تحلیل ایرانی
بررسی و تحلیل
مرضیه ضیغمی

اصالت صلح و گفت و گو و واکاوی ابعاد آن در اندیشه و عمل پیامبر اکرم (ص)

به مناسبت ایام مبارک ذیحجه

2

اصالت صلح و گفت و گو و واکاوی ابعاد آن در اندیشه و عمل پیامبر اکرم (ص)

دکترسعید پورعلی / عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی
دکترسعید پورعلی / عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی

چکیده:

ابلاغ هر پیامی مستلزم بستر سازی، ایجاد فضای تعامل و شنیدن سخن مخاطبان است. تعامل با مخاطب به گونه ای است که همزیستی مسالمت آمیز و مداراجویانه در گفت و گوی حق محورانه شرط بقای آن تلقی شود. بر این اساس تعامل پیامبر(ص)، در عرصه ی رسالت، مبتنی بر “دعوت “بود. در واقع دعوت، گفتمانی است که ساختن و تعامل و چانه زنی بر سر واقعیت به وسیله ی ابزارهای زبانی و گفت و گو است. این مقاله به موضوع گفت وگو در اندیشه پیامبر اکرو(ص) می پردازد.

اصالت صلح و گفت و گو

صلح

فضای ظهور پیامبران بر مبنای رسالتی است که بر دوش آنان است. بنابر این خطاب های خداوند نیز با توجه به رسالت های پیامبران متفاوت است.

در قران غالب خطاب های خداوند به پیامبر اسلام، “یا ایها النبی”و “یا ایها الرسول” است. و تفاوت این دو خطاب در این است ، انسانی که با عالم غیب و مقام ربوبی مرتبط است و از عالم بالا وحی را دریافت می کند، نبی گفته می شود، و از این لحاظ که مسئولیت ابلاغ پیام خداوند به مردم یا انجام عملی را به عهده دارد، رسول گفته می شود .(سبحانی تبریزی،1370،ج1،266-267) به همین خاطر در 28 مورد، اطاعت رسول، اطاعت خدا بیان شده است. این امر نسبت به واژه”نبی” دیده نمی شود.(مصطفوی، 1360،ج14،132) بنابر این رسول، در حیاتش بر نامه ای جز اجرای رسالت و ابلاغ پیام خدا ندارد. لذا پیامبر برای رسالتی برگزیده شده است،که بر محور “ابلاغ پیام” است.

اصالت صلح و گفت و گو

ابلاغ هر پیامی مستلزم بستر سازی ، ایجاد فضای تعامل و شنیدن سخن مخاطبان است. تعامل با مخاطب به گونه ای است که همزیستی مسالمت آمیز و مداراجویانه در گفت و گوی حق محورانه شرط بقای آن تلقی شود. بر این اساس تعامل پیامبر(ص)، در عرصه ی رسالت، مبتنی بر “دعوت “بود. در واقع دعوت گفتمانی است که ساختن و تعامل و چانه زنی بر سر واقعیت به وسیله ی ابزارهای زبانی است.

در هر گفتمان، حضور عنصر گفت و گو یا دیالوگ شرط اساسی و مبنای ضروری به شمار می رود.( مک دائل : 66 : 1380) در این دعوت ملاک و معیار “جدال احسن” و گفت و گوی مسالمت آمیز” است. و” پیامبر رحمت” با استفاده از لوازم گفت وگو و احترام به حقوق انسان ها، صلح و آشتی و کرامات انسانی را برای مسلمانان نهادینه کرد. برای واکاوی اصالت صلح و گفت و گو و ابعاد آن در اندیشه و عمل پیامبر اکرم (ص) لازم است که دو نوع صلح در زمان ایشان الف:صلح با مشرکین ب:صلح با ادیان بررسی گردد.

از نظر اسلام، صلح و همزيستي مسالمت‏آميز انسان ها با عقايد و مذاهب گوناگون، يك ارزش و هدف است. هدف از صلح، مصلحت‏گرايي نيست، بلكه خود صلح، مصلحت است; زيرا با زندگي فطري انسان ها سازگارتر است و در شرايط صلح، رشد و تعالي انسان و تفاهم براي رسيدن به توافق ها و سرانجام به يگانگي آيين بشري و گرايش به حق امكان‏پذيرتر است )عميد زنجاني، 364، 1364 ( برخی صلح را به مثبت و منفی تقسیم می کنند. و معتقدند صلح مستقیم«صلح منفی» یعنی نفی خشونت مستقیم و ساختاری(حفظ صلح)، وحتی فرهنگی، و صلح ساختاری را «صلح مثبت» یعنی ایجاد صلح ساختاری و فرهنگی می دانند.(_گالتون،1964،1-4) در روند مطالعات صلح های پیامبر (ص)، به بررسی شرایطی می پردازیم که نه تنها ما را از خشونت دور می سازد«صلح منفی» بلکه به صلح نیز نزدیک تر می گرداند. «صلح مثبت» بنابراین صلح فرهنگی یا صلح مثبت، متضمن فهم این مطلب است که “هدف در روند صلح آفرینی تنها پایان دادن به خشونت نیست، بلکه بستر سازی و توسعه و پاسداری از صلح را نیز در بر می گیرد.

