تحلیل ایرانی
بررسی و تحلیل
مرور رده

ادبیات و شعر

عشق در دیوان حافظ . ۱۹۲

🖊عشق...، به محضِ اینکه دامن‌گیرِ عاشق شود...، او را دچارِ تپشِ قلب و بی قراری می کند...، و عاشق...، اگر دچارِ چنین حالی نباشد...، عاشق نیست...!

بُتِ ساقی

"بُتِ ساقی"...؛ که در این بیت، "عاشقِ مخمور و مهجور" سراغ او را می‌گیرد...؛ ترکیبِ غریبی...، فراهم آمده از دو کلمه‌ی بُت و ساقی است...؛ ترکیبی که در مجموعه‌ی غزلیات حافظ، تنها یک بار و فقط در همین بیت مورد استفاده قرار گرفته...؛ و در معنا و…

مال و جاه

حافظ اَر بر صدر ننشیند...، ز عالی‌ مشربی است...! عاشقِ دُردی‌کِش...، اَندر بندِ مال و جاه نیست

پند گیر از مصائبِ دگران…!🌜

نیک بختان...، به حکایت و اَمثالِ پیشینیان...، پند گیرند...، ز آن پیش‌تر که...، پسینیان...، به واقعه‌ی او مَثَل زنند...! دزدان...، دست، کوته نکنند...، تا دستشان. کوته کنند...! ⚘️نرود مرغ...، سویِ دانه فراز...؛ ⚘️چون دگر مرغ...، بیند اندر…

راز هفت

راز این عدد ساده چیست؟ عددی که در میان اعداد یک رقمی بیشترین تکرار را به خود اختصاص داده است. به راستی چرا سایر اعداد مانند ۲ و ۵ و ۸ و ۹ و ... این چنین نیستند؟ آیا اتفاقی است یا عمدی؟ آیا از طرف استفاده کنندگان مقصودی در کار بوده؟ ...یعقوب…

تهیدستان را، دستِ دلیری بسته است…!

پدر، به دیدار او شادمانی کرد و بر سلامتِ حالش شکر گفت! شبانگه، زآنچه بر سرِ او گذشته بود؛ از حالتِ کِشتی و جورِ ملّاح و روستائیان بر سرِ چاه و غَدَر کاروانیان، با پدر می‌گفت! پدر گفت؛ ای پسر...! نگفتمت هنگام رفتن، که تهیدستان را، دستِ…

لا وَالله…! بَدرقه بُرد…!🌜

جوان را...، آتشِ معده بالا گرفته بود و عنانِ طاقت از دست رفته؛ لقمه ای چند از سرِ اشتها تناول کرد و دَمی چند آب در سَرش آشامید، تا دیوِ درونش بیارمید...، و بخفت! پیرمردی جهاندیده در آن میان بود، گفت؛ ای یاران...! من از این بدرقه ی شما…