تحلیل ایرانی
بررسی و تحلیل
مرضیه ضیغمی

بازی بدون توپ

نگاهی به موضوعات حاشیه ایی که برهم زننده امنیت کشور گردیده است

0

« بازی بدون توپ »

 آنانی که کمترین آشنایی به بازی فوتبال دارند بخوبی می دانند؛ در بازی فوتبال دو تیم بدنبال این هستند تا توپ را در دروازه حریف وارد کرده و گل زده و امتیاز کسب کنند.

آنچه اتفاق می افتد در کجا و چگونه است؟ یک میدان بازی، یک توپ، 22 بازیکن و روشها و تاکتیک ها و تکنیک هابازی کنان و برنامه های دو تیم به همراه کمی شانس، تیمی را موفق و تیمی را بازنده می کند.

سئوالی که مطرح است آیا در هر لحظه 22 نفر صاحب توپ بوده و همزمان می توانند به توپ، لگد بزنند؟ قطعا جواب خیر است.

زیرا قطعا در هر لحظه فقط یک نفر صاحب توپ است و حداکثر سه الی چهار نفر از بازیکنان حریف مانع این بشوند تا این بازیکن نتواند به نحو دلخواهش توپ را به گردش در آورد.

سئوال اصلی این است: در لحظاتی که سایر بازیکنان صاحب توپ نیستند؛ اینان چه باید بکنند؟

اینجا است که عواملی چون آمادگی بدنی و ذهنی، تجربه و تکنیک سایر بازیکنان به همراه اجرای فرامینی که مربی در خارج از میدان به آنان داده است؛ به یاری سایر بازیکن صاحب توپ یا مدافعان حریف می رسد.

به این تاکتیک، در اصطلاح ورزشکاران فوتبالیست؛ « بازی بدون توپ » می گویند.

به نظر شمای خواننده محترم در صحنه سیاست و وقایع اجتماعی کلان که دو نیرو به رویارویی هم می پردازند آیا این سیاست «بازی بدون توپ» وجود دارد و نمودی خواهد داشت؟

ممکن است برخی بگویند ایندو؛ یعنی سیاست و ورزش ارتباطی به هم ندارند و لذا نمی توانند روش ها و تکنیک و تاکتیک های ورزش را به سیاست ارتباط داد.

در پاسخ این عزیزان گفته می شود؛ تمامی وقایع اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ورزشی و هنری دارای فرایندی زنجیر وار و با هم پیوسته بوده و دور از هم و جدا از یکدیگر نیستند. اثباتاین مهم نیاز به نگارش مطلبی جداگانه دارد ولی بطور مثال آورده می شود؛ بعد از چهل سال که ایران هرگونه مسابقه با ورزشکاران ایرانی را با ورزشکاران اسرائیلی به دلیل نامشروع خواندن این کشور، اجازه نمی داد؛ بلاخره همه دنیا شاهد بودند FIFA یعنی فدراسیون جهانی فوتبال که به ظاهر فدراسیونی غیر دولتی است در تصمیمی؛ کشور روسیه را به خاطره حمله به اوکراین از جام جهانی 2022 قطر حذف کرد و با این کار، در حقیقت مُهری بر برسمیت شناختن اقدام و نظر ایرانیان نمود.

ممکن است برخی بگویند درست است که ورزش و سیاست امروز در هم عجین شده اند اما این روش « بازی بدون توپ » هیچ مدخلیتی با سیاست ندارد و نمی توان از آن استفاده کرد.

در پاسخ این عزیزان باید گفته شود « بازی بدون توپ » در حقیقت با هدف منحرف کردن تمرکز بازیکن صاحب توپ و تیمش یا مدافع یا مدافعان حریف از توجه مستقیم به بازیکن صاحب توپ انجام می شود تا فرصت مناسب برای گل زدن و امتیاز گرفتن فراهم شود.

لذا این روش می تواند در خیلی از حوزه های دیگر و هر جا دو رقیب به رویارویی مستقیم می پردازند، با شیوه ها و روش ها متنوعی کارکرد داشته باشد. و البته در علم سیاست با کمی تساهل به آن نیز گاها انتقال بحران یا جابجایی بحران نیز می گویند.

به طور مثال هرگاه در یک اجتماع و جمعیتی؛ دو رقیب بر سر یک موضوع مشترک توسط جمعی درگیر شوند، گروهی موفق خواهد بود که بتواند با تمرکز بیشتر بر کارکرد خود؛ برنامه های از پیش طراحی شده ایی را پیش ببرد. یکی از این کارکردها همان « بازی بدون توپ » است.

برای روشن شدن این موضوع می توان از یک مثال روشن و ملموس استفاده کرد.

در دو سال پیش ولیعهد سعودی محمد بن سلمان وقتی متوجه شد در بحران و باتلاق یمن گیر کرده و ایران به صورت غیر مستقیم بازیگر اصلی آن است، برای انتقال بحران از کشورش طی مصاحبه ایی اعلام کرد باید جنگ را بداخل مرزهای ایران بکشاند؛ طبیعتا این سخنان باعث شد؛ نیروهای امنیتی، انتظامی و حتی نظامی ایران با آمادگی هر چه بیشتر به حراست از مرزها و امنیت داخلی کشور بپردازند و کار بجایی کشید که امنیت داخلی ایران انهم در منطقه ایی پر تنش و جنگی در غرب اسیا، همچون چراغی چشم بدخواهان را کور می کرد و لذا از بین بردن این امنیت، همان هدفی بود که طرف سعودی بدنبال آن بود تا به این وسیله و با مشغول کردن ایران به داخل کشور، از نفوذ ایران در یمن خلاص یا کاسته شود.