اصالت صلح و گفت و گو

قرآن كريم نژادپرستي، تحميل عقيده، و تعصّب هاي نادرست را رد، و از پيشنهاد صلح، همكاري بر اساس اصول مشترك، و گفت و گوي مسالمت آميز استقبال مي كند. استاد مطهري فرموده اند:« صلح معنايش اين است: همزيستي شرافتمندانه، نه اين که از يک طرف تجاوزگري و از طرف ديگر تسليم شدن در مقابل ظلم باشد» (مطهري، 16) در قاموس قرآن نيز در ذيل اين واژه چنين آمده؛ «صلح يعني آشتي و مسالمت و نيز آن اسم است از مصالحه، که مذکر و مونث آن يکسان است چنان که گويند: وقع الصُلح و وقَعَتِ الصُلح، و نيز صلح زماني تحقق مي يابد که دشمني از ميان برداشته و سازش جايگزين آن شود.» (قاموس قرآن ج4-3 ، 141)صلح بدون عدالت، خاستگاهی مادی گرایانه دارد. عدالت در اسلام، به این معنی است که هر چیز در جای خود قرار گیرد، بنابر این صلح عادلانه، وضعیت متعادلی است که در آن همه مردم از حقوق حقه خود بهره مند می شوند.

صلح عادلانه را می توان نسخه ای از صلح اسلامی تلقی کرد که همه جامعه بشریت را خطاب قرار می دهد. (همان،25) مؤلفه های صلح عادلانه باید باورها، ادراکات، رفتارها و ساختارهای اجتماعی و فرهنگی بر پایه منظومه ای از نوع دوستی، احترام،کمال یا عدالت استوار گردد.(بنگاش،1392:14)پیامبر (ص) به عنوان سفیر صلح برای بشریت با “پیام صلح” در محور گفت و گوی مبتنی بر حق را سر لوح خود قرار دادند. بستن پیمان ها و انعقاد قرار داد های صلح ایشان، بر مبنای گفت و گو، احترام به نیازها و منافع مشروع متقابل بوده است. زیرا وقوع گفت و گوي حقيقي و همزباني موقوف به شرايطي است. درگفت و گو بايد چيزي براي گفتن باشد و گفته را ديگران نيز فهم كنند گفت و گو سخن محبت است و سخن محبت را با گوش محبت و انس مي شنوند. در گفت و گو ميل تغلب نيست. اگر ميل به غلبه وجود داشته باشد، ديگر گفت و گویی وجود ندارد. گفت و گو گفت و شنود تفكر است( داوری: 20: 1387) گفت و گو تنها ميان اشخاص برابر ممكن مي شود يعني دو طرف نه فقط بايد تحمل شنيدن سخن يكديگر را داشته باشند بلكه بايد مهياي شنيدن باشند و گفت خود را با آنچه مي شنوند متناسب و هماهنگ سازند.( همان :22)

اصالت صلح و گفت و گو

با توجه به بافت حکومت طائفه ای در عربستان، و حضور ادیانی چون یهود، مسیحیت و زرتشت، پیامبر(ص) با غیر مسلمانان از اهل کتاب و مشرکین، گفت وگو و مذاکره کرده و قبول شروع گفت و گو از جانب پیامبر(ص) به آن معنی است که مبارزه، امر واجبی نیست یا یگانه امری نیست که انجام دادن آن واجب باشد. و همین گفت و گوها منجر به انعقاد عهدنامه هایی با آنان شد که در تاریخ ثبت شده است. لذا صلح های زمان پیامبر(ص)را به دو گروه مشرکین و ادیان بر مبنای گفت و گو با استناد به آیات الهی تقسیم می کنیم:

