تحلیل ایرانی
بررسی و تحلیل
مرور برچسب

سعدی

رحمت نیاوردند

🖊حکایت بیست و هفتم از باب سوم گلستان سعدی...؛ درباره بی رحمیِ مردم روزگار...!🖊             🍀قسمت هشتم🍀

نتوان رفت به زور

🖊آنچه گذشت...! مخالفتِ پدر، بی اثر بود و پسر به رغم اینکه آهی در بساط نداشت...، به اتکایِ زورِ بازو، راهی سفر شد...! 🖊ادامه ماجرا...! اولین تحقیر پسر در مسیر...، در کنار رودخانه یا دریا اتفاق افتاد؛ چون پولی برای سوار شدن به قایق…

درباره دلایلِ عزّت در غربت…

⬅️ پدر با تصمیم پسر برای مسافرت مخالفت نمود و پسر...، برای رضایتِ او، فواید سفر را مطرح کرد؛ که پدر ضمن پذیرش آن...، این فوائد را مخصوص ۵ گروه اجتماعی از جمله تجّار دانست...! 🖊ادامه ماجرا...؛

دولت…، نه به کوشیدن است

🖊موضوعِ داستان...، جوان مُشت زنِ تنومندی است که برای رهائی از تنگی معیشت، به رغم مخالفت پدر، ترکِ دیار می کند و در این مسیر با مسائل مختلفی روبرو می گردد...!