از این مقطع به بعد، موضوع امنیت ایران و ضربه به آن به عنوان جز اهداف اصلی همه دشمنان ایران مطرح و طرف های درگیر، تلاش کردن این امنیت را، متاثر از قدرت خود کنند.

از مهمترین علل و اسباب تاثیر پذیری امنیت داخلی کشور، اوضاع نابسامان اجتماعی است. این اوضاع زمانی دستخوش تغییرات و دگرگونی و تلاطم اجتماعی می گردد که با موضوعاتی چون فرهنگ، اقتصاد و یا هر چیز دیگری متاثر شود. و برای ایجاد این تاثیر پذیری نیاز به خرده بازیکنان متعددی در صحنه سیاسی و اجتماعی هست که هریک وظیفه خاصی را دنبال کنند.

عربستان به عنوان مربی و صحنه گردان؛ در صحنه سیاسی با کمک رسانه های همسو و مزدور خود و همیاری برخی جناح ها و افراد سیاسی باید معرکه گردان سیاستی شوند که خواست و مطلوب سعودی ها بود؛ تا بتوانند اذعان عمومی را از دشمن اصلی منحرف سازنند. و در صحنه اقتصادی هم برخی با اقدامات و تصمیمات اقتصادی باعث مشغولیت ذهن شهر وندان شده تا دشمن اصلی فراموش گردد. در صحنه اجتماعی برخی رفتارها و قوانین دسته دوم و غیر اولویت دار ناگهان به مسئله اول کشور تبدیل می گردد؛ تا افکار عمومی از تمرکز بر آنچه باید باشد، دور گردد.

از آنجا که در این بازی و در حوزه امنیت فقط یک بازیکن در راس مبارزه است (دستگاه های نظامی، انتظامی و اطلاعاتی) اینان باید افکار و توان و نیروهایشان درگیر موارد حاشیه ایی شده و قدرت تمرکزشان را از دست بدهند، تا دشمن بتواند در حوزه امنیت ضربات موثر خود را وارد بسازد. در این میان تبلیغات رسانه های بیگانه نیز به عنوان یار دوازدهم بخوبی این فرآیند را حمایت کرده و بر آتش معرکه خواهند افزود.

مرگ یک دختر کُرد، خودکش های سریالی دختران، آشوب های خیابانی و اغتشاشات شهری، آتش زدن اماکن، و تخریب دستگاه ها و وسایل عمومی، ضرب و شتم طرفین، کشته سازی های سریالی، پخش شایعه بیماری یا فوت رهبری، درگیر کردن فیزیکی نیروهای حافظ امنیت شهری با اقشار نوجوان و جوان، ایجاد اشتغالات ذهنی کاذب برای شهروندان با پخش شایعات متعدد از طریق فضای مجازی، به خیابان کشاندن میلیونی مردم برای مقابله با این آشوب ها و دهها مورد دیگر از همین دست، همان «بازی بدون توپ» کسانی است که در پازل حریف به ایفای نقش پرداخته و عمدتا بدون جیره و مواجب آتش بیار معرکه ایی شده اند که دودش به چشم خودشان می رود.

اینان همان بازیکنانی هستند که « بازی بدون توپ » می کنند تا مدافعانی اصلی نظام، تمرکز لازم را از دست داده و نتوانند جلوی حریف زبون ایستاده و حافظ امنیت کشور باشند.

آنچه در شاهچراغ اتفاق افتاد و سهولت تردد یک عنصر داعشی به این مکان مقدس و به رگبار بستند نمازگزاران بیگناه از جمله کودکان و زنان را می توان از این دست تاکتیک های دشمن نام برد. یعنی «بازی بدون توپ» دیگران بر سر هیچ و سو استفاده داعشی هایی که بعد از حمله به حرم امام (ره) و مجلس شورای اسلامی ضربه مهلکی خورده و زمین گیر شده بودند را دوباره بر سر زبان بیاندازد.

چه باید کرد؟

بدون اینکه به داوری وقایع و حوادث اخیر بپردازیم؛ باید اذعان کنیم بخش عمده ایی از نیروهای درگیر در اغتشاشات از هر دو طرف، ایرانی و مسلمان بوده و برای ایران اسلامی سربلند، دل و قلبشان می تپد. این همان پتانسیلی است که برغم ضربات مهلکی که ایران بزرگ از بیگانگان و نفوذی ها در طی سالیان گذشته خورده؛ موجب حفظ یکپارچگی ملت و امت ایران شده است و جمهوری اسلامی ایران مفتخر است طی این چهل سال گذشته، توانسته بر دامنه آن بیافزاید.

آنچه الان می تواند بر آتش معرکه ایی که دیگران در ایران روشن کرده اند آبی ریخت، فقط تفاهم در مشترکات و پذیرش و اجرای قانون اساسی و سایر قوانین بالا دستی به عنوان سرلوحه حرکت کشور به سوی اتحاد همه جانبه مردم و امت در برابر دشمن بیگانه و نفوذیان خود فروخته است.

در این راستا صدا و سیما و فضاهای مجازی و اینترنتی داخلی و بومی نقش بسیار برجسته ایی می توانند داشته باشند.

اتحاد زیر پرچم ایران، قرآن و سنت رسول الله (ص) و ائمه معصومین (ع) و حمایت از دلسوختگان و خدمتکاران واقعی این مرز و بوم است که می تواند ما را از این گردنه تاریخی، به سلامت عبور دهد.

سروبس آینده پژوهی وبگاه تحلیل ایرانی

ابان 1401

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.