اصالت صلح و گفت و گو

الف: صلح با مشرکین

در زمان پیامبر(ص) مهم ترین واحد سازمان سیاسی، اجتماعی مردم طایفه بود. و بی گمان ، اقوام و قبیله های ساکن در جزیره العرب، خواسته یا ناخواسته، به جنگ ها و کشمکش های دامنه داری تن در می دادند که گاه تا سال ها و دهه ها به درازا می کشید. در فرجام بسیاری از جنگ ها، اعراب پس از توافق بر سر “پرداخت خون بهای کشتگان “به “صلح” البته صلحی “زود گذر” روی می آوردند.(البیاتی:275:1407:جرجی زیدان :282،1922)

افزون بر این، همان گونه که گاه یک سخن “نیش دار” قبیله های عرب را گرفتار جنگی مهیب می ساخت، در برخی از اوقات به گفتار یا سروده ای به سان “نوشدارو” بود که سبب می شد گروهی از دام قتل و اسارت رهایی یابند. ماجرا هایی به نام “یوم الحلیمه” و “یوم الشباک” از این شمار بودند.(جاد المولی:1942:59و228) با توجه به موقعیت قبایل در عربستان یکی از روش هایی که پیامبر(ص) توانست از طریق آن قدرت موقتی کسب کند، دعوت قدرت های کوچک محلی به یک چار چوب عادلانة غیر تهاجمی بود که در آن حقوق و مسئولیت هر یک به صراحت مشخص شده بود.(بنگاش:1392:38) در آن زمان پیامبر(ص) از ارتباط میان فرهنگی که “می تواند”بین شخصی”یا “بین گروهی” باشد اعم از این که این رابطه در درون یک جامعه در بین افراد و گروه ها یا خُرده فرهنگ های قومی و مذهبی مختلف باشد، یا در بین جوامع با چارچوب های فرهنگی متفاوت،”(گودی کانست(1986)کیم(1986)هارین و بریگز(1991) استفاده کردند. و با شناخت از قبیله ها با گفت و گو و همزبان شدن و با کوشش سیاسی مناسب، اقدام به انعقاد قرار داد هایی که برای طرفین مفید و مبتنی بر احترام به نیاز ها و منافع مشروع هر دو طرف باشد کردند.

اصالت صلح و گفت و گو

صلح با«بنی ضمره» و «بنی مدلج» در دومین سال از حاکمیت اسلام در یثرب، این فرصت فراهم شد تا پیامبر(ص) و دو خاندان مزبور از «مشرکان» پیمان «ترک دشمنی» منعقد سازند و روابط خود را بر اساس گونه ای از صلح پایه گذاری کنند(واقدی،1409،11-12). در رابطه با پیامدهای این دو صلح که” به شکل مکتوب در قالب «صلح نامه» مضبوط گردید.”(الروض الانف،1412،78) هیچ گونه نزاع و دشمنی بین مسلمانان و طرف مصالحه، در هر یک دو صلح وجود نداشته است.

صلح با «قبیله خزاعه»که مشرک بودند و این زمینه وجود داشت که ایشان نسبت به رسول خدا(ص) دشمنی بورزند، اما برخلاف این، افراد خزاعه دوستان وفاداری برای آن حضرت بودند، البته این امر ریشه در معاهده هایی داشت که سال ها پیش، قبیله خزاعه و عبدالمطلب، نیای پیامبر(ص)،آن را منعقد کرده بودند. معاهده گرچه در اساس، یک پیمان «دفاعی» مشترک بود، اما در زمان پیامبر(ص) به شکل یک پیمان «صلح» و «دوستی» کارآیی داشت تا آن جا که از نگاه مشرکان قریش، افراد خزاعه «رازدار» پیامبر(ص) به شمار می آمدند.(واقدی،749) لذا در آيه 90 سوره نساء خداوند به مسلمانان دستور می دهد که اگر مشرکین با شما پيکار نکردند و پيشنهاد صلح دادند، به شما اجازه نمي دهیم که به آنها تعرض کنيد و شما نيز بايد اين پيشنهاد را بپذيريد.( مکارم شيرازي و ديگران، ، ج4، 54)

اصالت صلح و گفت و گو

همچنين در آيه 61 سوره انفال صلح طلبي را به صورت اصل اساسي به مسلمانان و حکومت اسلامي سفارش مي کند. اگر آنها تمايل نشان دادند پاسخ مثبت دهيد يعني از گفت وگوهاي ابتدايي صلح نيز استقبال کنيد. ( سليمي، 173)

عملکرد پیامبر(ص) در جهت هرگونه خنثی سازی خشونت و جنگ و ایجاد «صلح توأم با گفت و گو» بود. زیرا گفت‌وگو روشي متقن براي رسيدن به حقيقت نيست اما نگاه و رويكردي است كه امكان تقرب به آن را فراهم مي‌آورد. گفت‌وگو، تجلي و روشني‌گاه عقلا‌نيت ارتباطي است اما از سوي ديگر اين گفت‌وگو شرطي دارد كه بدون تحقق آن امكان گفت‌وگو از ميان مي‌رود، اين شرط همان تساهل يا رواداري است( طبا طبایی: 15: 1385).

