دولت…، نه به کوشیدن است الف. حجت 🖊موضوعِ داستان...، جوان مُشت زنِ تنومندی است که برای رهائی از تنگی معیشت، به رغم مخالفت پدر، ترکِ دیار می کند و در این مسیر با مسائل مختلفی روبرو می گردد...!
برو اندر جهان تَفرُّج کن الف. حجت پسری...، برای فرار از تنگیِ معیشت، تصمیم به سفر گرفت؛ ولی پدر با این استدلال که "روزی" به کوشش نیست، با وی مخالفت کرد...! 🖊ادامه ماجرا...!
به صلاحش…، خجل کن…! الف. حجت فردی، نزد یکی از بزرگان شکایت می بَرَد که فلانی، مرا متهم به فساد نموده؛ شیخ پاسخ می دهد که تو ....