد آقای اولیور، همه ما در شکل گیری آینده فنآوری نقش خواهیم داشت.

خواندن کتاب فنآوری در سال ۲۰۵۰ می تواند سرگرم کننده و جذاب باشد.

بیتردید در کتابی که در میان نویسندگان آن از روزنامه نگاران مجله اکونومیست و نویسندگان داستانهای علمی و تخیلی گرفته تا یک سرمایه گذار، چند دانشمند و استاد دانشگاه، رییس یک سازمان خیریه، یک فیزیکدان که جایزه نوبل را هم دریافت کرده و یک فیلسوف حضور دارند، طیف متنوعی از نگرش ها در مورد آینده را در بر میگیرد. اما در کنار آن، خواندن این کتاب شاید ضروری باشد.

میتوان گفت در هر کسب و کاری که فعال باشید، پیشرفت فنآوری طی دهه های آینده بر کسب و کار شما بسیار تاثیرگذار خواهد بود. برخورداری از تصویری نسبتا روشن و همه جانبه از آینده، آنطور که در کتاب ترسیم شده، به طور حتم در مواجهه با امواج تازه فنآوری به کار خواهد آمد.

 

برای خواندن کتاب اینجا کلیک کنید

 

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.