به معناي ديگر گفت‌وگو زماني شكل مي‌گيرد و از روندي يك سويه تبديل به فرآيندي دوسويه مي‌شود كه دو طرف گفت‌وگو، روادار باشند؛ يعني از آن پيش فرض معرفت شناسانه نخستين نگاه ميان فرهنگي آگاه باشند و بدان عمل كنند. تساهل يعني آگاهي از محدوديت معرفت خود و سپس عمل به مقتضاي آنكه اين عمل به مقتضاي تساهل همان احترام به طرف گفت‌وگوست.

اصالت صلح و گفت و گو

 بدين ترتيب شخص گفت‌وگو كننده، همان طور كه موضع خود و طرف مقابل را نسبي مي‌داند اما به طور نسبي هر دو را نيز محق مي‌داند و نتيجه چنين نگرشي برقراري يك رابطه متقارن و متعادل ميان طرفين گفت وگوست. با تحقق پيش‌شرط تساهل، طرفين گفت‌وگو به استقلا‌ل مي‌رسند و هيچ‌كدام از طرفين سعي در ضميمه‌سازي تفكر «ديگري» به تفكر خود ندارد اين تنها نگاه ميان فرهنگي است كه در پي رفع اين نقيصه برآمده است و طرحي جايگزين را ارايه مي‌كند كه در آن دو سوي گفت‌وگو، در ارتباطي متعادل قرار مي‌گيرند و امكان بروز خشونت فكري از ميان مي‌رود( همان: 16). در واقع اين ديگر ما نيستيم كه از گفت‌وگو به عنوان يك روش براي رسيدن به حقيقت استفاده مي‌كنيم بلكه اين گفت‌وگوست كه به ما شكل مي‌بخشد، ما را مي‌سازد و آماده پذيرش روشنايي حقيقت مي‌كند( همان : 8)

گفت و گوی پیامبر(ص) با مشرکین همزبان شدن دو تفكر بود. که در وادي تفكر آغاز مي شد و در وادي تفكر جريان پيدا مي كرد و در همان جا به نتيجه مي رسید و سياست، اقتصاد، جامعه، معاملات، مناسبات و حقوق بر اثر آن قرار و ثبات پيدا مي كرد و همه مسلمانان از بركات آن برخوردار و بهره مند مي شدند.

در«صلح حدیبیه» پیامبر(ص) از یک موضع کاملاً«فعال»برخوردار بودند، و بر خلاف آن چه که در اذهان جای دارد، قریشیان مشرک در مراحل مختلف صلح«منفعلانه» عمل می کردند و موضعی «واکنشی» داشتند.چنان که در آغاز حرکت پیامبر(ص) و مسلمانان به سوی مکه، خود اقدامی بود که قریشیان را به مقابله ای «ناخواسته» و نا گزیر، در قالب ممانعت از حج وادار نمود.

اصالت صلح و گفت و گو

پیامبر(ص) پیشنهاد صلح دادند و مشرکان به تکاپو افتادند و به هر رو «صلح » واقع شد، البه صلحی که خود زمینه ساز «فتح مکه» گردید(زینی دحلان،42-45،1995)موضع پیامبر(ص) از دو ویژگی برخوردار بود، یکی فعالانه( کنشی) بودن، و دیگری آمیخته از مدارا و قاطعیت.(واقدی،604)

در مورد صلح حدیبیه پیامبر(ص) با شناختی که از ارزش فرهنگ چند وجهی قبیله قریش داشتند، سعی کردند با منطق، عدالت، مدارا و قاطعیت پیمان صلح را منعقد نمایند.

اصالت صلح و گفت و گو

در واقع گفت وگوهاي ميان فرهنگي به اين جا منتهي مي شوند كه مشتركات و تفاوت ها را ثبت كنيم و آنچه را كه قابل فهم در متن يك فرهنگ بيگانه نيست همچنان پابرجا نگه داريم و مورد احترام و ملاحظه قرار دهيم. ( کیمر له: 23: 1387) نتایج و دستاوردهای مهم پذیرش صلح نامه برای پیامبر از جمله:

الف- حکومت اسلامی از سوی مشرکان قریش به رسمیت شناخته شد، تا آن جا که قریشیان پذیرفتند که دیگر نسبت به مسلمانان خیانت نورزند.(زینی دحلان،44،1995)

ب-شمار مسلمانان فزون گردید و آیین اسلام گسترش یافت، زیرا با انجام این آشتی، دیگر منعی برای «سخن گفتن» پیامبر(ص) با مردم در میان نبود.(واقدی،624)

ج-دامنه فعالیت های پیامبر(ص) در زمینه های تبلیغی، سیاسی ونظامی گسترده شد.

