تحلیل ایرانی
بررسی و تحلیل
مرور رده

فرهنگی

مال و جاه

حافظ اَر بر صدر ننشیند...، ز عالی‌ مشربی است...! عاشقِ دُردی‌کِش...، اَندر بندِ مال و جاه نیست

پند گیر از مصائبِ دگران…!🌜

نیک بختان...، به حکایت و اَمثالِ پیشینیان...، پند گیرند...، ز آن پیش‌تر که...، پسینیان...، به واقعه‌ی او مَثَل زنند...! دزدان...، دست، کوته نکنند...، تا دستشان. کوته کنند...! ⚘️نرود مرغ...، سویِ دانه فراز...؛ ⚘️چون دگر مرغ...، بیند اندر…

کوه به کوه نمی رسه آدم به آدم می رسه-قسمت پایانی

قبل از انقلاب مادری چون دخترش مورد اذیت و آزار پسر تیمسار قرار گرفته به کلانتری مراجعه میکند تیمسار هم با مراجعه به کلانتری توسط رئیس آنجا کتک خورده و قرار می شود حکم اعدام برای رئیس کلانتری صادر گردد ولی ... و اکنون پایان ماجرا

کوه به کوه نمی رسه آدم به آدم می رسه-3

در دو قسمت قبل خواندید قبل از انقلاب مادری به دلیل اینکه دختر 13 ساله اش توسط پسر تیمسار مورد اذیت و ازار قرار گرفته برای تظلم خواهی به کلانتری مراجعه می کند و رئیس کلانتری نیز پدر متهم را که تیمسار ارتش است را زیر بار مشت و لگد قرار می دهد…

راز هفت

راز این عدد ساده چیست؟ عددی که در میان اعداد یک رقمی بیشترین تکرار را به خود اختصاص داده است. به راستی چرا سایر اعداد مانند ۲ و ۵ و ۸ و ۹ و ... این چنین نیستند؟ آیا اتفاقی است یا عمدی؟ آیا از طرف استفاده کنندگان مقصودی در کار بوده؟ ...یعقوب…

تهیدستان را، دستِ دلیری بسته است…!

پدر، به دیدار او شادمانی کرد و بر سلامتِ حالش شکر گفت! شبانگه، زآنچه بر سرِ او گذشته بود؛ از حالتِ کِشتی و جورِ ملّاح و روستائیان بر سرِ چاه و غَدَر کاروانیان، با پدر می‌گفت! پدر گفت؛ ای پسر...! نگفتمت هنگام رفتن، که تهیدستان را، دستِ…

110 نکته کاربردی و راهبردی – روش و منش تدریس حضرت امام خمینی(ره)

این کتاب که به اهتمام یعقوب لطفی تهیه شده است؛ مجموعه ایی از خاطرات ده ها نفر از شاگردان حضرت امام (ره) در سال ۱۳۲۹ تا ۱۳۵۵ش است که به بازگویی شیوه و روش تدریس معظم له پرداخته و سعی شده است از میان انبوه خاطرات به جای مانده، نکات کاربردی و…

لا وَالله…! بَدرقه بُرد…!🌜

جوان را...، آتشِ معده بالا گرفته بود و عنانِ طاقت از دست رفته؛ لقمه ای چند از سرِ اشتها تناول کرد و دَمی چند آب در سَرش آشامید، تا دیوِ درونش بیارمید...، و بخفت! پیرمردی جهاندیده در آن میان بود، گفت؛ ای یاران...! من از این بدرقه ی شما…