د-مسلمانان پیوند خود را با اقوام عرب در برپایی مراسم حج اعلام داشتند.

بوهم می‏گوید: «در گفت و گو هیچ کس به دنبال این نیست که خودش برنده شود. هر کس که برنده شود به معنای این است که همه برنده شده‏اند. روحیه‏ی حاکم بر آن متفاوت است… مشارکت در گفت و گو بازی کردن با هم است، نه بازی در برابر هم. در جریان گفت و گو هر کس که مشارکت داشته باشد برنده محسوب می‏شود.»( بوهم :57 : 1381 )

ب-صلح با ادیان

خداوند در آيه ي 64 سوره آل عمران به نقاط و اصول مشترک بين دين اسلام و اصل کتاب اشاره مي کند و به مسلمانان مي آموزد که اگر کساني حاضر نبودند در تمام اهداف مقدستان به شما همکاري کنند از پا ننشينيد و بکوشيد دست کم در قسمتي که با شما اشتراک هدف دارند، همکاري آنها را جلب کنيد و آن را پايه براي پيش برد اهداف مقدستان قرار دهيد. (مکارم شيرازي و ديگران، ج2، 450)در آيه ي 46 و 48 سوره مائده و بسياري آيات ديگر به روشني مشخص است که اسلام اديان الهي و آسماني ديگر را به رسميت شناخته و آنها را تاييد و تصديق مي کند و به پيروان هر ديني دستور مي دهد تا به کتاب و آيين خويش (که قدر متقين آن توحيد و خداپرستي است) عمل کنند.

حرف اساسي اين انديشه آن است که «ديگر » را به جرم « ديگري » در پيش پاي «خود» به دليل «خودي» ذبح نکنيم و حتي در بسياري موارد درگير با آن هم تصور نکنيم. شنيدن حرف حساب ديگران را صرفاً به دليل «ديگري» مخل خود باوري و تصلب بر داشته‏هايمان نپنداريم. هنر شنيدن را نيز در کنار هنر گفتن بياموزيم و انديشة خود را پايان همه چيز ندانيم انديشة فلسفة ميان فرهنگي، بي‏آنکه در صدد کم‏رنگ‏کردن ” خود” باشد، به دنبال آن است که «خلأ» ميان «خود» و « ديگري » را به سود هر دو پر نمايد. بهترين عنصري که مي‏تواند اين خلأ را پر کند، عنصر « گفت و گو» است. ميدان گفت وگو، خاستگاه پديدة نويني به نام «تکثر معرفتي» است که از مميزات.انديشة ميان فرهنگي است .(رضوی راد،1385،4)

در هر گفت وگویی، آغاز كردن از نقاط مورد اتفاق كه بحث را بر زمینه مشتركی متمركز سازد حائز اهمیت است. وجوه مشترك می تواند پایه و اساس گفت وگو قرار گیرد و روح تفاهم و نزدیكی را بین دو طرف برقرار سازد. در این صورت، این گفت وگوها می تواند اختلاف ها را به عامل پویایی و زایندگی تبدیل نماید.
به همین سبب در قرآن، جنبه های مشترك اسلام و دیگر فرهنگ ها و ادیان مورد توجه قرار گرفته است. اعتقاد به خدای یگانه، كتب آسمانی و پیامبران الهی، برخی مناسك، عبادات، و فضائل انسانی و… از وجوه مشتركی است كه ادیان و فرهنگ های گوناگون را به یكدیگر نزدیك می كند و زمینه مفاهمه و تعامل آنان را فراهم می آورد. قرآن كریم با توجه به این وجوه مشترك، پیروان دیگر ادیان الهی را به شاهراه هدایت و پیروی از خدای واحد فرا خوانده است.

قرآن كریم در بخش پایانی آیه 46 از سوره عنكبوت به نكته قابل توجهی اشاره و در حقیقت، جدال احسن را به گونه ای دیگر تفسیر می كند. این قسمت از آیه، بر دعوت به مشتركات تأكید نهاده و از اهل كتاب خواسته شده به آنچه از سوی خدای یگانه بر مسلمانان و اهل كتاب فرو فرستاده شده ایمان آورند و همگی تسلیم حق باشند. قرآن جدال را زمانی احسن می داند كه دو طرف گفت وگو، در مسیر نزدیك شدن و وحدت حركت كنند و گفت وگو بر پایه وحدت و تفاهم و توجه به همسویی ها و نقاط اشتراك استوار باشد. این بخش از آیه، در واقع به مثابه تلاش اسلام برای تعامل و نزدیكی با اهل كتاب، از طریق ایمان به مقدسات آنان و مشتركات موجود است و آن، مظهر گفت وگوی آرام و نشانه مروت و مدارای اسلام با اهل كتاب به شمار می رود. (فضل الله، 1414 ، 124)

در بررسي سيره عملي پيامبر (ص) بايد به پيمان هاي صلح منعقد شده توسط ايشان نيز اشاره شود. در تمامي موارد تا هنگامي که غير مسلمان به پيمان خود وفادار بوده اند، دولت اسلامي نيز پيمان صلح را نقض نمي کرده است زيرا نقض پيمان از ديدگاه اسلام گناهي بزرگ و غير قابل گذشت است.( ابراهيمي و دیگران، ج1، 399)

پیمان صلح مدینه یا «منشور مدینه» به عنوان نخستین «پیمان بین المللی» در اسلام شهرت یافته است. این پیمان بین مسلمانان، مشرکان و یهودیان منعقد گردید. هدف اساسی این پیمان حفظ امنیت و همزیستی مسالمت آمیز همه گروه هایی بود که در مدینه کنار هم می زیستند.(علوی،1388،126) پیمان مدینه اولین منشور اساسی بشریت است که در آن شالوده های حقوق ملل با تأکید بر تضمین عدالت، صلح و امنیت انسان ها پایه ریزی شده است. و مقبولیت این قانون اساسی در شرایطی است که اکثریت مردم مدینه دین اسلام را نپذیرفته اند.(بنگاش،617)

صلح با یهودیان یثرب گرچه به ظاهر، تنها یک تمایز دینی با مسلمانان داشتند، اما اگر یثرب از سوی دشمنان مورد یورش قرار می گرفت، این احتمال وجود داشت که آن تمایز به شکل«رقابت» و «عداوت»نمایان شود. بنابراین اساس، معاهده پیامبر(ص) با آنان،که این دشمنی احتمالی را از میان بر می داشت،ی ک موادعه(مصالحه) به شمار می آمد.(ابن هشام،501،سلامّ،290،1388)

پیامبر(ص)در مورد قبایل یهودی با تفکیک و جداسازی آنان بر اساس شناختی که داشتند گفت و گو و پیمان صلح، منعقد می کردند.

پیامبر(ص)ضمن پیمان عمومی یثرب، یهود انصار را که از نظر نسبی، تابع قبیله های اوس و خزرج بودند را به عنوان امتی«متحد» با مسلمانان معرفی کردند که می توانند بر آیین خود باقی بمانند. البته به شرط آن که نیرنگ نورزند و در دفاع از یثرب، همکاری نمایند. و با یهودیان قبیله های بنی قینقاع، بنی النضیر و بنی قریظه عهد بستند تا در برابر مصونیت جانی و مالی و حفظ آئین خود، نسبت به مسلمانان«بیطرف» باشند و دشمن ایشان را یاری نکنند. زیرا این سه طائفه خود گروهی از یهودیان ساکن در یثرب بودند که افزون بر تمایز«مذهبی»با مسلمانان از نظر «تبار» و نژاد نیز با اهالی نومسلمان یثرب تمایزی آشکار داشتند که این، یک تمایز مضاعف بود و سبب شد پیامبر(ص)نسبت به پای بندی ایشان نگران باشند. بدین جهت بر بیطرفی آنان پافشاری کردند.( منتظري مقدّم،1381)

صلح با یهودیان خیبر در دو مرحله«غلبه» و «صلح» تحقق یافت، بعد از غلبه یهودیان خواستار صلح شدند.(واقدی،ج2،670) براساس صلح، جان خیبریان در امان بود و ایشان از قتل، و اسارت مصونیت یافتند، اما باید خیبر را ترک می کردند.(همان،671) پس از آن یهودیان تقاضای کار در نخلستان های خیبر کردند، پیامبر(ص) پذیرفتند و قرار شد که آنان در برابر انجام کار، نیمی از محصول را دریافت کنند.

صلح با «یهود فدک» پیش از وقوع هرگونه درگیری، درخواست کردند سرزمین را ترک کنند، اما در مرحلة دیگر، خواستار ادامه کشت و کار در آن جا و دریافت نیمی از محصول شدند که مورد اجابت پیامبر(ص) قرار گرفت.(ابن هشام ،353)

مصالحه بر مبنای جزیه از سال نهم هجری آغاز شد.(طبرسی ،1408،34) صلح با مسیحیان نجران و زرتشتیان “بحرین” و عمان برمبنای جزیه بود. جزیه نوعی مالیات سالانه است که به وسیله حاکم اسلامی برای اهل کتاب، مسیحیان ،یهودیان و زرتشتیان مقرر می گردد، پرداخت این مالیات ویژه، در برابرآن است که ایشان در پناه حکومت اسلامی زندگی کنند. و در امنیت به سر برند.(صبحی،1982،362 و زحیلی ،1981،692)

در عملکرد پیامبر(ص) گفت و گو بيش از آنکه يک ابزار انتقال مفهومي باشد، يک شيوة نوين زندگي است روشي که بر پايه هاي عدالت خواهي، واقع بيني، صلح دوستي، رواداري، حقيقت جويي و بردباري استوار است..( رضوی راد:43 : 1385 ) اگر بخواهيم مباني پايه‏اي انديشة ميان فرهنگي پیامبر(ص) را در حوزه‏ي گفت و گو بيان کنيم، مي‏توانيم به چهار محور اساسي در پیمان های صلح ایشان با مشرکین و ادیان اشاره کنيم:

الف- «جدال احسن» و «گفت و گوی مسالمت آمیز»

ب- به رسمیت شناختن و احترام به حقوق انسان ها

ج- همزیستی مسالمت آمیز و مداراجویانه براساس اهداف و علایق مشترک

د- صلح و آشتی و نهادینه کردن کرامات انسانی.

از مجموع مباحثي که ارائه شد مي توان نتيجه گرفت که همزيستي مسالمت آميززمانی امکان دارد که مبنای صلح توأم با گفت وگو، يک شيوة نوين زندگي بر پايه هاي عدالت خواهي، واقع بيني، صلح دوستي، رواداري، حقيقت جويي و بردباري استوار باشد. این چيزي بيشتر از حالت صلح است چرا که ممکن است کشورها در صلح باشند ولي ساير شرايط که لازمه ي همزيستي مسالمت آميز است از جمله همکاري و تعاون را نداشته باشند.

اصالت صلح و گفت و گو

منابع

  • ابن هشام، عبدالملک(1341) سيرة النبي، ترجمه: رسولي محلّاتي، سيّد هاشم، تهران اسلاميه
  • ابراهیمی ، محمّد، حسینی ، سید علیرضا (1372)اسلام و حقوق بین الملل عمومی، ، تهران، سمت،
  • انیس ابراهیم، منتصر عبدالحلیم، الصوالحی عطیه، خلف الله احمد محمد، (1374)المعجم الوسیط، تهران، نشر فرهنگ اسلامی
  • الازهري، ابن منصور محمد بن احمد،(2001) معجم تهذيب اللغة، دار المعرفه للطباعه و النشر 4جلد
  • ابو عبید،بن سلام(1968/1388) کتاب الاموال،تحقیق محمد خلیل هراس،چاپ اول،قاهره،مکتبه الکلیات الازهریه
  • بوهم، دیوید (1381)، درباره‏ی دیالوگ، گردآوری و تدوین: لی نیکول، ترجمه‏ی حسینی نژاد، محمد علی، دفتر پژوهش‏های فرهنگی
  • بنگاش،ظفر(1392)دیپلماسی صلح عادلانه در سیره پیامبر اعظم (ص)،ترجمه اکبر بتوئی،انتشارات مجمع جهانی صلح اسلامی
  • پایا، علی (1381) گفت و گو در جهان واقعی، تهران ،نشرطرح نو
  • تافلر و همکاران(1376) بسوی تهران جدید ترجمه محمد رضا جعفری ، نشر سیمرغ
  • جادالمولی بک و دیگران،محمد احمد(1942/1461)ایام العرب فی الجاهلیه،بیروت،داراحیاء، التراث العربی
  • خانیکی، هادی(1387) در جهان گفت و گو ، انتشارات هرمس
  • داوری اردکانی ، رضا ( 1387)مقاله” امکان گفت وگو” سایتcom
  • دهخدا، علی اکبر(1377)”گفت و گو” لغت نامه، ج11تهران،دانشگاه تهران
  • دايان. مک دائل (1380)مقدمه اي بر نظريه هاي گفتمان . ترجمة حسينعلي نوذري، تهران : انتشارات فرهنگ گفتمان،
  • راغب اصفهاني، حسين بن محمد، (1383) مفردات في غريب القرآن ، تحقيق صفوان عدنان داوودي،نشر:قم : طليعه نور، 1383.
  • رضوی راد، محمد،( 1385) پیدا و پنهان اندیشه میان فرهنگی، مجله اطلاع رسانی و کتابداری پژوهش و حوزه شماره 26
  • زیدان،جرجی(1922)العرب قبل الاسلام،تحقیق حسین مؤنس،قاهره،دارالهلال بی تا
  • زینی دحلان،احمد (1995)السیره النبویه و الآثار المحمدیه ،دوجلدی،چاپ دوم، بیروت دارالمعرفه
  • سليمي، عبدالحکيم(1386) نقش اسلام درتوسعه حقوق بين الملل، انتشارات م‍وس‍س‍ه‌ آم‍وزش‍ي‌ و پ‍ژوه‍ش‍ي‌ ام‍ام‌ خ‍م‍ي‍ن‍ي‌(ق‍دس‌ س‍ره‌)، قم
  • ساموار،ل و پورتر،ایو لیزارا(1379)ارتباط بین فرهنگ ها،ترجمه غ،کیانیو س ا. میرحسینی، تهران انتشارات باز
  • سبحانی تبریزی،جعفر(1370) منشور جاویدان قرآن،قم،مؤسسه امام صادق(ع)
  • سهیلی ،عبد الرحمن بن عبد الروض الأنف في شرح السیرة النبویة لابن هشام عبدالرحمننشردار احياء التراث العربي-موسسة التاريخ العربي،بيروت
  • صبحی الصالح،(1982)النظم الاسلامیه-نشأتها و تطورها،چاپ ششم،بیروت،دارلعلم للملایین
  • طباطبایی، شاهد(1385) روزنامه حیات ن اقتصادی شماره 894
  • طبرسی،ابوعلی فضل بن حسن(1998/1408)مجمع البیان،تحقیق سید هاشم رسول محلاتی و سید فضا الله یزدی طباطبائی،پنج جلد،چاپ دوم ، بیروت،دار المعرفه
  • عميد، حسن،(1366) فرهنگ عميد، ج 2
  • عميدزنجاني، عباسعلي،(1364) فقه سياسي: حقوق بين الملل اسلامي، تهران: اميركبير
  • علوی،سید محمود(1388)مبانی فقهی روابط بین الملل ج 7 تهران ،انتشارات امیر کبیر
  • کیمرله ، هانیس (1387) فلسفه میان فرهنگی،درآمد ، ترجمه سایت دانایی، دفتر سازمان تبلیغات اسلامی قم
  • فرهنگ علوم سیاسی (1375)،مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران
  • فلسفی، هدایت‌­الله(1390) صلح جاویدان و حکومت قانون، تهران، فرهنگ نشر نو
  • فضل الله، سیدمحمدحسین، اسلوب الدعوة فی القرآن، چاپ پنجم، بیروت، دارالملاك، 1414 هـ.ق
  • فتحی واجارگاه،کوروشاسلامی،معصومه (1387) بررسی میزان توجه به «آموزش صلح» در برنامه درسی دوره ابتدایی نشریه علوم تربیتی نوآوری های آموزشی » – شماره 25 (علمی-پژوهشی)
  • مصطفوی،حسن(1360)التحقیق فی کلمات القرآن الکریم،تهران،بنگاه ترجمه و نشر کتاب
  • قرشی بنابی، علی‌‌اکبر(1371) قاموس قرآن ، نشردار الکتب الاسلامی تهران سال
  • مطهری، مرتضی (1373) جهاد انتشارات صدرا چاپ هفتم
  • منتظري مقدّم، حامد،(1381) «صحنه‌هاي صلح و آشتي درخشش در كارنامه‌ي رسول خدا»، ويژه نامه‌ي تاريخ اسلام
  • مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1358
  • واقدی،محمد بن عمر(1989/1401)المغازی،تحقیق مارسدن جونز،سه جلد،جاپ سوم،بیروت مؤسسه الاعلمی للمطبوعات

منابع خارجی

Jandt,FredE,(1995).Intercultural Commmunication.London:sage –

-Samovar. Larry A., Richard E(1995) Porter,Intercultural Communication:A
Belmont, Wadsworth,1994 ,1995

 

 

2 نظرات
  1. دست خدا می گوید

    ان شاء الله همه بریم مکه

  2. سلطان می گوید

    واقعا عالی و مفید ….

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.